امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
به گزارش خبرآنلاین، در آن انتخابات حجت الاسلام مهدی کروبی، مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده از جناح اصلاح طلبان و آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی از جناح میانه رو در مقابل محمود احمدی نژاد، علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف از جناح اصولگرا، با یکدیگر رقابت کردند. سه نامزد اصلاح طلب به ترتیب 17، 14 و 3 درصد آرا را کسب کردند و هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد به ترتیب با 19 و 21 درصد آرای ماخوده به مرحله دوم راه یافتند که نتیجه آن دور از رقابت ها هم پیروزی احمدی نژاد و 8 سال ریاست جمهوری مداوم او بود.
مفسران سیاسی بسیاری بر این باورند که اگر اصلاح طلبان در آن انتخابات روی یک نامزد اجماع می کردند، یا در همان مرحله اول پیروز می شدند یا دست کم به جای احمدی نژاد، یک نامزد اصلاح طلب به مرحله دوم برای رقابت با هاشمی راه می یافت. همین برآورد بود که منجر به کناره گیری عارف از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری 92 شد تا کفه آرای حجت الاسلام حسن روحانی به عنوان نامزد اعتدال گرایان سنگین تر شود. در انتخابات اخیر مجلس نیز محمدرضا عارف چندین بار در سخنانش به لزوم پندآموزی از نتیجه انتخابات سال 84 اشاره کرد. ارائه تنها یک فهرست انتخاباتی از سوی اصلاح طلبان در این دور از رقابت ها هم گویای توجه به همین نکته بود.
با گذشت 10 سال از شکست اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال 84، مصطفی معین در گفت و گو با ویژه نامه نوروزی روزنامه شرق به تشریح علل این شكست پرداخته است.
به گفته این نامزد اصلاح طلبان در انتخابات مذکور، مقصران اصلي شکست، باندها، گروهها و گرايشهاي سياسي ای بودند كه سعي كردند فرصتهاي دولت اصلاحات را كه دولتي برخاسته از يك حماسه مردمي و يك جنبش اصلاحطلبي در دوم خرداد بود به بحران تبديل كنند. آن بحرانهاي 9 روز يك بار را ميگويم؛ كوي دانشگاه و قتلهاي زنجيرهاي. بحرانسازيهايي كه در كشور و دانشگاهها صورت ميگرفت و بعد در روزنامههاي كثيرالانتشار تيتر ميشد، براي كشور بحران ايجاد ميكرد و باعث دلزدگي و سرخوردگي مردمي شد.
وی دومين قصور را از ناحيه روشنفكران و تحصيلكردهها، به ويژه تشكلهاي دانشجويي آن زمان ميداند كه در رأس آن دفتر تحكيم وحدت بود. وزیر علوم دولت اصلاحات ادامه داد: آنها بر اساس تحليل نادرست و نابهجا انتخابات را تحريم كردند. حالا يا به خاطر ايدهآلگرايي يا به خاطر نداشتن واقعگرايي و شناخت جامعه. اين تحليل را داشتند كه ما چه بياييم و چه نياييم. فلان شخص كه منظورشان آقاي هاشميرفسنجاني بود رئيسجمهور ميشود پس چرا ما بيايم و وسيله آن شويم؟! از یک طرف ميگفتند ما ديدهبان دموكراسي و حقوق بشر هستيم؛ اما در موعد انتخابات كه سرنوشتساز بود و بايد از حقوق مردم دفاع ميكردند آن را تحريم كردند! تحريم هيچ وقت جواب خوبي نيست. تحريم براي اپوزيسيوني است كه اساس اين نظام را قبول ندارد.
به زعم معین، سومين مسئله تقسيم شدن آرا بود. او با اشاره به اینكه از ابتداي اعلام نامزدي در اولين مصاحبه مطبوعاتي خود، اعلام كرد "در هر لحظهاي اگر براي من روشن شد كه اقبال و گرايش مردم به سمت كانديداي اصلاحطلب ديگري است، انصراف خواهم داد"، افزود: من حتي زمان انتخابات هم پيشنهاد دادم نظرسنجي شود، پذيرفته نشد و آرا تقسيم شد. نميشود بدون نظرسنجي هر كسي بگويد من بيشترين مقبوليت را دارم. اين روش يك ارزيابي تخصصي است كه بايد انجام ميشد اما بيطرفانه و علمي. من هم آمادگي آن را داشتم. نميگفتم مثلاً وزارت اطلاعات، صدا و سيما يا فلان نهاد دولتي نظرسنجي را انجام دهد. گفتم خودمان بنشينيم با هم توافق كنيم. به عنوان يك پروژه كه افراد يا نهادي را كه قبول داريم، كار نظرسنجي را انجام دهد اما نپذيرفتند.
وی در ادامه به بدنه دولت در سطح استانداريها، فرمانداريها و مسئولان اجرايي در دولا اصلاحات در جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 84 اشاره کرد و گفت: تحليل آنها اين بود كه خواه ناخواه فلان كس رئيسجمهور ميشود؛ بنابراين دليلي ندارد ما خيلي تلاش كنيم. حالا من نميخواهم خيلي بدبينانه قضاوت كنيم. شايد نخواستند موقعيت خود را در دولت بعدي از دست بدهند يا... ولي در هر صورت حالت انفعالي بر آنها حاكم بود. اين را فقط من نميگويم، آقاي هاشمي هم گفتند. من شاهد اين موضوع بودم. آنطور كه بايد فعال باشند، با اعتماد به نفس و قوي برخورد كنند و بر اجراي انتخابات نظارت كنند، عمل نكردند.
با گذشت 10 سال از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 84، مصطفی معین می گوید که او نامزد منتخب سیدمحمد خاتمي، در آن انتخابات بوده است. او می گوید: بعد از رد صلاحيتم ديديد كه شاهبيت صحبت ایشان که «معين بايد بيايد» را پوستر كردند.
اما چرا با وجود چنین حمایتی معین رای نیاورد؟ او در پاسخ به این سوال می گوید: در آن شرايط، جبهه اصلاحات مديريت نداشت. اگرچه رهبري اصلاحات را آقاي خاتمي بر عهده داشت ولي او رئيسجمهور بود؛ به همين دليل چون شخصيت حقوقي اش اجازه نميداد كه وارد انتخابات شود و كمك كنند، عملاً كنار بود.