عباس حیصمی
در روزهای خیر و به دنبال یادداشت جناب آقای شدیدزاده درخصوص نوع تعامل با استاندار جدید، شاهد طرح بحث انفکاک نسلی قدیم و جدید در برخی ارتباطات دیجیتالی بودم.که بعضا از آن به پروژه "عبور از نسل دیروز ورونمائی از نسل جدید "تعبیر کرده وگروهی نسبت به آن تخویف و گروه دیگری از آن ترحیب کرده اند.لذا اینجانب ضمن استفاده از مباحث شمابزرگواران مایل بودم جسارتا چند نکته را اضافه کنم.بدان امید که انشاالله مفید فایده باشد.
1- نخست اینکه من هیچ پیوستگی بین این بحث و درخواست آقای شدید زاده دراتخاذ راهبرد عزت مدارانه در تعامل با استاندار جدید(به تعبیر ایشان قدرت) وشیوه طرح مطالبات نمی بینم.! وایشان نه نسل جدید را نفی کرده و نه نگاه دگماتیسم به نسل دیروز داشته اند.مگر آنکه مباحث غیر معلن دیگری بوده باشد که این حقیر از آنها بی اطلاع باشم.
2- مباحثی از جنس عبور از بزرگان وزحمتکشان دیروز وتشکیل خانه سالمندان و...مباحث منور الفکری و تقلیدی خارج از فر هنگ تربیتی قومی و دینی ما است.بهمین دلیل باید از آنها به مباحث کاریکاتوری وتاتری بی روح ونچسب تعبیر کرد.فرهنگ قومی و دینی ما پرتویی از معانی و مضامین تربیتی مترقی دین مبین اسلام است. که نمونه آن در تعبیر نبی مکرم اسلام(ص) در خطبه شعبانیه مشهوداست که میفرمایند"وقروا کبارکم وارحموا صغارکم" . پس تعیین تاریخ مصرف برای اشخاص ومهمتر از آن برای افکار در فرهنگ جوانمردی ما عرب ها موضوعیت ندارد.بخاطر همین است که برخی دوستان در طرح نخست این مباحث، مبهوت از طرح موضوع ، با آن برخورد استفهامی داشتند.
3- نسل نو وجوان امید امروز و فردای ما است.ونگاه تحقیر آمیز به آن و بیان تخویف وخام پنداری در حق آن کم لطفی وبلکه بی انصافی است ، و چه بسا نوعی خود برتر بینی مطلق واسباب ترویج گسست نسلی و فکری است.که ابزار خطرناک هجوم اغیار است. پس تربیت نسل جوان و اعتماد به او و پشتیبانی از وی، در عین انذار و رفع و اصلاح خطاهای احتمالی، امری بدیهی و مورد انتظاراست.
در صورت هرگونه ضعف در قابلیت ها و خام فکری در این نسل، بی شک نسل دیروز بی تقصیر نیست.
4- زنجیره تکامل نسل بشر،زنجیره فطری و سرشتی آفرینش است. لازمه آن پیوستگی ودر هم تنیدگی وهم آرائی حلقه های سالم قبلی وبعدی است.
اندیشه گسست نسلی،همان راهبرد تفرق افراد و تفوق بر افکاراز سوی بدخواهان رشد و کمال بشری است. همان تاکتیک طرد اول "عامی" و بعدا "شیخ" ودر نهایت "سید" از گردونه مقاومت است.که در حکایات و روایات درمقام تمثیل به آن استناد میشود، است.
بنابراین رو در رو قرار دادن دو نسل قدیم و جدید،والقای ضرورت حذف آن یکی برای رشد این دیگری،اندیشه خیر خواهانه و پسندیده نیست.
5- ما نه آنقدر "زیاد"یم و نه عزیزانمان "زیادی" اند. بلکه جدا به اندیشه و راهنمائی وقابلیت های همه شما نیازمندیم. ماهنوز توفیق هنر نمائی و اثر بخشی در جامعه خود را نیافته ایم.
پس انشقاق و گسست در خلاء وبر سر هیچ، بی مفهوم وغیر مصداقی است. اماهمین قدر که حریف از حضور و صغور ما هراسان و ترسان است، باید به اهمیت و عظمت خود پی ببریم و بدانیم هر گونه تقسیم و انقسام هایی از این جنس، تئاتری است که ما صرفا شاهد بصری بازیگران آن هستیم و کارگردانان آن در پس پرده نمایش قرار دارند .جرم امثال این حقیر وخیلی از شماها که پیوسته با تابلوی ورود ممنوع مواجهیم ، چیزی فراتر از شناخت ما از کارگردانان نیست.! لذا دوستان عزیز این پیوستگی نسلی را حفظ کنید.
تاریخ گویای نسل دیروز در ید اراده جوان برنائی چون شما میتواند منشا تاثیر و تغیرباشد.در غیر اینصورت یا باسینه صاحبانشان، به امر قضا وقدر، در دل خاک مدفون و یا در گردوغبار "کنج" خانه ها متروک خواهند ماند ومفید فایده نخواهند بود.
6- باید بدانیدکه گذشته پلکان ترقی وتحول امروز وفردای جامعه ما اسا. ومطمئن باشید که خیلی ها دوست دارند گذشته فراموش شود و سنگی برای بنای فردای شما قرار داده نشود.دوست دارند که همیشه" نقطه "پایان خط وشما همواره در آغاز های بی حاصل از سر" سطر"دل مشغول داشته باشید. واین دور باطل وبی پایان سرگرم کننده همچنان ادامه یابد ومشغول به خود باشید وهر روز به امید چهره و شمایلی تازه چند صباحی سرگرم تحلیل و تفسیر باشید.
به عبارتی دیگر بجای "حل" مشکل "تحویل" مشکل از دستی به دستی اتفاق افتد. پس توصیه مشفقانه برخی دوستان به برخورد کریمانه با قدرت(کارگردانان) وخود داری از ذوق زدگی وشتاب زدگی بی حاصل ،را با پندار گسست نسلی وهدف خود محوری دیروزی ها ضایع نکنید.
از طرفی نسل دیروز نیز نبایدالقا کننده مفهوم خام پنداری نسل امروز باشد وآنرا در رقابت با خود بپندارد.بلکه باید دست نسل نو را بگیرد و ارتقا ببخشدواز او پشتیبانی نماید.زیرا نسل جوان ریسک پذیر و خط شکن است .واز تلفیق این دونسل است که خارها گل میشود. انشاالله. با عرض پوزش،
ارادتمند