در دورانی نه چندان دور دو آدم مطرح با خصوصیات متمایزی از هم در طایفه ما (طایفه بابادی یکی از طوایف هفت لنگ بختیاری) حضور داشتندکه یکی از آنها در روابط ایلی و قومی بسیار صاحب نفوذ و دارای جایگاه بود و همچنین دیگری در مسائل اداری بقول خودمان دادگاه و پاسگاه (عمده کار اداری آن زمان) روابط قوی داشت.
یک روز میان این دو بر سر قطعه زمینی در منطقه اختلاف افتاد ،فرد هم طایفه ای بانفوذ اداری ما که زورش به آن فرد ایلی دارای قدرت محلی نمی رسید،به دادگاه مراجعه نمود تا از بوسیله شکایت نامه و اعمال نفوذی که در آن محیط داشت مرد ایلی را محکوم نماید ، اینگونه شد و حکم را به نفع خود بست و ظاهرا فرد ایلی در این منازعه شکست خورد.
در این میان هنگام خروج آن دو از محل دادگاه و عزیمت به منطقه محلی،فرد ایلی رو به او کرد و گفت:حال تو در شهر من را محکوم کردی،در ایل چه می خواهی بکنی؟ آیا آنجا هم توان محکوم کردن مرا داری؟می دانی در محل این تکه کاغذ تو اعتباری ندارد و آنجا حکمی که من بگویم اجرا می شود؟
این داستان ایلی ما با نحوه انتخاب استاندار خوزستان در این برهه از زمان بی ارتباط نیست.
شنیده ها حاکی از آنست که عده ای در حال رایزنی جهت انتخاب یک گزینه غیربومی _با لابی یکی از نامزدهای مستعفی ریاست جمهوری دوره دهم_به نام آقای زبر دست بعنوان استانداری خوزستان می باشند.
در اینجا یک سئوال پیش می آید و آن اینکه ایشان قرارست استاندار کدام استان شوند؟ باید پرسش نمود که مگر در خوزستان قحط الرجال است که بعضی برای حفظ منافع شخصی خود به دنبال تعیین یک استاندار غیر بومی ناشناخته(و به هرشکلی در پی حذف چند گزینه مطرح بومی و هم استانی بوده تا اینگونه با این انتخاب به خواسته های خود برسند)رفته اند؟ آیا صرف اینکه ایشان مسئول ستاد فلان شخص بوده حقی مبنی بر اینکه استاندار استان بزرگی همچون خوزستان گردد برای او ایجاد می کند؟
آیا لابی های تعیین استاندار عواقب این کار را در نظر گرفته و روی فضای سیاسی این استان اشراف دارند؟
چرا افکار عمومی جامعه نمی پرسد که براساس کدام شاخصه های مدیریتی ایشان برای گزینه استانداری استانی با جغرافیایی عظیم،ثروتی فراوان و مردمی فقیر از همه لحاظ، انتخاب شده و پیشنهاد می گردد؟
آیا این فرد می تواند در مقابل نخبگان منطقه که بعضی از آنان توان و قدرتی فراتر از بعضی از وزیران این دولت را دارند عرض اندام کند؟یا اینکه پس از حداکثر شش ماه شکست خورده و ناکارآمد مجبور به ترک منطقه شده و این استان را با اینگونه مدیریت سالها به عقب برگردانده و به کوه مشکلات و معضلات استان بیفزاید!
باتوجه به اینکه انتخاب استاندار حق مسلم رییس جمهور محترم می باشد،آیا ایشان بدون مشورت با نخبگان استانی تصمیم به انتخاب فرد مدنظر خود را گرفته؟
آیا روی رای چهار میلیون مردم این استان حساب باز نکرده و به رای آنها برای انتخابات آینده خود نیاز ندارد؟
آیا این لابی گران سیاسی نمی دانند این استان بعد از انتخابات مجلس دهم مطابق با تمام کشور دچار یک دگرگونی شده و حس اعتماد به نفس قوی در میان مردم آن بوجود آمده است؟ وهمچنین آیا مطلعند که نخبگان از تمام اقوام و ساکنین آن دیگر پذیرش سلیقه های تحمیلی را ندارند و عزم خود را برای پیشرفت این استان مصصم نموده اند؟
این لابی گران با تصور اینکه مردم این استان نمایندگان ضعیفی را انتخاب نموده اند و هنوز در فضای بی اعتمادی بسر می برند آنان را مستحق تصمیم گیری های هدفمند خود می دانند ، ولی باید در نظر گرفت که اراده ی قوی این مردم بود که از میان این افراد با نفوذ که ابزارهای مالی و قدرتی پیروزی آنان را در این رقابت مسلم می پنداشت و مردم با قدرت خود افراد ضعیف را انتخاب نمودند و این دلیل بر توانمندی و بزرگی مردم این استان می باشد.
ضمنا تاکنون با تعیین استانداران غیر بومی منصوب شده به چه اندازه امنیت در این استان حاکم کرده اند که اگر استاندار بومی شود امنیت آن از دست خواهد رفت؟ اگر مدیریت در تمام قسمت ها به شکلی صحیح به دست نخبگان اقوام خوزستانی سپرده شود بطور طبیعی امنیت بدنبال بر فضای استان حکمفرما گردد.
ما فعالان سیاسی اجتماعی یک رسالت داریم و آن رساندن اخبار از بدنه اجتماع به مسئولان دولتی و حکومتی و شفاف سازی در حد وسع و سواد اجتماعی،سیاسی به مطرح کردن معضلات جامعه در فضای سیاسی روز می پردازیم،شاید از دید بعضی این انتقادات خوش نیاید و مطرح کنندگان را زیرسئوال و یا حتی مورد بی مهری بعضی از افراد قرار دهند ، اما این تکلیف بر دوش هر فردی که برای توسعه استان در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی فعالیت می کند و حرفی برای گفتن دارد ، گذاشته شده است
چه در دولت قبل که امیر حیات مقدم سر کار بود و چه در زمان مقتدایی.
هر دون پایه ای به خودش اجازه میدهد که به دنبال مقام استانداری باشد.
استاندار باید ارشد و صالح باشد .
استاندار باید در طبقه استانداری باشد .
به دلیل نبود اخلاق اسلامی و مسایل دینی مملکت ما پیشرفت نمیکند.
تا زمانی که اخلاق پیاده نشود هیچ مملکتی پیشرفت نمیکند.
بنده برخی از کامنت ها را خواندم و فقط توهین دیدم.
به پیران باید احترام گذاشت نه اینکه تحقیر و تخریب شوند.
شما هم پیر میشوید ایا ان موقع از بازنشستگی استقبال میکنید.