شوشان / ولیالله شجاعپوریان
کودتای ارتش در ترکیه در سحرگاه روز شنبه تیر دیگری بر پیکره امنیت و تنش در منطقه پرآشوب این روزهای خاورمیانه بود. ترکیه که در یکی دو سال گذشته با بحرانهای سیاسی داخلی و حملات تروریستی در خاک خود مواجه بود، بار دیگر دستخوش ناآرامی قرار گرفت و این بار ارتش این کشور در رفتاری غافلگیرکننده با انجام یک کودتا برای برکناری دولت قانونی اردوغان و حزب اعتدال و توسعه تلاش کرد. با توجه به اینکه ابعاد پیچیده و نیت کودتاگران، حامیان آنها و ابعاد و پیامدهای داخلی آن هنوز واضح و روشن نیست و نیاز به واکاوی و اطلاعات بیشتری از صحنه داخلی و صفبندی کشورهای منطقه و واکنش آمریکا دارد، اما صرف اجرای کودتا و نحوه مواجهه مردم، نخبگان، احزاب سیاسی و نظام سیاسی ترکیه، درسهایی را برای دولتمردان و افکار عمومی داشت که تاملی بر آنها خالی از لطف نیست.
1- کودتای ارتش ترکیه و ناکام ماندن آنها در همان ساعات اولیه باز هم نقش مردم و رضایتمندی آنها را از نظام سیاسی و جانبداری از دمکراسی در برابر میلیتاریسم و نظامیگری اثبات کرد. مقاومت مردم ترکیه در برابر کودتاگران چند ساعت پس از پیروزیهای اولیه کودتاچیان باعث شد که پیشرفت سریع و غافلگیرکننده طراحان کودتا متوقف شود و فرصتی برای دستگاههای امنیتی، پلیس و دولتمردان ترک فراهم شود تا به بازسازی خود و رویارویی با کودتا بپردازند. شاید اگر همراهی، حضور و مقاومت مردم ترکیه در شهرهای مختلف نبود، دولت ترکیه همچون دفعات گذشته که به موفقیت کودتاگران میانجامید، به صورت رسمی سقوط میکرد، اما مردم ترکیه با گرایشهای مختلف که در چند سال گذشته طعم دموکراسی نصفهونیمه ترکیه و حزب اعتدال و توسعه را چشیده بودند، اجازه ندادند این کشور از مسیر دموکراسیزاسیون خارج شود و با وجود نارضایتی در برخی سطوح، رای به تداوم دموکراسی در این کشور دادند. به هر روی اتفاقات اخیر ترکیه نشان داد که اصل قوامبخش هر نظام سیاسی در دوران معاصر مردم به شمار میآیند و جلب اعتماد و همراهی مردم بیشتر از هر عنصر دیگری ضامن بقا و دوام حکومتهاست.
حضور و حمایت مردم به قدری اهمیت دارد که اگر حتی دخالت کشورهای خارجی در طراحی و حمایت از کودتا را نیز بپذیریم، میتوانیم به جرات بگوییم مقاومت مردم یارای ایستادگی در برابر توطئه داخلی و خارجی را نیز دارد.
تصاویری که از خوابیدن شهروند ترک در جلوی تانک کودتاگران منتشر شد، علاوه بر تاثیر روانی، خود موید این مهم است که نظامهای سیاسی به جای توانمندسازی دستگاههای امنیتی، خرید سلاح و تجهیزات امنیتی، سانسور، حذف و تهدید مخالفان و منتقدان و هر عامل دیگری به دنبال جلب اعتماد مردم و افزایش رضایتمندی افکار عمومی باشند.
2- در رویدادهای مشابه گذشته یکی از مهمترین برنامههای کودتاچیان تصرف ساختمان تلویزیون ملی بود. به باور آنها، تصرف تلویزیون ملی به معنای قطع ارتباط حاکمیت با مردم و موثرترین راه برای پیروزی کودتاست؛ اما در ترکیه وجود یک عنصر جدید و موثر، فرضیههای قدیمی کودتا را با چالشی جدید مواجه ساخت. حضور موثر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی یکی از مهمترین عواملی بود که به مدد دولتمردان ترکیه آمد تا با دعوت از مردم زمینه شکست کودتا را محقق کنند. اردوغان که چندی پیش شبکههای اجتماعی را به عنوان دشمن ترکیه و سیاهنمایی علیه حاکمیت ملی ترکیه معرفی کرده بود، این بار تداوم حضور او در ترکیه مدیون شبکههای اجتماعی است.
گفتوگوی اردوغان از طریق یکی از شبکههای اجتماعی و دعوت از آنها برای حضور در خیابان و ایستادگی در برابر کودتا نشان داد که شبکههای اجتماعی آنچنان که حزب اعتدال و توسعه فکر میکرد، صرفا در خدمت دشمنان ترکیه نیست و هر نظام سیاسی اگر کارکردی مطلوب و قابل قبول ارائه دهد، میتواند از ظرفیت و نفوذ شبکههای اجتماعی به نفع خود استفاده کنند.
3- علاوه بر مردم، نقش احزاب و منتقدان سیاسی دولت اردوغان در ماجرای کودتای ارتش نیز ستودنی بود؛ با وجود جناحبندیها و اختلافات داخلی احزاب مختلف در ترکیه، بهویژه در یکیدوسال گذشته به دلیل تلاش حزب اعتدالوتوسعه برای انحصاری کردن قدرت، احزاب متعدد سیاسی ترکیه درصدد دفاع از حاکمیت ملی و دموکراسی نسبی ترکیه برآمدند و با کودتاگران همراه نشدند.
نخبگان فکری و سیاستمداران ترکیه به خوبی این مهم را درک کردهاند که مسیر پیشرفت و توسعه از راه مردمسالاری و روندهای دموکراتیک میگذرد و اگر دموکراسی ادعایی و فرمایشی اردوغان نتواند پاسخگوی نیازهای آنها باشد، بهطور حتم نظامیگری و کودتا نیز نفعی برای آنها به دنبال ندارد. اشتراک نظر احزاب سیاسی ترکیه در تقابل با کودتا نشان داد روح دموکراسی در این کشور برقرار است و نخبگان سیاسی و مردم هم قدر موهبت دموکراسی را نیک میدانند و از آن دفاع میکنند.
برای قضاوت درباره ابعاد پیچیده کودتا در ترکیه زمان لازم است، اما با بررسی آنچه در صحنه سیاسی ترکیه گذشت، درک اهمیت سه عنصر مردم و رضایتمندی آنها، استفاده صحیح و موثر از شبکههای اجتماعی و بلندنظری احزاب و نخبگان سیاسی در بحرانهای سیاسی است که کشور همسایه ما که مسیر دموکراسی و توسعه سیاسی را در پیش گرفته، گوشزد میکند که امیدواریم مورد توجه و مدنظر حاکمیت و نخبگان سیاسی کشور قرار گیرد.