شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۲۰۸۴
تاریخ انتشار: ۲۶ تير ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۱
هنوز فضای خبری متلاطمی از این واقعه در جریان است و هنوز شعله های آتش درگیری در برخی از مناطق شهرهای آنکارا و استانبول نخوابیده است، اما چگونه می توان باور کرد که کودتاگران واکنش احتمالی مردم و سازمان های سیاسی و رسانه ای ترکیه را پیش بینی نکرده باشند!
 مازیار آقازاده : به عنوان ناظری که سال هاست تحولات سیاسی و اجتماعی ترکیه را دنبال می کند، کودتای واحدهایی از ارتش و نیروهای نظامی ترکیه علیه دولت این کشور را بسیار عجیب و پیچیده می بینم.

این کودتا به قدری بی محاسبه و بدون حساب و کتاب به نظر می رسد که گویی از خلاء سر برآورده و نه بر مبنای واقعیات سیاسی، اجتماعی و نظامی داخلی ترکیه بلکه از " فضا " بر ترکیه نازل شده باشد؛ چرا که بدبین ترین ناظران نیز انجام چنین کودتایی به شیوه  کلاسیک در ترکیه کنونی را محتمل نمی دانستند.

هنوز فضای خبری متلاطمی از این واقعه در جریان است و هنوز شعله های آتش درگیری در برخی از مناطق شهرهای آنکارا و استانبول نخوابیده است، اما چگونه می توان باور کرد که کودتاگران واکنش احتمالی مردم و سازمان های سیاسی و رسانه ای ترکیه را پیش بینی نکرده باشند!

به گمان نگارنده، تنها یک دلیل می تواند توجیه گر این اقدام کودتاگران باشد و آن فاکتور "اشتباه محاسبه" در نتیجه  " حماقت محض" است.

فرماندهان این کودتا که در بدنه ارتش بوده اند خود به خوبی بر تغییر ساختار ارتش در یک دهه گذشته واقف بوده اند و می دانسته اند ارتش کنونی ترکیه دیگر آن ارتشی نیست که با ساختار فرماندهی مسنجم قادر به انجام کودتا و سرنگونی حکومت ها باشد. ارتش ترکیه تا کنون سه بار دست به کودتا و تغییر حکومت زده است و یک بار نیز در دولت اسلامگرای نجم الدین اربکان با ایجاد فشار به روی اربکان (در 28 فوریه 1997)  ، او را مجبور به کناره گیری از قدرت کرد ؛ که این کودتا به کودتای پست مدرن یا " کودتای سفید " مشهور شد.

ارتش در کودتاهای پیشین موفق بود چون ساختار فرماندهی منسجمی داشت و از زمان تاسیس جمهوری ترکیه به عنوان نگاهبان ساختار لاییسیته نظام سیاسی ترکیه از تیغ جرح و تعدیل سیاسیون حاکم به دور بود.

اما اردوغان طی یک دهه گذشته به بهانه طرح اصلاحات اروپایی " کنترل دموکراتیک بر نیروهای مسلح " (DEMOCRATIC CONTROL OF ARMED FORCES = DECAF) که از شروط و اصلاحات عضویت در اتحادیه اروپاست ، دندان سیاست نیروهای مسلح را کشیده است و از سال 2007 و همزمان با مطرح شدن طرح کودتای " ارگنه کون " به مهندسی ساختار فرماندهی ارتش ترکیه روی آورده و دهها ژنرال بلند پایه را به ظن دست داشتن در طرح های کودتای " ارگنه کون " و "بالیوز " به دادگاه کشانده و از منصب فرماندهی کنار زده است.

پس از ماجرای افشای فساد مالی اعضای کابینه اردوغان در 17 دسامبر 2013 نیز اردوغان تصفیه کاملی در بدنه نیروهای مسلح به ویژه در ساختار فرماندهی پلیس انجام داد و نیروهای نزدیک به خود را به بهانه " مقابله با دست های توطئه گر دولت موازی " در کادر فرماندهی پلیس گمارد ؛ که نتیجه این اقدام او در همراهی نیروهای پلیس با مردم و مقابله آنها با نظامیان کودتاگر در شب گذشته نمایان شد.

از سوی دیگر جامعه ترکیه نیز به سان بسیاری از جوامع در حال گذار، در یک دهه گذشته تغییرات شگرفی را از سر گذرانده است و رشد آگاهی اقشار و توده ها و درجه مقاومت آنها در کنار فناوری های ارتباطی وسیع و پیچیده امکان انجام کودتا به شیوه کلاسیک را برای ارتش بسیار دشوار و در عمل غیر ممکن می سازد.

از همین روست که فرماندهانی که کودتای اخیر را رهبری کرده اند، باید به خوبی می دانستند که اقدام آنها در خوش بینانه ترین حالت به یک " جنگ داخلی " و دودستگی نیروهای نظامی خواهد انجامید و شانس موفقیت صددرصد و تبعیت بدنه ارتش و نیروهای مسلح از آنها نزدیک به صفر خواهد بود و این تفاوت عمده ای است که در نتیجه اقدامات اردوغان در بدنه نیروهای مسلح ترکیه دریک دهه گذشته صورت گرفته است تا امکان موفقیت  کودتای نیروهای مسلح را به حداقل خود کاهش دهد.

 جدای از  برخی نظریه های "دایی جان ناپلئونی " که انجام این کودتا را یک " جنگ زرگری" از سوی رجب طیب اردوغان برای مانور قدرت و افزایش محبوبیت و فضای مانور سیاسی در ترکیه می دانند، اما تا اینجای کار نتیجه مستقیم و غیر مستقیم این کودتا (تا کنون نافرجام) در عمل به نفع اردوغان تمام شده است و احزاب و گروه های مخالف و منتقد او به خاطر این کودتا زیر چتر دولت منتخبی که او آن را نمایندگی می کند در آمده اند و با کودتاگران مرزبندی مشخص کرده اند.

اردوغان امروز در نتیجه این کودتای بدون منطق و محاسبه ، روی شکاف های گسل های سیاسی بزرگ ترکیه  با عنوان " قهرمان مبارزه و مقاومت در برابر کودتا " ایستاده است و" جایگاه " جدیدی را برای خود تعریف کرده است.

بدون شک مردم ترکیه با پایمردی شبانه خود در برابر کودتاگران ، تا اینجای کار قهرمان اصلی این کودتای نافرجام شده اند و پس از آنها ، این "رجب طیب اردوغان" بوده است که ستاره نیمه شب 16 ژوئیه 2016 بوده است و پس از این کودتا فرصت می یابد :

1- تسویه مخالفانش را از سیستم نظامی و دیگر نهادهای قدرت در ترکیه شدت بخشد

2- اهرم جدیدی برای فشار علیه فتح الله گولن روحانی متنفذ ساکن آمریکا و تعقیب قضایی و حقوقی او به عنوان " رهبر کودتا " و " تروریست " به دست آورد

3- مخالفت ها و انتقادها علیه خود را مهار کرده و بهانه ای برای مقاومت در برابر انتقادهای داخلی داشته باشد

4- زمینه سیاسی خوبی برای پیش بردن پروژه ریاستی کردن نظام سیاسی ترکیه و یکدست کردن بیشتر قدرت در اختیار داشته باشد

5- بر دامنه محبوبیت سیاسی خود بین اقشار حامی اش بیفزاید و قدرت مانور بیشتری کسب کند.

 اردوغان پس از واقعه اعتراضات به تخریب پارک گزی در ژوئن 2013 ، چنین اجتماع عظیمی را در شهرهای ترکیه در حمایت از دولت تحت زعامت خود ندیده بود.

این ها دستاوردهایی است که اردوغان می تواند با تکیه بر کودتای انجام شده به دست آورد و در نقطه مقابل کودتاگرانی که اقدام بی محاسبه و بی منطق آنها از همان ابتدا محکوم به شکست به نظر می رسید، بزرگ ترین بازندگان هستند.

آنها هم از چشم بخش بزرگی از مردم ترکیه افتادند و هم زمینه حذف و محاکمه خود را فراهم کرده اند و در مقابل ، اقدام نظامی بی محاسبه آنها هیچ دستاورد پایداری برایشان نداشت و حتی نتوانست از یک نیمه شب تا صبح دوام یابد؛ این زیان ها به جز یک زیان بزرگ است و آن خریدن بدنامی  " کشیدن تیغ به روی مردم " با  شلیک گلوله به سمت مردم و بمباران نهادهای دولتی به وسیله هواپیما و هلی کوپترهایشان است.  

 مردم ترکیه به لحاظ تاریخی جایگاه بالایی برای ارتش و نیروهای نظامی خود قایلند و ارتش را از آن خود می دانند و از نظر بسیاری از مردم این کشور، اقدام واحدهایی از ارتش در کودتا علیه دولت قانونی و تیراندازی به سمت مردم و بمباران نهادهایی چون مجلس و دیگر ادارات و بناهای دولتی و حاکمیتی گناهی نابخشودنی و لکه ننگی بر کارنامه کاری ارتش است؛ ارتشی که وظیفه ذاتی آن حمایت از ملت و کشور در برابر دشمنان خارجی است حالا دهانه توپ خود را به سمت همان مردمی گرفته است که حقوق ماهانه و خرج خرید یا ساخت اداوات نظامی را از جیبش پرداخت می کند.

این گناه به قدری در افکار عمومی ترکیه بزرگ به نظر می رسد که حتی سرسخت ترین مخالفان اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه را نیز به دوری از کودتاگران و اتحاد با دولت قانونی و مردم به منظور مقابله با کودتا واداشت و این واقعه فی نفسه برای اردوغان یک دستاورد مطلوب به حساب می آید.

با وجود این ، انجام این کودتا نشان از تشدید شکاف  گسل های سیاسی موجود در ترکیه است که تبعات  و پس لرزه های آن در روزها و هفته های آتی بیشتر هویدا و نمایان خواهد شد.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار