جلسه رونمایی از دوره پنج جلدی مجموعه آثار منوچهر شفیانی، داستاننویس، روزنامهنگار و پژوهشگر فرهنگ عامه بختیاری، سردبیر مجله خوشه و ترقی در دهه چهل و بنیانگذار ادبیات اقلیمی جنوب، در محل موزه شهر زادگاهش مسجدسلیمان برگزار شد.
قباد آذرآیین، داستاننویس، در این مراسم گفت: منوچهر شفیانی نویسندهای جامع الاطراف بود و شأن او آن گونه که باید و شاید شناخته نشده و حقش ادا نشده است و حتی میتوان گفت تا حدی در حاشیه قرار گرفته و مورد کم مهری واقع شده است. دلایلی هم بر این مسأله وجود داشته که همه شما بهتر میدانید و موجب انقطاع نسلی و نیز دشواری دسترسی به آثار ایشان شد. این عوامل دسترسی مردم و به ویژه نسل جوان به کارهای ایشان را محدود کرده بود به طوری که جوانها نمیتوانستند کارهای ایشان را بخوانند و آگاه شوند ولی امروز با انتشار دوره پنج جلدی مجموعه آثار ایشان بعد از پنجاه سال این مانع برداشته شده است.
آذرآیین افزود: منوچهر شفیانی پیشگام ادبیات مدرن جنوب و نیز پیشگام ادبیات روستایی در کشور است. بعد از او و یا تقریباً همزمان با او بهرام حیدری را داریم که در زمینه روستا مینویسد و وقتی کارنامه این دو نفر را در کنار هم بررسی میکنیم متوجه میشویم حرفهای جدی برای گفتن دارند. البته اگرچه بهرام حیدری تقریباً همزمان با منوچهر شفیانی کارش را شروع کرد و با این که هر دو به روستاهای منطقه بختیاری رفتند و تقریباً وضعیت مشابهی از لحاظ کار داشتند ولی تفاوتهای قابل توجهی نیز بین داستانهای شفیانی و حیدری وجود دارد و هر یک ویژگیهایی دارند.
این داستاننویس اظهار داشت: منوچهر شفیانی علاوه بر این که به لحاظ زمانی پیشگام است، دست به نوآوری و بدعتگذاری در عرصه داستانهای روستایی میزند. یعنی داستانهای او در آن زمان واقعاً داستانهای مدرنی بودند. اگر امروز بخواهیم با ویژگیهای داستانهای مدرن به بررسی داستانهای پنجاه و چند سال پیش منوچهر شفیانی بپردازیم، میبینیم که کاملاً مدرن است و تنه به تنه داستانهای مدرنی میزند که همین امروز نوشته شده و چاپ میشوند.
وی گفت: شفیانی علاوه بر نگارش داستانهای روستایی، در زمینه داستانهای شهری و... هم طبعآزمایی کرده است که نیازمند یک بررسی جداگانه است و در این فرصت قابل طرح نیست. فقط باید به این نکته اشاره کنم که طبعآزمایی ایشان در نوشتن داستانهای غیرروستایی نشان از این دارد که وی داستاننویس توانایی بوده و در جستجوی سبک خاص خود بوده است و بالاخره توانسته ارزشها و شایستگیهای خود را به فعلیت درآورد و جاودانه کند.
آذرآیین تصریح کرد: غیر از کارهای داستانی، همانطور که میدانید، منوچهر شفیانی روزنامهنگار شایسته و توانمندی بود که در سن بسیار کم از شهرستان مسجدسلیمان به تهران آمد و سردبیری دو مجله معتبر ادبی و فرهنگی خوشه و ترقی را برعهده گرفت و به خوبی نیز از عهده کار برآمد. این نشان دهنده ارزشهای وجودی و قدرت قلم و اندیشه او است.
وی افزود: میتوانیم تکتک داستانهای او را از جنبههای مختلف بررسی کنیم. داستانهای روستایی او به شناخت روستا و روستاییان و آرمانها، خواستهها، نیازها و افکارشان میپردازد. در این فرصت کوتاه به دو داستان ماندگار او یعنی معاملهچیها و صدا در تنگه اشاره میکنم. در داستان معامله چیها که داستان بسیار پیشرو و مدرنی است و هنوز هم به عنوان یک داستان مدرن قابل توجه است شاهد نوآوریهای قابل توجه در ادبیات داستانی هستیم. در داستان صدا در تنگه اگرچه لوکیشن روستایی است ولی پیام یک پیام عام جهانی است. این داستان میتواند در هر جای جهان اتفاق افتاده باشد هر جا که مردمی خموده و در عین حال آرمان به دل دارد؛ مردمی که میخواهند بدانند بالای تنگه چیست و چه خبری هست ولی شاید جسارت قدم نهادن در راه جستجوگری را ندارند.
آذرآیین گفت: در یک جمعبندی میتوانیم بگوییم منوچهر شفیانی نویسنده بسیار ارزشمندی است ولی به دلایلی که نیاز به گفتن آن نیست آن گونه که باید قدر او دانسته نشده است. منوچهر شفیانی نویسنده بزرگ و تأثیرگذاری است و امیدوارم آثار او به نحوی که شایسته نام بلند او باشد در بین جوانهای ما راه پیدا کند و نیز امیدوارم آثار او به کتابهای درسی راه پیدا کند. و این آرزوی دور و درازی نیست. چرا نباید دانشآموزان ما با تفکر منوچهر شفیانی و کارهای او آشنا شوند؟ چرا دانشآموزان ما نباید با تفکر شفیانی آشنا شوند؟ اکنون که دوره پنج جلدی مجموعه آثار او منتشر شده است خوشحالم و از دستاندرکاران انتشار این کتابها و نیز از برگزارکنندگان این مراسم تشکر میکنم. امیدوارم که جلسات نقد و بررسی کارنامه منوچهر شفیانی ادامه یابد.
غلامرضا رضایی، داستاننویس، که سخنران بعدی این مراسم بود، نیز اظهار داشت: هنرمندان نمیمیرند و همین که بعد از پنجاه سال مجموعه آثار منوچهر شفیانی چاپ میشود و نشستهای نقد و بررسی آثارش برگزار میشود نشان میدهد که به رغم کم مهریها هنوز منوچهر شفیانی زنده و تأثیرگذار است.
وی افزود: دهه چهل دهه گسترش ادبیات اقلیمی در ایران است. به واسطه ورود مدرنیته که در جنوب با پیدایش صنعت نفت گره خورده بود، برخی نویسندگان از جمله افرادی که به عنوان معلم سپاهی دانش به روستاها رفته بودند به دلیل معرفت و شناختی که از روستا پیدا کرده بودند و به دلیل اشرافی که به باورها و سنتهای روستا پیدا کرده بودند، دست به خلق آثاری زدند که موجب گسترش ادبیات اقلیمی شد. در این داستانها انعکاسی از باورها، سنتها و تجسم شیوههای خاص زندگی مردمان در یک جغرافیایی به خصوص را مشاهده میکنیم.
رضایی گفت: منوچهر شفیانی از جمله نویسندگانی است که دلمشغولیها، دغدغهها، اعتقادات و آداب و رسوم روستاییان منطقه خدمت سپاهی دانش خود را سوژه و دستمایه کارهایش قرار میدهد. او در کارهایش برخی باورهای خرافی مردم را مورد نکوهش قرار میدهد.
او ادامه داد: شفیانی به همراه ابوالقاسم فقیری از جمله پیشگامان داستانهای روستایی در ایران هستند. با این تفاوت که شفیانی با یک نگرش نو رویکرد تازهای به داستان دارد و چون پژوهشگر فرهنگ عامه نیز هست موفق میشود با بهرهگیری از برخی مولفههای نو در داستان و درهم آمیختن آنها با افسانههای عامه و فولک، داستانهای زیبایی بیافریند و در ادامه کارش به آفرینش داستانهای ماندگاری مانند معامله چیها، عبور از چات و... دست میزند.
وی ادامه داد: در این جا به بررسی داستان کوتاه معامله چیها که در بسیاری آنتولوژیها نقل شده و از جمله در کتاب 23 داستان برگزیده محمد بهارلو نیز جزو آثار برتر تاریخ ادبیات داستانی ایران در کنار آثار صادق هدایت و بزرگ علوی و صادق چوبک و... آمده میپردازم.
این داستاننویس بیان کرد: معاملهچیها ماجرای ورود یک سری غریبه به روستا است. همین، روستاییها را به تقلا و حرکت وامیدارد. ورود یک عنصر غریبه به روستا با این خیال که برای خرید احشام و معامله آمدهاند دستمایهای میشود برای پرسش مردم از همدیگر و بعداً در میانه داستان متوجه میشویم که اینها به دنبال مادیان دزدیده شدهشان آمدهاند؛ مادیانی که به سرقت رفته و ردش را گرفتهاند و تا روستا آمدهاند.
رضایی گفت: نویسنده در داستان معاملهچیها برخلاف دیگر نویسندگان آن دوره، به شیوهای مدرن، بدون مقدمهپردازی و توضیحات زائد، ما را وارد داستان میکند. این داستان به سبک داستانهای امروزی شروعی کوبنده دارد. داستان این طور شروع میشود: «دم دمای غروب پسر سید ولی با شتاب آمد به قریه و فریاد زد: عربها اومدن لب آب». این داستان شروعی مدرن دارد و مخاطب را درگیر میکند. به دنبال آن، داستان با حرکت مردم روستا برای دیدن غریبهها بسط و گسترش پیدا میکند و نویسنده از همین طریق مجال پیدا میکند که اطلاعات خودش و سابقه آمدن این بیگانهها را در ارتباط با معامله و غیره برای خواننده شرح دهد و از این رهگذر، پیرنگ داستان را با ظرافت طرحریزی میکند سپس با چند دیالوگ و بیان سوءتفاهم دزدیده شدن مادیانها گسترش پیدا میکند و سپس به پایانی که قطعیت تمام ندارد و به نوعی پایان باز محسوب میشود میرسد.
وی معتقد است: داستان معاملهچیها از نگاه دانای کل روایت میشود و زبانش مثل اغلب داستانهای شفیانی زبانی گزارشی است که رگههایی از طنز را در خودش دارد؛ البته نه طنزی که لقلقه زبانی باشد بلکه طنزی برآمده از موقعیت و وضعیت شخصیتهای داستان. شاید این طنز به این خاطر بیان میشود که آن زهر و خشونتی را که در موقعیتهای تلخ روستایی و عشایری وجود دارد بگیرد.
این داستاننویس افزود: هنر نویسنده در داستان معاملهچیها این است که بعد از شروعی نو، با پیرنگی منسجم، شخصیتپردازی موفق و دیالوگهای جاندار داستان را به پیش میبرد و شخصیتها را معرفی میکند و با فراز و فرودی که کشش خوبی به داستان میدهد، به پایانی باز ختم میکند. به این ترتیب نویسنده موفق میشود داستانی به وجود آورد که پس از پنجاه سال هنوز هم قابل توجه است و توجه به این نکات ارزش کار منوچهر شفیانی را دوچندان مینماید.
رضایی تصریح کرد: معتقدم اگر از منوچهر شفیانی فقط یک داستان کوتاه یعنی معاملهچیها باقی مانده بود، باز هم نام او به عنوان یک نویسنده صاحب سبک و تأثیرگذار در داستاننویسی ایران جاودانه میشد. گاهی یک داستان خوب میتواند نام نویسنده را ماندگار کند. اکنون که دوره پنج جلدی مجموعه آثار منوچهر شفیانی توسط محسن حیدری عزیز بعد از پنجاه سال گردآوری و منتشر شده، صمیمانه از او تشکر میکنم. ای کاش علاوه بر این پنج جلد، یک جلد دیگر را هم به نقد و بررسی کارنامه ادبی منوچهر شفیانی و گردآوری دیدگاه صاحب نظران درباره کارهای این نویسنده بزرگ اختصاصی میدادند تا این مجموعه کاملتر شود. به هر حال امیدوارم جلسات دیگری به نقد و بررسی کارنامه منوچهر شفیانی اختصاصی یابد.
سریا داودیحموله، شاعر و نویسنده، که نقد و تحلیلش را راجع به آثار داستانی شفیانی به صورت مکتوب ارایه داد، نوشته بود: «شفیانی در حیطه بومینویسی جدی بود و در زیباشناسی اثر سبک منحصر به فردی به نام خود ثبت کرد. وی جزو بنیانگذاران مکتب ادبیات اقلیمی بود که در بُعد روایت زبانی شناسنامه ادبیات جنوب (خوزستان) است. شفیانی در داستاننویسی به سمت فردیت رفت و در زمان اندکی نام خود را در تقویم ادبیات ثبت کرد. شفیانی جز منتقدان آن روز جامعه بود و حضور قدرتمندی در ادبیات داشت، در دورهای که ادبیات بومی در حال طلوع بود خواست با کلمات روح جامعه بومی را بیدار کند اما فرصت نیافت بیش از این به ریشهها بپردازد!»
وی همچنین در مورد داستان قرعه آخر آورده است: «قرعه آخر دارای ساختار روایت خطی که از منظر مردمشناسی و روانشناختی ریشه در فولکوریک دارد. شفیانی روایت گر فضای توصیفی بومی و اقلیمی است. نقش زبان و روایت داستانی پر رنگ و لحن نویسنده با فضای روستا منطبق است. نامگذاری شخصیتها در برجستهگی نقش موثرند، شخصتهای وامانده مردمانی سیزیفوار که در دور باطل سرگردانی هستند. از مولفههای ادبیات بومی پرداخت به جغرافیای انسانی است، اصلا اقلیمنویسی تحت تاثیر محیط زیستی است که از دیدگاه رئالیستی نوعی فرافکنی است. اعتراف به کلیگویی گاه فضای داستانی را سنگین میکند. این نوع ژانر بیشتر به جغرافیای انسانی پرداخت میکند.
محسن حیدری گردآورنده دوره پنج جلدی مجموعه آثار منوچهر شفیانی نیز گفت: ضمن تشکر از خانواده مرحوم شفیانی و اساتید حاضر در جلسه امیدوارم کاری که ارایه شده در خور شأن و مقام والای منوچهر شفیانی باشد و مورد استقبال علاقمندان فرهنگ و ادب ایران به ویژه پژوهشگران، داستاننویسان و روزنامهنگاران جنوب قرار گیرد.
حیدری اظهار داشت: مایلم درباره این پرسش صحبت کنم که چرا مجموعه آثار منوچهر شفیانی پس از پنجاه سال منتشر شده و اساساً پس از گذشت پنجاه سال چه نیازی به منوچهر شفیانی داریم؟
وی افزود: مسجدسلیمان در نیمه جنوبی کشور معروف به شهر اولینها است. یعنی اگر در نیمه شمالی کشور به تبریز لقب شهر اولینها را دادهاند در نیمه جنوبی کشور این لقب به طور بلامنازع از آن مسجدسلیمان بوده است زیرا با اکتشاف چاه شماره یک خاورمیانه در این شهر و شکلگیری صنعت نفت بسیاری از مظاهر مدرنیته و مناسبات مدرن در اینجا شکل گرفت.
حیدری گفت: مسجدسلیمان افتخارات زیادی داشته است و همه ما جنوبیها به گذشته پرافتخار مسجدسلیمان افتخار میکنیم. اما آیا گردآوری و انتشار مجموعه آثار منوچهر شفیانی فقط افتخار به یک گذشته طلایی ادبیات دهه چهل جنوب است که تنه به تنه انجمنهای ادبی پایتخت میزد یا این که کنشی معطوف به امروز و فردا است؟ آیا ما شفیانی را بخشی از موزه افتخارات مسجدسلیمان و خوزستان در نظر میگیریم و یا آن را بخشی از ذهنیت زنده مسجدسلیمان امروز و فردا میدانیم؟ اساساً آیا مسجدسلیمان و خوزستان که به رغم گذشت یکصد سال از پیدایش صنعت نفت براساس آمار رسمی دولت رتبه نخست بیکاری را در کشور دارد سودی از انتشار کتابهای شفیانی خواهد برد؟ آیا مسجدسلیمان نجیب و جنوب خسته میتواند انتظار کمکی از این فرزند خود داشته باشد؟
گردآورنده مجموعه آثار منوچهر شفیانی اظهار داشت: منوچهر شفیانی حداقل سه شأن مختلف دارد؛ پژوهشگر فرهنگ عامه است، داستاننویسی است که داستانهایی با درونمایه روستایی، شهری و عاشقانه نوشته است. همچنین روزنامهنگار برجستهای است که به رغم سن اندکش سردبیری مجله خوشه و ترقی را در کارنامه دارد. همچنین طبع آزماییهایی در ترجمه متون انجام داده است. او فقط داستاننویس نیست بلکه روشنفکری متعهد و یک کنشگر اجتماعی و فرهنگی است.
وی افزود: به نظر من که چندین ماه را صرف گردآوری آثار منوچهر شفیانی از انبوه مجلات خوشه، ترقی، فردوسی و کتاب هفته نمودهام، مهمترین ویژگی آثار منوچهر شفیانی تفکر انتقادی سالم و سازنده است. منوچهر شفیانی آموزگار تفکر انتقادی است؛ همان طور که در داستانهای کوتاه با درونمایه روستایی (جلد دوم مجموعه آثار) به نقد سنت میپردازد، در یادداشتهای مطبوعاتی خود (جلد پنجم مجموعه آثار) به نقد مدرنیزاسیون ناهمساز و ناهمگون وارداتی نیم بند جهان سومی میپردازد. او به دنبال گشودن دریچهای به تفکر انتقادی و رسیدن به توسعه درونزا و پایدار بوده است و من امیدوار بوده و هستم که از رهگذر گردآوری و انتشار مجموعه آثار شفیانی، به یک نقطه عزیمت دوباره در تفکر انتقادی سالم و سازنده برسیم و شاید همین نقطه عزیمت دوباره بتواند مسجدسلیمان و جنوب را از مشکلاتی که امروز گریبانگیر او شده و یک نمود آن رتبه نخست بیکاری کشور است رهایی بخشد.
حیدری گفت: خواهشم از مسجدسلیمانیها و خوزستانیها این است که به منوچهر شفیانی به عنوان حلقه نخست ادبیات مدرن جنوب افتخار کنیم و او را بایگانی نکنیم. امروزه چاه نفت شماره یک خاورمیانه که در مسجدسلیمان قراردارد تبدیل به موزه شده و ما به این پیشگامی شهرمان افتخار میکنیم. همان قدر که چاه نمره یک برای مسجدسلیمان و کل کشور ارزش افزوده ایجاد کرده منوچهر شفیانی هم ایجاد کرده است. منوچهر شفیانی چاه نمره یک تفکر انتقادی جنوب و ادبیات مدرن جنوب است؛ با این تفاوت که این چاه نمره یک تفکر انتقادی و ادبیات مدرن جنوب هنوز هم جوشان است. آن را پلمپ نکنیم و بگذاریم به رشد و توسعه درونزای این شهر و استان و بلکه کل کشور کمک کند.
وی گفت: منوچهر شفیانی پژوهشگر فرهنگ عامه، داستاننویس و روزنامهنگار بوده است و فراتر از این سه شأن اگر نکاه کلگرایانه به او داشته باشیم میبینیم که او روشنفکری است که دغدغهاش کاهش رنج همنوعانش و کمک به آنها برای رسیدن به یک زندگی انسانی بهتر است. حالا که بعد از سالها غبار از چهره آثار منوچهر شفیانی گرفته شده است به او افتخار کنیم و در عین حال با پرورش تفکر انتقادی سالم و سازنده که میراث شفیانی است، به خودمان و شهرمان و کشورمان کمک کنیم.
در بخش بعدی مراسم جاوید قبادی مدیر کتابفروشی بامداد مسجدسلیمان که اجرای برنامه را برعهده داشت از یکی از خواهران منوچهر شفیانی دعوت کرد تا رونمایی از دوره پنج جلدی مجموعه آثار این نویسنده را انجام دهد. در پایان این مراسم که در محوطه باستانی کلگه زرین و در محل موزه مسجدسلیمان برگزار شد شیروان نصراللهپور و سینا محمودی از هنرمندان مسجدسلیمان به اجرای زنده موسیقی بختیاری پرداختند که با استقبال حاضران مواجه شد.