- آرشیو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- درباره ما
- |
- |
-
- صفحه نخست
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- شهرستان ها
- |
- تماس با ما
- |
- پیوند ها
- چرا سید ابوالحسن حسن زاده ؟
- ساعت جدید کاری برای ادارات اعلام شد
- مدیران با مردم ارتباط نزدیکی داشته باشند
- رفع مشکل استقرار شرکتهای دانش بنیان با تحقق مصوبه سفر رییس جمهور به خوزستان
- رسانه طراز انقلاب اسلامی یعنی نقد منصفانه، اطلاع رسانی شفاف و صادقانه و پرهیز از دروغ و تهمت
- بهره مندی از ظرفیت های فرهنگی انقلاب برای مقابله با اباحه گری بسنده می کند
- چرا به جای ساماندهی متکدیان؛ سیستمی افزایش پیدا می کنند؟!!
- انقلابات رنگی تحت الگوی جوکریسم
امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - بیژن ایروانی
امروز شنبه ۹۵/۲/۱۸ ساعت ۱۷:۵۰ پشت چراغ قرمز چهارراه پاداد. هم سن و سال بودند، حداکثر ۹ یا ۱۰ ساله. شیشه ی خودرو ها را تمییز می کردند، لابد برای امرار معاش خود و خانواده(!)
رقابت برای تمییز کردن شیشه ی خودرویی که کنارش ایستاده اند، منجر به بزن بزنی شد که نگو و نپرس. مانده بودم جدایشان کنم یا به فلاکت آنها و بی تفاوتی خود و اطرافیان بیندیشم!؟
گویی دنبال مقصر بودم:
شیشه
خودرو!!؟
خود
خودرو!!؟
من؟
اطرافیان؟
جامعه؟
فقر؟
فقر...!؟
...
این وسط نمی دانم چرا ناگهان یادم آمد چند روز قبل، در فضایی مقدس به نام مدرسه، معلمی را به باد کتک گرفته ایم!!
و
باز دنبال مقصر گشتم...
فقر؟
کدام
فقر؟
فقر
مادی؟
فقر «فرهنگی»؟
بوق
ممتد خودروی پشت سر، رشته ی افکار پراکنده ام را گسسته تر کرد و جستجوی ام را ناتمام
گذاشت...!
بووووق... بووووق... بووووق...
