شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۱۴۰۰
تاریخ انتشار: ۲۱ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۱
تعداد مدیرانی که حقوق های بالای 15 میلیون تومانی می گرفته اند، 950 نفر است که مجموع دریافتی همه این مدیران، یک بیستم کل پول هایی نیست که همه ساله به اسم فرهنگ بین دستگاه ها و نهادها و موسسات مختلف پخش می شود.
عصر ایران؛ جعفر محمدی - در هفته های اخیر، موضوع فیش های حقوقی برخی مدیران سوژه داغ رسانه ها و محافل سیاسی و مردمی شده است. مردم از این که تعدادی از مدیران حقوق های چند ده میلیون تومانی از بودجه عمومی می گرفته اند، ناراحت هستند.

رهبر انقلاب این وضعیت را "هجوم به ارزش ها" خواندند و تصریح کردند که حتی اگر دریافت ها قانونی بوده است، این مدیران عزل شوند. 

رئیس جمهور هم قول داده است که هم با این افراد برخورد کند، هم مبالغ پرداختی را از آنان بازپس بگیرد و هم تدابیری برای جلوگیری از تکرار این روند در آینده داشت باشد.

قطعاً بیت المال، که ریال به ریالش متعلق به فرد فرد مردم است، آنقدر ارزشمند است که حتی اگر ذره ای از آن، به صورت نادرست مصرف شود، باید واکنش نشان داد، کما این که حضرت علی(ع) در بدو تصدی خلافت فرمودند که آنچه به ناحق از بیت المال برده اند را حتی اگر مهریه زنانشان باشد باز پس خواهم گرفت.

حال که بحث حفظ بیت المال با فیش های حقوقی نجومی داغ شده است، بهتر است همزمان با پیگیری این ماجرا، موضوعی مهم تر از فیش های حقوقی را مطرح کنیم که بسیار بیش از فیش های حقوقی چند مدیر متخلف، هزینه بر بیت المال تحمیل می کند.

اختصاص سالانه بودجه های کلان به برخی نهادها که بسیاری شان به دولت نیز پاسخگو نیستند، موضوعی است که باید به طور جدی و مطالبه گرانه مطرح و پیگیری شود.
اگر فلان مدیر به خاطر  300 - 200 میلیون تومانی که در یک سال گرفته است و باید پس دهد و حتی عزل شود، جا دارد که دهها موسسه و بنیاد و نهاد که چند هزار میلیارد تومان تحت عنوان فعالیت های فرهنگی دریافت می کنند و کارنامه و بازدهی شان نیز برای مردم ناشناخته است، باید به این پرسش بحق پاسخ دهند که میلیاردها تومانی که می گیرند را چه می کنند و خروجی شان برای جامعه چیست؟

به عنوان مثال مردم حق دارند بپرسند مرکز موضوع شناسی احکام چیست و کجاست که سالانه باید قریب به 2 میلیارد تومان بودجه بگیرد و در ازای این رقم، چه باری از دوش جامعه بر می دارد؟

یا باید مشخص شود که جامعه المصطفی العالمیه که سالانه از این مردم 256 میلیارد تومان می گیرد، دقیقاً حلّال کدام بخش از مشکلات جامعه است؟

یا موسسه آموزشی امام خمینی(ره) در قم، چرا باید 28 میلیارد تومان در سال بگیرد؟! بنیاد حکمت اسلامی صدرا، دقیقاً چه می کند که سالی 4 میلیارد و 300 میلیون تومان پول می خواهد؟ 
نشر آثار امام خمینی(ره)، چقدر خرج دارد که هر سال باید بیشتر از 16 میلیارد تومان به موسسه ای تحت این عنوان بدهند؟
موسسات و بنیادهای متعددی مانند بصیرت، مرکز نشر معارف اسلامی در جهان، مهدی موعود(عج)، امام رضا(ع)، تسنیم نور، دارالحدیث، پرتو ثقلین،،سعدی، دعبل خزاعی و ... دقیقاً چه عملکردی دارند که باید میلیاردها تومان به آنها بدهند؟

چرا باید هیأت رزمندگان اسلام 1 میلیارد و 155 میلیون تومان بودجه بگیرد؟ مگر به هیأت های در ایران بودجه دولتی می دهند و اساساً مگر برگزاری مراسم های هیأتی که در درازنای تاریخ تشیع، به صورت مردمی برگزار شده، باید با بودجه دولتی صورت گیرد؟!

البته این اتهام را وارد نمی کنیم که این ها کاری نمی کنند، بلکه سؤال اینجاست که اولاً چرا باید از بودجه عمومی باید برای برخی نهادها که گاه متعلق به اشخاص حقیقی نیز هستند، پول بدهند؟ 

ثانیاً آنها در برابر این پول های میلیاردی که می گیرند، واقعاً چه می کنند؟ نگاهی به عملکرد برخی از این موسسات نشان می دهد که به جز کارهایی مانند برگزاری همایش و انتشار کتاب، کار خاص دیگری نمی کنند و اگر همین امروز تعطیل شوند، هیچ ثلمه ای به اسلام و مسلمین وارد نمی شود.

آیا رواست که هر شخص متنفذی موسسه ای درست کند و بعد با تعریف اهداف بزرگ و پرطمطراق و ای بسا استفاده از عناوین مقدسه، در بودجه عمومی کشور سهیم شود و سال به سال نیز پول بیشتری بگیرد؟!

ثالثاً حتی اگر معتقد باشیم که برخی از این تشکلات باید بودجه دولتی بگیرند - که بعضاً باید بگیرند - آیا باید  رقم های نجومی به آنها اختصاص داد؟! آیا کارکردی که بسیاری از اینان دارند، با بودجه ای که به آنان داده می شود، همخوانی دارد؟ این کجای عدالت است که فلان موسسه، که عمده ترین کارش این است که در سال یک همایش برگزار کند، باید از جیب مردمی که بسیاری شان نان شب ندارند، باید صدها میلیون تومان پول بگیرد؟

اگر باید ساز و کاری برای جلوگیری از پرداخت حقوق های نامتعارف به برخی مدیران تمیهد شود - که باید هم بشود - به طریق اولی، بودجه ای که تحت عنوان فرهنگ به برخی نهادها و موسسات بعضاً خصوصی پرداخت می شود، باید بازنگری مجدد شود. در این بازنگری باید بودجه گیرانی که بود و نبودشان فرقی به حال جامعه ندارد و نیزهمه بودجه گیران خصوصی حذف شوند.
همچنین باید درباره بقیه به طور سختگیرانه بررسی شود که آیا کاری که می کنند در برابر بودجه شان می ارزد؟ اگر پاسخ مثبت باشد که چه بهتر ولی اگر کار اندک، کلیشه ای یا کم اثر دارند، بودجه شان باید تقلیل یابد.

برای این که رقم نجومی این پول ها مشخص شود، تنها به ذکر این نکته بسنده می کنیم که بودجه ای که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت می کند، تنها یک ششم کل بودجه فرهنگی  کشور که 6 هزار میلیارد تومان است را دریافت می کند.

همان‌گونه که بعد از ماجرای فیش های حقوقی، برخی مدیران اقدام به انتشار فیش های خود کردند، از نهادها ، موسسات و بنیادهایی که به اسم فعالیت های فرهنگی، میلیاردها تومان پول از بیت المال می گیرند، انتظار می رود، به طور شفاف و صریح، هم نام موسسان و مدیران شان را اعلام کنند و هم محل هزینه‌کرد بودجه هایشان را در رسانه ها اعلام کنند و پاسخگو باشند. 

پایان سخن این که طبق اعلام مقامات رسمی، تعداد مدیرانی که حقوق های بالای 15 میلیون تومانی می گرفته اند، 950 نفر است که مجموع دریافتی همه این مدیران، یک بیستم کل پول هایی نیست که همه ساله به اسم فرهنگ بین دستگاه ها و نهادها و موسسات مختلف پخش می شود.
اگر آن "مهم" است، این، "مهم تر" است. دغدغه بیت المال داشتن، نباید در یک موضوع منحصر بماند.



نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار