گزارش از: سیدبهادر حسینی تشنیزی
صنایع دستی، حاصل روح ملتها و دستاورد هنرهای آموخته از نسلی به نسل دیگر است، بنابراین، صنایع دستی تنها کالائی برای مبادله نیست، بلکه خصوصیات فرهنگی و ویژگیهای قومی، از طریق این کالا مبادله میشود و نوعی ارتباط فرهنگی در میان جامعهها پدید میآورد.
صنایع دستی، به مجموعهای از هنرها و صنایع اطلاق میشود که محصول آنها به طور عمده با استفاده از مواد اولیهی بومی، به کمک دست و ابزار دستی ساخته میشود. در هر یک از فرآوردههای این صنایع، ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگرسازنده، به نحوی تجلی مییابد و همین عامل، وجه تمایز اصلی این گونه محصولها از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانهای است.
صنایع دستی، پس از جنگ جهانی دوم، با محتوای هنری و فرهنگی، مورد توجه کشورهای پیشرفته قرار گرفت.
دهم ژوئن مطابق با بیستم خرداد سال 1964میلادی نخستین همایش جهانی با شرکت مسئولان اجرائی، استادان دانشگاه، هنرمندان و صنعتگران بیش از 40 کشور جهان، در نیویورک برگزارشد.
در قطعنامهی پایانی آن همایش، تأسیس« شورای جهانی صنایع دستی»، به عنوان نهاد وابسته به یونسکو تصویب و سالروز تأسیس این همایش، به عنوان «روز جهانی صنایع دستی» نامگذاری شد.
وقتی کالایی ساخته شده و به بازار عرضه شود، ولی این کالا مشتری پسند نبوده و نتواند نیاز مشتری را برآورده کند، رکود فروش، بی رونقی در کسب و کار و بیکاری در آن حرفه به طور یقین به وقوع می پیوندد و این، حکایت برخی محصولات صنایع دستی است.
باستان شناسان، نخستین دست ساخته های بشر را مربوط به 800 هزار سال پیش می دانند که از اطراف رودخانه کشف رود خراسان به دست آمده است. هر یک از آثار موزه ای، هنگام ساخت به عنوان یک اثر دستی قلمداد می شده اند و اگر امروزه، ایران به لحاظ تنوع در تولید صنایع دستی جهان، رتبه نخست را به خود اختصاص داده است، نتیجه همین تاریخ کهن است.
در دنیای خشن امروز که نشانه استیلای تکنیک بر روح انسان است، صنایع دستی به عنوان دمیدن روح لطافت به این زندگی قلمداد می شود. از خصوصیات صنایع دستی آن است که این صنعت حاصل روح ملت ها و آیین فرهنگی ملی کشورهاست که به سادگی با رجوع به آمار صنایع دستی کشورها، به روحیه مردم آن کشورها پی می بریم.
صنایع دستی تنها یک کالا برای مبادله و کسب درآمد اقتصادی نیست، بلکه خصوصیات فرهنگی و ویژگی های اقوام نیز از طریق این محصول منتقل می شود. اگرچه این صنعت در ایران، پیشینه تاریخی دارد و با فرهنگ ایرانیان عجین شده است، ولی برخی دست ساخته ها که به عنوان کالای صنایع دستی با بازار عرضه شده، نتوانسته است مورد پسند مشتریان و خریداران قرار گیرد.
علت این رکود در برخی صنایع دستی را باید در قرار نگرفتن این دست ساخته ها در سبد کالای خانوار دانست و اینکه این تولیدات، درزندگی امروزه مردم کاربردی ندارد. اگر نمد به عنوان یکی از صنایع دستی مردم ایران زمین، سال ها و سال ها با زندگی مردم ایران عجین بود و این کالا در زندگی امروز، با رکود رونق بازار تولید و فروش مواجه است، باید این مشکل را در قرار نگرفتن این محصول در سبد خانوار و مشتری پسند نبودن ان قلمداد کرد.
با ورود فناوری به جامعه و صنعتی شدن زندگی، ابزار و وسایل زندگی نیز دستخوش تغییرات شد و ماشین جای دست را گرفت، کشف نفت و تولیدات و فرآورده های آن، صنایع دستی را نیز تحت تأثیر قرار داد. از دیگر موارد این بروز این مشکل را می توان در تورم، دستمزد بالا و گران شدن مواد و مصالح اولیه هنرمندان بیان کرد.
ورود صنایع دستی نامرغوب و ارزان و خارجی از برخی کشورها، از دست رفتن بازار هدف در داخل و خارج از کشور به دلیل برخی شسیاست های غلط، رقابت شدید بین کشورها و تولیدکنندگان برای تصاحب بازارها، مهاجرت روستاییان به شهر و روی آوردن آنها به شغل های کاذب را نیز می توان به عوامل موثر در بروز این مشکل برشمرد.
از این موارد همچنین می توان به خروج غیراصولی و صادرات چمدانی صنایع دستی به خارج، بسته بندی نامناسب، آموزش ناکافی، حضور نداشتن شایسته در نمایشگاه ها و بروز مشکلاتی برای تولیدکنندگان در این سیاهه نوشت.
یکی از موضوعات مهم در خصوص رونق تجارت صنایع دستی دیگر کشورها به ویژه چین به جای صنایع دستی داخلی، مشتری پسند بودن آنهاست.پاین روزها دیگر از دیدن تسبیح چینی، کیف و کفش، گلدان و حتی کلاه های حصیری چینی در بازار تعجب نمی کنیم. دلیل مناسب بودن قیمت این کالاها در مقایسه با کالای تولید داخل به ویژه صنایع دستی چیست؟
یکی از فروشندگان صنایع دستی در آبادان، مهم ترین عامل علاقه مشتریان به محصولات چینی را عرضه این محصولات متناسب با سلیقه مشتری می داند و می گوید:صنایع دستی چینی، بیشتر مشتری پسند است و اگرچه واقعا حاصل دست رنج هنرمندان نیست و با فناوری صنعتی تولید شده، توانسته است به خوبی جایگزین صنایع دستی هنرمندان داخلی شود.
محمود صادقی می افزاید:البته نباید از بسته بندی زیبا، خوش آب و رنگ بودن تولیدات و ارزان بودن صنایع دستی چینی چشم پوشی کرد. در دنیای رقابتی امروز، تولیدکنندگان با خلاقیت و ابتکار، کالای صنایع دستی خود را به عنوان فرهنگ به دیگر کشورها صادر کرده و واردکنندگان نیز تحت تاثیر فرهنگ آن کشور قرار می گیرند.
پژوهشگر بخش صنایع دستی کشور نیز با تاکید بر لزوم تجاری سازی تولیدات هنرمندان صنایع دستی گفت: بازاریابی و برندسازی، تولیدات صنایع دستی را امروزی ، درآمدزا و مشتری پسند می کند. سیدرضا غضنفری در نظر گرفتن ویژگی های زیبایی شناسی، رعایت مسائل زیست محیطی، توجه به نحوه چاپ،تبلیغات و بازرایابی و نیاز مشتریان را از عوامل مهم فروش محصول در دنیای رقابتی خواند.
این پژوهشگر صنایع دستی گفت:تولیدات صنایع دستی کشور به دلیل نبود فرهنگ سازی مناسب و قیمت بالای بعضی از آنها به سبد خرید خانوار ایرانی راه نیافته و با همه تلاش صورت گرفته، در این عرصه کم کاری شده است. غضنفری، نبود همخوانی در محصولات تولیدی، ضعف در تبلیغات و بازاریابی، نبود طرح مشخص برای ارتقاء سطح کیفی و کمی صنایع دستی، استفاده نکردن از دانش و فناوری در تجارت صنایع دستی و نبود طرح جامع مدیریت صنایع دستی را از مشکلات فروش تولیدات صنایع دستی عنوان کرد.
این پژوهشگر بخش صنایع دستی،تنوع محصول، کیفیت مناسب، طرح، مشخصات و نام تجاری و قیمت مناسب محصول را از عومل موثر در بازاریابی و فروش محصولات صنایع دستی برشمرد.
وی گفت: بارکد دار کردن و شناسنامه دار شدن تولیدات، ورود تولیدات به شبکه اینترنتی و تجارت الکترونیک، شناسایی بازارهای جدید برای افزایش تقاضا، ایجاد بازارچه های دائمی فروش و استفاده از فناوری نوین در تولیدات صنایع دستی از راهکارهای بهبود تولید و فروش صنایع دستی کشور است.
حال پرسش اصلی اینجاست که چگونه می توان، کالای تولید شده به عنوان صنعت دستی را به سبد کالای خانوار بازگردانیم؟ به اعتقاد کارشناسان و اهل فن، اگر بتوان بخشی از جوایز و هدایای غیر نقدی بانک ها، موسسات و ادارات را به حمایت از خرید صنایع دستی سوق داد و از سویی نیز تولیدکننده کالای مشتری پسند و مورد استفاده در زندگی شهروندان را تولید کند، چرخه رونق این حرفه راحت تر می چرخد.
اگر در دنیای امروز، آرامش از فضای خانه ها رخت بر بسته است، یکی از دلایل آن را استفاده نکردن از ابزار و وسایل سنتی و صنایع دستی دانست. پنجره های چوبی، جای خود را به فلزات زمخت داده است، شیشه های رنگی به کار گرفته شده در تزیینات پنجره ها و نورگیرها که استفاده می شدند، علاوه بر زیبایی شناسی به طور طبیعی و بدون عوارض شیمیایی از ورود حشرات به خانه جلوگیری می کردند.
فرش های دستباف انواع گلیم و گبه و سایر زیراندازها با رنگ های طبیعی، الوان و شاد که از دل طبیعت الهام گرفته شده بود، جای خود را به فرش های ماشینی داده است. انواع ظروف سفالی، مسی و خیلی از دیگر ابزار و وسایل زندگی که دل و دست و در یک کلام با عشق خلق می شد به زندگی عاشقانه لبخند می زدو آرامش را به خانواده هدیه می کرد.
شاید در دنیای کنونی پیشرفت فناوری و ارتباطات برگشت به گذشته نوعی پس وارفتگی محسوب شود، ولی در هنر اینگونه نیست. می توان عشق، هنر، احساس و آرامش را دوباره با آوردن صنایع دستی به خانواده ها هدیه کرد.