امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
فرحناز زیرک قشقایی در سال 91 بهعنوان پرستار نمونه کشوری انتخاب شد تا دانشکده علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی آبادان نخستین گام افتخار را پس از ارتقا در نیروی انسانی محکم برداشته باشد.
خوشحال شدم زمانی که گلایه کرد از ما بخاطر آنکه در ساعتی که میتوانست زمانش را تقدیم به بیمار کند را گرفته تا مصاحبهای ترتیب بدهیم. فرحناز زیرک قشقایی در سال 91 بهعنوان پرستار نمونه کشوری انتخاب شد تا دانشکده علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی آبادان اولین گام افتخار را پس از ارتقا در نیروی انسانی محکم برداشته باشد. بانوی آبادانی عرصه بهداشت که تفاوتی قائل نبود میان خود و همکارانش، همه دوستانش را شایسته کسب عنوان نمونه میدانست. هم آوایی که باز هم نشان داد که آبادانی میخواهد فقط کافیست که همت کند.
*فارس: فرحناز زیرک قشقایی از چه روزهایی به شکل رسمی وارد وادی درمان شد؟
*قشقایی: دقیقاً بهمن سال 1368 بود که وارد دانشگاه علوم پزشکی ایران که در حال حاضر با دانشگاه تهران ادغام شده است، شدم و سال 1373 فارغ التحصیل شده و بعد از اینکه 15 ماه طرحم را در بیمارستان سوم خرداد خرمشهر پشت سر گذاشتم در نهایت به شکل رسمی کارم را در آبادان شروع کردم.
*فارس: چه سالی به آبادان آمدید؟
*قشقایی: بهمنماه 73 بود که به بیمارستان شهید بهشتی رفته و بعد از پنج سال فعالیت به بیمارستان آیتالله طالقانی منتقل شدم.
*فارس: اصالت آبادانی دارید؟
*قشقایی: بله هم خودم و هم پدر و مادرم اصالت آبادانی داریم.
*فارس: چقدر به این حرفه علاقمند بودید؟
*قشقایی: شاید این کشش در من از زمان درس خواندن قوت گرفت.کنجکاوی به سیستم بدن انسان ناخواسته مرا علاقمند به پرستاری کرد و بسیار خوشحال هستم که امروز بعد از پیدا کردن احساس خوشایند پرستاری و رضایت بیمار ساعت اداری را به پایان میرسانم. ضمن اینکه بعد از ورود جدی به این حیطه و سرکار داشتن با پزشکان مختلف و متعدد به اطلاعات علمیام اضافه کردم.
*فارس: در این سالها هیچ وقت پیش نیامد که قصد کوچ کردن از آبادان را داشته باشید؟
*قشقایی: قبل از فوت پدرم که از فوتبالیستهای سالهای دور تیم فوتبال کارگر آبادان بود بخاطر کهولت سن و بیماری وی چندبار این قصد در خانواده ایجاد شد ولی بعد از فوت پدر دیگر هیچوقت پیگیر رفتن نشده و نبودم.
*فارس: در طول فعالیتتان در کدام بخشها انجام وظیفه کردید؟
*قشقایی: جراحی مردان، داخلی، دیالیز و هماکنون سی سی یو.
*فارس: بخشهایی که سختی کار در آنها در اوج است ....
*قشقایی: دقیقاً. یادم نمیرود روزهایی را که در بخش دیالیز تازه مشغول به کار شده و بیمار به خاطر تازه وارد بودنم اجازه رگ گرفتن را به من نمیداد ولی بعد از چندبار تکرار اطمینان میکرد. در بخش داخلی که با انواع بیمار روبهرو میشدم، مریضهای دیابتیک که زخمهای فوقالعاده دردناکی دارند و سی سی یو که در آن سر و کارمان با بیماران قلبی است، بیمارانی که به دلیل در اختیار نداشتن اطلاعات کامل بعد از دیدن تجهیزات این بخش دچار استرس و اضطراب میشوند.
*فارس: پس در واقع در شغل شما ابتدا باید روانشناس بود و بعد پرستار ....
*قشقایی: کاملاً حق با شماست. بعضی افراد مراجعه کننده به ما مشکل قلبی و جسمی ندارند و درگیریهای خانوادگی و شخصی این حس را به آنها تلقین میکند. ما باید ابتدا دقایقی را زمان گذاشته و با محبت کردن سعی به آرام کردنشان داشته باشیم. یا اینکه اگر احساس کنیم بیمار قلبی با توجه به شرایط روحیاش احتیاج به دیدن خانوادهاش دارد با وجود ممنوع بودن ملاقات در سی سی یو این اجازه را بر دقایقی هر چند کوتاه به همراهان بیمار بدهیم.
*فارس: لذت احیای بیمار را در این سالها مزه کردهاید؟
*قشقایی: به شکل مستقیم خیر اما بیماران مختلفی را که بازگشت داشتهاند را پیگیر بوده و از احیای آنها به اندازه خانوادهشان خوشحال میشدیم.
*فارس: و این ارتباط متقابل میان شما و بیمار بیتردید احساس وابستگی دوسویه ایجاد نمیکند؟
*قشقایی: نه ما این اجازه را داریم و نه بیمار. ولی چند سال گذشته بیماری داشتیم که نه به پرسنل بلکه به بخش وابسته شده بود و بعد از صحبت اجمالی به وی تفهیم کردیم که بیمار بوده و صرفاً برای درمان مدتی را مهمان بیمارستان بوده است.
*فارس: در فعالیت شما جایی برای عصبانیت و رفتار عاری از عواطف هم وجود دارد؟
*قشقایی: بستگی به شرایط دارد. تا جایی که ممکن است سعی میکنیم با مهربانی برخورد کنیم ولی با توجه به خصوصیات اخلاقی و شرایط مختلف فرهنگی و شخصیتی افراد برخی مواقع به خاطر حفظ سلامت بیمار مجبور به واکنش غیر متعارف میشویم. به هر حال در منطقهای که ما زندگی میکنیم گرمای هوا، کمبودها، مشکلات شخصی و استرس باعث میشود که شاهد کنشهای متفاوت از بیمار و همراهان آنها باشیم. فکر میکنم در این خصوص رسانهها باید فرهنگسازی گستردهای را برنامهریزی کنند تا بهعنوان مثال مشکل سادهای مثل ممنوعالملاقات بودن بیمار را بزرگ نکنیم.
*فارس: اینکه گفته میشود پرستاران به دلیل خصوصیت شغلیشان به سمت سنگ شدن و بیتفاوتی حرکت میکنند حقیقت دارد؟
*قشقایی: به هیچ وجه. ما هم احساس داریم. مریض جوانی داشتیم که به دلیل لخته شدن خون در ریه تنگی نفس شدیدی داشت. روز قبل از فوتش به من گفت: به زندگی برمیگردم؟ به او روحیه میداده و همه چیز را طبیعی جلوه میدادم اما فردای این ردوبدل شدن صحبت تختش را خالی دیدم. یادم نمیرود که من و پزشک معالجش چقدر اشک ریختیم. مردم بدانند ما جلاد نیستیم.
*فارس: فعالیت شما به هشت ساعت کار روزانه ختم میشود؟
*قشقایی: خیر. هشت ساعت کار رسمی داریم و بعد از آن فکر و ذهن ما درگیر بیماران بستری در بیمارستان هستند. باوجود اینکه در زمان ترک محل خدمت همه چیز را به نیروهای بعد در شیفت بعد منتقل میکنم اما باز هم با برقراری تماس تلفنی از حال و روز بیماران باخبر میشدم. و این مشغله ذهنی همواره با ما همراه است.
*فارس: فرحناز زیرک قشقایی و پرستار نمونه شدن کشوری در سال 91؟
*قشقایی: باور کنید هیچ اطلاعی از نحوه انتخاب شدنم نداشتم و مستحق بودن یا نبودنم را باید از همکاران و بیمارانی که با ایشان سر و کار داشتهام پرسوجو کنید.
*فارس: بقیه همکاران شما در سایر بیمارستانهای آبادان توانایی کسب این عنوان را دارند؟
*قشقایی: همه پرستاران آبادانی نمونه هستند. نیروهایی که تمام توان خود را برای بازگرداندن سلامت بیمار اعمال میکنند. باید چهره من و همکارانم را بعد از 13 ساعت شبکاری ببینید.
*فارس: پرستار نمونه کشوری در سال 91 محل خدمت خود را در همین سال ارتقا یافته دیده و امروز در دانشکده علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی آبادان فعالیت میکند...
*قشقایی: انتظارها بالا رفته است. امیدوار هستم با شکلگیری این اتفاق خوب شاهد رشد و شکوفایی بهداشت اجتماعی در منطقه باشیم. از مسئولان محترم دانشکده تقاضا میکنم با برپا کردن کلاسهای مستمر آموزشی به ارتقا سطح علمی فعالیتها کمک کرده و با جذب نیروی جدید کمی از فشار کاری بکاهند.
* فارس: بانوی پرستار آبادانی دیگر قصد ترک دیار نمیکند؟
*قشقایی: خیر. مطمئن باشید تا روزی که توفیق خدمت داشته باشم در کنار همشهریانم میمانم. وقتی نحوه خدمت را با جاهای دیگر مقایسه میکنم تفاوت را احساس میکنم. نیروهای بومی با توجه به شناخت کافی نسبت به ابعاد فرهنگی و آداب موجود در منطقه با بیمار رفتار کرده و رضایت فعالیت برای طرفین در بیمارستانها همیشه وجود دارد.
گفتوگو از امین جوکار/فارس