و او را پس از فرمانداری ایذه و پاسخش را به استاندار وقت خوزستان بیشتر شناختم که باورهایش را با هیچ کالایی عوض نکرد.
عبدالرحیم سوارنژاد
کریم رضایی نامی است که دردل هر منصف خردمندی برای همیشه نه به دلیل منصبهایی که داشت بلکه به پاس مهربانیها و رفتاراخلاق مدارانه اش باقی خواهد ماند.
لبخندهایت هنوزدر نگاهم مانده است حتی روزی هم که دلخور بودی ، نگاه محجوبت که مهربان بود چه پر معنا می نمود، گاهی از صبوریت بر رویدادها بی تاب می شدم و چون کوه می ایستادی و در سکوتت رازها می دیدم و بزرگیت را می فهمیدم که رسم حضور در آزمونها را می دانی ،در میان همه روزهای طولانی ثانیه های با توبودن آرامش می داد و در هر طلوع زمزمه های سحرت که خواب را از چشمانم می گرفت چه عارفانه بودند!
کریم جان نمی دانم چه بگویم ،چگونه باورکنم ، کدام غمت را مویه کنم بر تو که در اوج غربت و درد لبخند می زدی .و عشق را می شناختی.
کریم جان یک بار دیدم گریستی وقتی از پله های استانداری اصفهان به پایین آمدی از درد بی برادری و اشکهایت را پنهان کردی ،تلاطم درونت را ندانستم ، نگاهت را بر تصاویر یگانه برادرت شهید رحیم در یاد دارم و افسوست از ماندن با دنیایی که به بی برادران وفا نداشت و کسی هم برایت برادری نکرد ، دردت مجموعه ای از تحمل رنجها و سختیهایی بود که مظلومانه برای آرمانها و باورهایت به جان خریدی ، نمازت با عبای قهوه ای چه زیبا بود و دستهایت که به دعا برداشته می شد چشمها را به خود می دوخت ، در شهربندر امام که مسئولیت آموزش و پرورش را داشتی مراسم بزرگداشت هفته دفاع مقدس را بر هر برنامه ای ترجیح می دادی و به عشق شهدا سخن می گفتی ، امورتربیتی اهواز که بودی قاریان قرآن را تکریم می کردی ، چقدر عاشق بودی! و چه بزرگ که در اوج نداری داراترین انسان دیده می شدی تا درس فرزانگی را یاد بگیرند ، صدایت هرگز بلند نشد مگر موسم قرائت دعا ، کاش دوباره می دیدمت همانگونه که در کنار رحل قرآن می نشستی و آیات را تلاوت می کردی ، دلم خیلی گرفته است بی تو بودن باورکردنی نیست ای سترگ نستوه ،زلال چون رود همیشه جاری ، خیلی مرد بودی .
چه ساده و راحت می نویسند: حاج کریم رضایی فرماندار اسبق ایذه درگذشت! دلهای پر از حزن و اندوه را نمی بینند!
کریم رضایی آن معلم راستین اخلاق، مرد نا آرام خدا باور،حاضربی ادعای همه عرصه ها را خدا دوست داشت و به مهمانی خویش دعوت نمود.
هرکه در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند
و او را پس از فرمانداری ایذه و پاسخش را به استاندار وقت خوزستان بیشتر شناختم که باورهایش را با هیچ کالایی عوض نکرد.
روحش شاد و با شهدا محشور باد ، یادو مهربانی هایش هرگز فراموش نخواهند شد ، حالا دیگر در قطعه ایثارگران آرامستان فولادشهر آرمیده است ،همان جایی که با تلاشهای خودش در زمان عضویت در شورای اسلامی شهر فولادشهر پیگیری نمود و اجرایی کرد و آرامش یافت ودر میان اشک خیل عظیم جمعیت تشییع کننده و گاگریوه خوانان با آرامش به دیدار فرزند و برادر شهیدش می رود و دوران دلتنگیهایش به پایان رسید.
خدایش بیامرزد ، رفیقی صادق بود ،خداحافظ رفیق خوب و مهربان من دیدار به قیامت حاج کریم رضایی
به شما و خانواده محترم تسلیت عرض نموده
و آرزوی صبر و سلامتی برای شما و بازماندگان آن عزیز از دست رفته دارم
روحش شاد و با شهدا محشور باد ،
ایشان مرد بزرگی بود