شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۳۸۰۰۹
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۴
لباس قاسم آبادی گیلان در گذر قرن ها پر آوازه گشت و امروز چادرشب بافی زنان قاسم آباد رودسر نیز آوازه ای بلند یافته و اگرچه باید دید چرا امروز چله چله سبز، زرد، سرخ و آبی آنان گاه اندود سیاه نیز به خود می گیرد.

قاسم آباد رودسر گیلان دهکده صنایع دستی لقب می گیرد، خبری که ایرنا را بر آن داشت تا از نزدیک نماهنگ کوبش تار و پود رنگ زنان و دختران این دهکده را در چله کشی و برآوردن چادر شب های رنگ به رنگ از نزدیک بشنود تا شاید در گزارشی عینی گرهی نا فرم از سر راه شانه گل، قالی گل، گلیم گل، سرو گل، چهل چراغ، طرح پرند، گلیم گل، بوته چرخ و طرح های دیگر این هنر پر سخاوت بزداید.

چادرشب بافی، نوعی بافت پارچه محلی در طرح های یادشده است که از نخ‌های پنبه‌ای، پشم و ابریشمی خلق می شود؛ در گذشته بیشتر و امروز کمتر زنان در هنگام شالیکاری بر کمر خویش می بندند؛ در روزگار جدید این نوع پارچه با کاربردهای جدید چون رو تختی و رومیزی، برگرفتن طرح ها و بکار بردن در طراحی لباس های امروزی و ... در جهیزیه دختران قرار می گیرد )

و در تهیه گزارش راسخ تر شدیم آن گاه که باخبر شدیم متین حاتمی کارشناس ارشد رشته زبان شناسی با پایان نامه ای با عنوان نشانه شناسی لباس زنان ایران در دهه های معاصر، در حال ثبت برند لباس زنان ایرانی با نام شانه گل (نام طرحی در چادرشب بافی) در کشور است.

حاتمی طراح لباس با المان های ایرانی است و آبی ایرانی - رنگی برگرفته از کاشی کاری ایرانی و دارای نشان ثبت جهانی - رنگ قالب آثارش است و می گوید: لباس نشانه ای از فرهنگ و هویت هر سرزمین است و بر همین اساس برای معرفی داشته های غنی سرزمین خویش، تصمیم به ثبت نشانه یادشده گرفته ام.

وی اظهار کرد: نام شانه گل برگرفته از انواع طرح های سنتی بکار رفته در چادرشب گیلان است که بوته چرخ، قالی گل، یکرنگ و ... دیگر طرح های اصیل این هنر اصیل صنایع دستی در گیلان را تشکیل می دهند. 

وی تصریح کرد: جلوگیری از رسوخ بیشتر فرهنگ بیگانه در پوشش زنان این سرزمین پر اصالت، هدف بارز تصمیم یادشده است و البته اگرچه فرهنگ پیشینیان و هویت ایرانی رسوخ یافته در پوشش پیشینیانمان را می توان در لباس های امروز با طراحی جدید احیا کرد، اما این مقوله نیازمند حمایت جدی و سرمایه گذاری مسئولان حوزه فرهنگ است.

وی خواستار حمایت طراحان ایرانی برای جلوگیری از رسوخ فرهنگ بیگانه در هویت ایرانی اسلامی شد و هنر زنان قاسم آباد رودسر را مأخذی برای برآوردن طرح های جدید و پر هویت دانست و همزمان برای تهیه گزارش ایرنا ، جمعی از هنرمندان را در قاسم آباد رودسر معرفی کرد که در ثبت پایان نامه اش یاریگر بودند.

فصل نشاءکاری است و از رشت به قصد قاسم آباد رودسر، لاهیجان - شهر چای و نارنج - را همچنان به سوی شرق پشت سر می گذاریم که به گفته هنرمندی رنگ شناس، شرق گیلان گویا همیشه روشن تر است و تونالیته زرد و قرمز در آن بیشتر ...

گیلان سراسر همایشی است از تاریخ و طبیعت و این بار شرق گیلان که خود تاریخی است به بلندای هزاران سال و به عطر نارنج و بوته هایی شهره است که طعم و گرمای فنجانی از آن سبب می شود تا زنان شالیکار لذت سایه‌سار را بنوشند و خستگی بزدایند و ای کاش که بگذارند بماند، هم چای و هم شالیزار و نه چنان که ابریشم ... 

آرامگاه کاشف السلطنه - پدر چای ایران - در لاهیجان است و نقاشی عظیمی در این موزه جلب توجه می کند؛ در نقش این تابلو پرقدمت زنان چایکار با لباس‌های محلی و سبدهای حصیری پر از برگ سبز در حال گذر هستند و آرامگاه کاشف السلطنه غرق در میان بوته های چای است اما حیف که تنها نقاشی بود! و امروز و هم اینک چنان که در نقاشی، نمی نمود! 

عطر سبز چای از دوردست‌ها و رقیق به مشام می رسد و کمی دورتر نگاه چایکاران خسته بود و نوازش دستان‌شان بر بوته های سبزچای کم رمق ... 

و چه باید گفت آن گاه که می دیدیم در مسیر راه، زمین های چای خشک می شد تا بفروشند و بوته های چای در هراس از سایه سیمان، کافی شاپ رنگ به رنگ می شدند.

بنا به قرار قبلی با زیبا خسروانی از هنرمندان چادر شب باف قاسم آباد، باید رودسر را پشت سر می گذاشتیم و پس از کلاچای مجتمع آهوان را می یافتیم که روستای قاسم آباد سفلی رو به روی آن بود و جمعی از هنرمندان منتظر گروه ایرنا ...

شهرها و دهکده ها پشت سر گذشت! زمین های دوسو فرش سبز نشاء شده و سایه درختان بر آب پای نشا حالتان را خوش می کند؛ برخی زمین مهیا می کردند و برخی گاوها به سویی می بردند و در این میان گیل زنی پیر بر زمین شالی اش در پرتو آفتاب، آرام بر زمین گل نشسته بود و تنها با توان باقی‌اش تیشه بر زمین می کوفت تا بیکار نمانده باشد و باری از دوش بردارد و زمین آماده کاشت کند.

رودسر، کلاچای، قاسم آباد علیا و از پی آن قاسم آباد سفلی با کوچه باغ های سبز اما خیلی طول نکشید که در میان کوچه باغ های زیبا و شالی های تازه رسته، سایه کژفرم ویلاها یکی پس از دیگری بروز می کرد و البته ساکنان گاه به گاهشان سرشار و سرخوش لذت از افق های نقش گون سبز جنگل و شالی ...

با دیدن ویلاهای رنگ به رنگ و گاه معماری های هیولایی هر بار بیشتر به هراس می افتی و به یاد می آورم گفته دوستی را که می گفت: سایه سیمان بر شالیزارهای شمال سنگینی می کند و چه درست می گفت.

زیبا خسروانی کنار جاده و پای تابلوی سبز رنگ قاسم آباد سفلی به رسم میهمان نوازی منتظر مانده بود تا ره به اشتباه نگذاریم و در امتداد رنگ های بی شمار و گاه تلخ همراهمان شد و به ویلایی باغ گون رسیدیم که در میان سبز شالی و تلاش شالیکاران بنا شده بود و هنرمندان منتظرمان بودند و باز حالمان خوش شد آن گاه که مهدیه دختر شیرین خردسال با لباس قاسم آبادی در را برایمان گشود.

زنان لباس های قاسم آبادی رنگین به تن داشتند و بر پای پاچال (دستگاه چادر شب بافی) رنگ می بافتند و چله رنگ آبی لاجوردی در امتداد باغ در میان شاخه های یک دست درختان به طول ده ها متر باغ را به دو نیم کرده بود.

گفت و گو آغاز شد؛ زیبا خسروانی هنرمند چادر شب بافی توضیح داد که چادرشب بافی هنری دیرینه است که از پیشینیان به ما رسیده و پیش تر، در خانه بیشتر قاسم آبادی ها صدای کوبش شانه بر تار و پود نخ به گوش می رسید و امروز هم اگرچه آوایش کم شده اما اگر حمایت شود، نوایش می ماند.

او می گوید: برای زنان قاسم آباد عشق رنگ است، زن رنگ است، مرد رنگ است، بچه رنگ است، زندگی رنگ است اما برای بافته های این همه رنگ تسهیلات لازم است تا نسل جوان این هنر دیرینه را همچنان پی بگیرند.

چادر شب ها رنگ به رنگ چنان گالری عظیم در زمینی سبز برآمده از ادراکی نافذ و ژرف به نمایش در آمده اند و با نرمه بادی شمعدانی ها را تکان می دهند؛ زنان از پوشش محلی خود ناراضی اند و می گویند این لباس ها دیگر لباس معمولمان نیست و بیشتر در عروسی ها بر تن می کنیم.

مهدیه دختر خردسال بازیگوش که زیباییش در لباس محلی دو چندان شده، رنگ ها را خوب می شناسد و می گوید می خواهد دکتر رنگ ها باشد و در نشاطی کودکانه می خندد و البته گاه پسر بچه های بازیگوش هم سن و سالش، اشکش را در ترس ترکاندن بادکنکهایش در می آورند ... 

گلی خسروانی هنرمند دیگری است که از نحوه بیمه هنرمندان شاکی است و می گوید: متاسفانه در چندین سال گذشته افرادی که هیچ سررشته ای از این هنر ندارند، از طریق آشنایابی بیمه شده اند و افرادی که حکم مدرس را دارند و از این طریق زندگی می گذرانند، فاقد بیمه هستند.

وی توضیح می دهد: هنوز چادرشب بافی سبب می شود زنان هنرمند روستا گرد هم آیند، شیرینی محلی می پزند و در چله کشی که نخ ریزی است (در این کار رنگ ها در فاصله ای طولانی بر شاخسار درختان نخ کشی و سوا و سپس بر دوک های چوبی پیچیده می شوند) به یکدیگر یاور دهند.
وی می گوید: گردشگران، قاسم آباد را به لباس محلی و چادر شب بافی می شناسند و در خانه ها و کارگاه ها به رویشان باز است اما زنان قاسم آباد می بایست تولیداتشان به فروش برسد تا چرخ زندگی آنان بچرخد.

بیشتر رنگ ها شاد است اما برخی طرح ها سیاه اندود است که مریم حسین زاده توضیح می دهد: ما طبیعت را در طرح هایمان می نشانیم و پیش تر طرح ها شاد شاد بود چرا که مادربزرگان ما طبع شادتری داشتند و ارتباط انسان ها با طبیعت مهربان تر بود که شانه گل و قالی گل خلق می کردند.
وی ادامه می دهد: اما امروز بواسطه ظلمی که انسان ها به طبیعت می کنند ، هم طبیعت با انسان ها نامنوس شده و هم نامهربانی ها و سختی زندگی موجب شده تا زنان علاوه بر آبی باران و دریا، زرد خورشید، سبز شالی، سرخ گل ها و ... تیره و کبود را هم در طرح هایشان اندود می کنند.

سمیه پورآقا نیز وضعیت توجه به صنایع دستی امروز را قابل مقایسه با دوره های قبل نمی داند و می گوید : اگرچه امروز حرمت بیشتری برای تولیدات هنری هنرمندان قائل هستند اما هنوز گره های مشکلات بسیاری پیش روست که می باید به دست مسئولان باز شود. مشکلات را همزمان با معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان مطرح می کنیم و وی در پاسخ مشکل بیمه هنرمندان را تایید می کند و می گوید: هنرمندان صنایع دستی استان پالایش می شوند.

سلمان شاه محمدی ادامه می دهد: رفع مشکلات بیمه و تسهیلات بانکی از مهمترین خواسته هنرمندان صنایع دستی استان است و این پالایش برای بهره مندی هنرمندان از خدمات بیمه ای انجام می شود. وی اظهار کرد: در راستای طرح پالایش هنرمندان هنرهای سنتی و صنایع دستی استان، هنرمندان فعال جایگزین هنرمندان غیر فعال استان خواهند شد.

شاه محمدی مقوله بیمه را یکی از دغدغه های هنرمندان دانست و بیان کرد: باید تلاش شود تا این مشکل با تعامل و برنامه ریزی مرتفع شود. وی گفت: گروه های کارشناسی متشکل از کارشناسان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان و تامین اجتماعی از مراکز کارگاهی هنرمندان صنایع دستی بازدید و در صورت تایید فعالیت آنان، جهت استمرار خدمات بیمه ای به تامین اجتماعی معرفی می شوند.

وی به جلسات مکرر مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان با مسئولان استانی و کشوری برای رفع مشکلات بیمه ای هنرمندان اشاره و بیان کرد: با جدیت برای رفع مشکل بیمه و اخذ تسهیلات صنعتگران صنایع دستی تلاش می کنیم.  شاه محمدی با تاکید بر این موضوع که صنایع دستی بخشی از گونه گردشگری فرهنگی را تشکیل می دهد و این گونه گردشگری امروز مخاطبان بسیاری دارد، ادامه داد: اهتمام به کیفیت افزایی و تلاش برای خلق محصولات کاربردی با استفاده از مواد طبیعی و با کیفیت می بایست بیش از همیشه مد نظر تولیدکنندگان هنرهای سنتی و صنایع دستی گیلان قرار بگیرد. 

معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان همچنین از معرفی قاسم آباد رودسر به عنوان دهکده صنایع دستی استان در هفته صنایع دستی خبر داد. شاه محمدی افزود: با توجه به ظرفیت های غنی فرهنگی همچون لباس محلی قاسم آباد، چادر شب بافی و جاذبه های طبیعی تلاش می شود تا از این ظرفیت ها برای جذب گردشگر و توسعه گردشگری در استان بهره گرفته شود.

از 90 رشته صنایع دستی گیلان 71 رشته فعال است و تاکنون شش هزار و 298 هنرمند هنرهای سنتی و صنایع دستی استان بیمه شده اند.  رشتی دوزی ، لباس محلی ، چادرشب بافی ، خراطی ، چوب تراشی ، گره چینی ، نازک کاری ، منبت و معرق چوب ، حصیربافی ، بامبوبافی ، مرواربافی ، سفالگری ، کاشی معرق ، مینای خانه بندی ، چلنگری ، قلمزنی ، گلیم بافی ، جاجیم بافی ، شال بافی ، نمد مالی ، جوراب بافی ، عروسک بافی ، قلاب بافی و …برخی از هنرهای سنتی و صنایع دستی گیلان است.

هوای خیس شمال لحظه به لحظه گرم تر می شود و راه بازگشت را بار دیگر با سراسر سبز شالی و جنگل و البته تیرگی زمین های سوخته چای و ویلاسازی در شالی ها سر می گیریم و نیک می دانیم و باور داریم رنگ ها نمرده اند و داستان های تازه و تصاویر جدید با الهام از طبیعت و به یاری حمایت قوت می یابد و زنان و مردان هنرمند سرزمینمان همچنان بر میراث خویش می افزایند ...

گزارش از: مرضیه ضامن

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار