امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شانزدهمين اجلاس سران كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد در نهم و دهم شهريورماه سال جاري در تهران برگزار ميشود و در اين ميان نشست وزراي امورخارجه كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد نيز در هفتم و هشتم شهريورماه برگزار خواهد شد.
اجلاس سران جنبش عدم تعهد «نم» در ايران يكي از مهمترين و بزرگترين رويدادهاي بينالمللي تاريخ جمهوري اسلامي ايران خواهد بود. در اين ميان دعوت از سران 120 كشور عضو اين جنبش، 15 كشور ناظر و 10 نماينده از سازمانهاي بينالمللي اهميت و جايگاه اين اجلاس را نشان مي دهد، به نحوي كه گفته مي شود آثار و پيامدهاي آن براي كشور ما مي تواند به مراتب از اجلاس سران كشورهاي اسلامي كه در سال 1376 در تهران برگزار شده بود بيشتر، موثرتر و داراي بازتابهاي منطقه اي و جهاني وسيع تري نيز باشد.
شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها درحالی قرار است در تهران برگزار شود که برخی کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا به طور مستمر، انزوای جمهوری اسلامی ایران را در صحنه بین المللی تبلیغ می کنند، که از این لحاظ نیز این اجلاس رویدادی بزرگ و حائز اهمیت سیاسی برای کشورمان بشمار می رود.
برگزاری این اجلاس در تهران در این برهه از زمان که منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا با بیداری اسلامی روبرو شده و با توجه به رویدادهایی همچون جنبش وال استریت در آمریکا و اعتراضات مردمی در مناطق مختلف اروپا ، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
اين اجلاس بسيارمهم، فرصت بسيارخوبي براي همه كشورهاي عضو و خصوصا ايران است كه نگارنده تلاش نموده در ادامه مقاله به برخي از اين فرصت ها و مزيت ها اشاره نمايد و البته به حسب مطالعات موردي خود، بيست پيشنهاد را نيز در قالب تعهداتي براي جنبش عدم تعهد ارائه مي نمايد.
در ابتدا لازم مي داند شرح مختصري از تاريخچه شكل گيري و ايجاد اين جنبش داده شود تا مخاطبين محترم اين مقاله بيشتر در جريان اهميت و كاركرد اين جنبش كه غيرمتعهدها نام گرفته است قرارگيرند.
جنبش عدم تعهد نام سازماني فرامنطقهاي است كه پس از جنگ جهاني دوم و در زماني كه جهان توسط كشورهاي فاتح به دو بلوك شرق و غرب تقسيم ميشد شكل گرفت. درحقيقت روابط خصمانه و پرتنش ميان دو بلوك غرب و شرق به سركردگي آمريكا و شوروي سابق موجب شد تا ايده عدم تعهد بوجود آيد.
ايده عدم تعهد نوعي بي طرفي و عدم قرارداشتن در بلوك شرق و غرب محسوب مي گردد كه عملا به جهت مبارزه با استعمار غرب و كمونيسم شرق دنبال مي شد و از اين جهت كشورهايي نطفه اين تشكل را منعقد نمودند كه يا آسيب ديده از شرق و يا آسيب ديده از غرب بودند.
پنجاه و هفت سال پيش و در هنگامه وجود نظام دوقطبي رهبران چند كشور تلاش كردند تا خارج از اين دو بلوك هبستگي خود را به نمايش بگذارند، در اين رابطه جواهر لعل نهرو از هندوستان، مارشال تيتو از يوگسلاوي ، احمد سوكارنو از اندونزي و جمال عبدالناصر از مصر به عنوان چهار رهبرسياسي كه همگي مبارزات ضد استعماري داشتند اين جنبش را پايه گذاري نمودند.
نخستین تلاش برای ایجاد همگرایی اوليه میان کشورهایی که بعدها به غیرمتعهدها معروف شدند در كنفرانس «باندونگ» در جزيره جاوه كشور اندونزي و درهجدهم آوريل 1955 صورت پذيرفت و در اين كنفرانس به پيشنهاد جواهر لعل نهرو اصولي براي ادامه كار اين جنبش با نام «پنج شيلا» به تصويب رسيد.
در ادامه كار اين جنبش پس از شش سال اولین کنفرانس سران در سال 1961 با شرکت 25 کشور در بلگراد پایتخت یوگوسلاوی برگزار شد و عملا در اين كنفرانس بود كه این سازمان موجودیت خود را به شكل رسمي اعلام کرد.
جنبش غیرمتعهدها هم اکنون 120 عضو اصلی دارد و تاكنون نيز پانزده اجلاس سران در كشورهاي مختلف داشته است، آخرين اجلاس آن در «شرم الشیخ» مصر و در جولای، ۲۰۰۹ بوده است.
جمهوري اسلامي ايران هم پس از انقلاب اسلامي با اتخاذ استراتژي «نه شرقي و نه غربي» به عضويت اين جنبش درآمد و اينك شانزدهمين اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران برگزار ميشود. ایران در این نشست برای دوره ای سه ساله، ریاست آن را برعهده خواهد گرفت و رئیس کشور میزبان تا اجلاس بعدی، ریاست کشورهای غیرمتعهد را عهده دار خواهد بود.
از آنجا كه اهداف اوليه و اساسي جنبش عدمتعهد كه اينك همان اصول بنيادين آن هستند بسيار مهم بوده و موقعيت، نقش، جايگاه و كاركرد اين سازمان جهاني را نشان مي دهد در اين بخش برخي از اصول پذيرفته شده جنبش ذكر مي گردند.
حمايت از حق تعيين سرنوشت، حاكميت و استقلال ملي و يكپارچگي سرزميني كشورها، مخالفت با آپارتايد، عدم الحاق به پيمانهاي نظامي چند جانبه و استقلال كشورهاي عضو از قدرتهاي بزرگ و نفوذ در بلوك بنديهاي سياسي، مبارزه عليه امپرياليسم در تمامي اشكال و ظهور، مبارزه عليه استعمارسنتي، استعمار جديد، نژادپرستي، اشغال و تسلط خارجي، پشتیبانی از جنبشهای آزادیبخش،خلع سلاح، عدم دخالت در امور داخلي كشورها و همزيستي مسالمت آميز ميان ملتها، رد استفاده از تهديد به زور در روابط بينالملل، تقويت سازمان ملل، دمكراتيزه نمودن روابط بينالملل، توسعه اقتصادي اجتماعي و بازسازي سيستم اقتصادي بينالمللي وهمچنين همكاري بينالمللي درموقعيت برابر، رد و مخالفت با تروريسم درتمامي اشكال و ظهور آن توسط هر كس، درهركجا و با هرهدف، تقويت حل مسالمتآميز مناقشات، تقويت و دفاع از چندجانبهگرايي و سازمانهاي چندجانبه، خودداري تمامي كشورها ازاعمال فشار بركشورهاي ديگر بخشي از اصول اين جنبش مي باشند.
جنبش عدم تعهد اگرچه در طول عمر خود تاكنون توانسته است با برگزاري پانزده اجلاس سران و نشستهاي مختلف و همچنين مراوده ها و اتخاذ تصميمات مهم نقش بينالمللي خود را ايفا نمايد و برخي اقدام هاي عملي موثر نيز انجام دهد، اما بنا به دلايل و عواملي هنوز نتوانسته است بخوبي به ايفاي نقش جهاني خود بپردازد.
در حقيقت هنوز پرسش هاي زيادي در جهان امروز وجود دارد که جنبش غیرمتعهدها (نم) باید بدان ها پاسخگو باشد و از اين رو با گذشت عمر اين سازمان مهم اين پرسش به وجود مي آيد که براستي چالش های جدید این جنبش چیست و جنبش باید به چه نیازهای جدیدی در جهان امروز پاسخ دهد.
نگارنده در اين مقاله تلاش نموده است با توجه به نقاط قوت و ضعف در اين جنبش پيشنهاداتي را به عنوان تعهدات آتي اين جنبش ارائه نمايد، باشد كه مورد بهره برداري قرار گيرد.
1- شانزدهمين اجلاس كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد درحالي برگزار ميشود كه نظام سلطه و استكبار با مسائل و مشكلات جديدي نه تنها در خاورميانه بلكه در درون نظام خود مواجه گشته است. امروز شاهد بحران هاي شديد اقتصادي در اردوگاه ليبراليسم غرب هستيم و از طرفي شاهد بروز جنبش هاي مردمي در دل پايگاه هاي اصلي ليبرال دمكراسي غرب مانند جنبش وال استريت مي باشيم . از اين رو جنبش غيرمتعهدها به عنوان دومين سازمان رسمي بينالمللي پس از سازمان ملل متحد مي تواند با توجه به وضعيت موجود يعني شكست پايه هاي كمونيسم و لرزان بودن پايه هاي ليبراليسم جايگاه،توان و روند پرشتاب اهداف خود را ادامه داده و با موجوديت خود نماد بروز و ظهور نظام چند قطبي باشد، اين جنبش مي تواند با به چالشكشيدن نظام سلطه و يكجانبهگرايي، افقهاي روشني را پيش روي ملل جهان قرار دهد.
2- از آنجا كه از جمله اهداف شكل گيري اوليه اين جنبش مبارزه با دو قطب كمونيسم شرق و امپراليسم غرب بوده است، اينك كه با فروپاشي شوروي سابق روبرو شدهايم و ليبراليسم غرب هم در بحران جدي قرار دارد، اين نتيجه گيري به دست مي آيد كه پايه گذاران اوليه اين جنبش كه در زمان اوج قدرت دو بلوك غرب و شرق آن را شكل دادند تصميم درستي اتخاذ نموده بودند و امروز مي بينيم كه اين جنبش عدم تعهد است كه با تركيبي از كشورهاي مستقل و خواهان مبارزه با استعمار و استكبار همچنان سرفراز باقي مانده و اين دو بلوك غرب و شرق سابق هستند كه در حال از بين رفتن و افول در انديشه و نظر مي باشند، بنابراين شايد بتوان گفت اين گروه بندي ديگر مفهومي ندارد و بلكه لازم است در اهداف و مقاصد كلان و راهبردي اين جنبش تغييرات و اصلاحاتي بعمل آيد.
3- با پایان يافتن جنگ سرد و فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم گفته مي شود دلیل موجوديت اوليه این جنبش که ایجاد موازنه منفی بین دو ابرقدرت دوران جنگ سرد بود از بین رفته است. عدهای بر اين باورند که جنبش عدم تعهد وارث موازین ضدآمریکایی و ضد امپریالیستی بوده است و برخي از تحلیلگران سیاسی فلسفه وجودی چنین سازمانی را وابسته به جهان دوقطبی میدانند و از اين رو دلیلی برای ادامه حضور جنبش در صحنه بین المللی با معیارها و مختصات دوران جنگ سرد نمیبینند، اما بايد گفت جنبش غیرمتعهدها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان یافتن جنگ سرد بین بلوک شرق و غرب وارد فضاي جديدي شده است كه رسالت آن سازمان را بيش از گذشته مي نمايد، امروز جنبش به يك بلوك قدرتمند تبديل شده است و بنابراين اگرچه تشکیل سازمان ها و نهادهای بین المللی به اقتضای شرایط و ظرف زمانی و مکانی محقق می شود و در شكل گيري جنبش غیرمتعهدها نیز چنین مساله ای مطرح بوده که در یک مقطع و بنا بر اقتضای زمانی خاص خودش بوجود آمده اما این امر بدین معنا نیست سازمان ها و نهادهایی که بنا بر شرایطی خاص تاسیس شده اند، با تغییر شرایط، نیازها، ظرفیت ها و عملکردشان را از دست داده و امکان تغییر کارکردآنها وجود نداشته باشد، بلكه در شرایط جدید جهانی کماکان نیاز به همدلی، اتحاد، انسجام و همگرایی بین کشورهای جهان سوم و درحال توسعه مي باشد و البته اين موضوع نيازمند تعريف و بازتعريف مجددي از اين جنبش است.
4- جنبش عدم تعهد با گذشت بيش از نيم قرن هنوز فاقد اساسنامه و مرامنامه است، بنابراين ضرورت دارد امروز به اين بخش توجه بيشتري شود و اساسنامه ، مرامنامه و حتي منشوري اخلاقي براي رعايت بيشتر اهداف جنبش تهيه و تنظيم شود.
5- اینگونه سازمان ها در واقع ظرفیت های ارزشمندی برای همکاری های بین المللی و منطقه اي هستند و بر همین اساس نیز این همکاری ها همیشه به بهانه ها مختلف مورد نیاز هستند، هرچند شرایط نسبت به زمان تاسیس این جنبش بسيار تغییر یافته است، اما نیازهای جدیدی در جهان وجود دارد که جنبش غیرمتعهدها و سازمانهایی از این دست می توانند به آنان پاسخ دهند. ایجاد همگرایی هایی فرهنگی، ایجاد فضای گفتگو و تعامل مابین کشورهای جهان سوم و درحال توسعه و ایجاد هماهنگی برای نحوه تعامل آنان با قدرت های بزرگ از جمله نیازهایی است که وجود دارد.
6- در طول چندسال گذشته بازتاب امواج انقلاب اسلامي ايران موجب تغييرات وسيعي در سطح منطقه شده است كه به بيداري اسلامي معروف است و عملا برخي كشورهاي منطقه با انقلابهاي مردمي روبرو شده و حاكميت آنها نيز تغيير اساسي يافته است. به طور مثال كشور مصر كه از پيشگامان شكل گيري جنبش بوده، دوران بدون مبارك را مي گذراند و اينك به عنوان يك كشور اسلامي و مستقل مي آيد تا رياست سه سالانه جنبش را به جمهوري اسلامي بسپارد. پس لازم است تا جنبش عدم تعهد در نشست شانزدهم به طور ويژه موضوع بيداري اسلامي را مورد بررسي عميق قرار دهد.
7- اگرچه بنيانگذاران جنبش عدم تعهد ترجيح دادند براي جلوگيري از الزامات بروكراسي يك سازمان، اين تشكل را بعنوان جنبش معرفي نمايند، اما معيارهاي عضويت در جنبش مويد اين است كه جنبش قصد ندارد يك نقش انفعالي در عرصه بينالمللي ايفا نمايد و به دنبال اتخاذ مواضعي مستقل براي انعكاس منافع كشورهاي عضو ميباشد، از اين رو پيشنهاد مي شود در فصل جديد فعاليت هاي اين نهاد بين المللي اساسا " نام جنبش عدم تعهد به كشورهاي جنبش متعهد تغيير يابد، بدين معني كه اعضاء اين جنبش با رد نظام دو قطبي و تك قطبي، در قبال مسائل جهاني و صلح جهاني داراي تعهد مي باشند. نامگذاري «كشورهاي متعهد جهان» فلسفه وجودي اين جنبش را ارتقاء مي دهد.
8- جنبش عدم تعهد امروز نيازمند ساختاربندي جديدي است، معمولا اعضاي جنبش از دولتهاي غيرمتجانسي تشكيل شدهاند، درحالي كه يكي از شروط اصلي و اوليه ورود در جنبش عدم وابستگي به يكي از ابر قدرتهاست، اگرچه بسياري از كشورها از استقلال برخوردار بوده و برخي نيز تلاش مي كنند تا استقلال سياسي خود را در مقابله با ابرقدرتهاي فعلي حفظ نمايند اما برخي از كشورها هنوز اين تعهد را به خوبي و به طوركامل انجام نداده و نه تنها وابستهاند بلكه برخي حتي پايگاه غرب نيز بشمار ميروند.
9- معمولا تصميمات اساسي جنبش بر اساس اتفاق آراء صورت ميگيرد و در برخي موارد استفاده از اين روش باعث مي گردد كه با كوچكترين اختلاف نظر بين دولتهاي عضو اتخاذ تصميمات با مشكل همراه شود، لازم است تا مكانيسم مناسبتري براي اتخاذ تصميمات طراحي شود.
10- در حال حاظر از نظر حقوقي تصميمات جنبش فاقد ضمانت اجرايي ميباشد و از اين جهت تنها پشتوانه افكارعمومي براي ضمانت تصميمات اين جنبش كافي نيست، لازم است در اين زمينه تمهيدات مناسب تري پيش بيني شود و ضمانت هاي اجرايي مشخصي تعيين شود.
11- جنبش عدم تعهد داراي مقر دائمي نيست، لازم است در فصل جديد حيات اين سازمان با همفكري و همكاري اعضاء، مقدمات ايجاد مقري دائمي براي اين تشكيلات جهاني پيش بيني شود.
12- دسته بندي هاي سياسي در داخل جنبش مانند جناح كشورهاي عرب ،كشورهاي آفريقايي و غيره معمولا باعث اختلاف نظر بين اعضاء و عدم تصميم گيري مناسب ميشود، لازم است اين دسته بندي ها سازماندهي و ساماندهي شود.
13- جهاني شدن فرآيندي منطقي است، اما جهاني سازي پروژه اي با عنوان غربي سازي جهان است غرب به دنبال آن است در عصر ارتباطات كدخداي اين دهكده جهاني آمريكا باشد. جنبش عدم تعهد لازم است ضمن همگرایی در قبال فرآیند جهانی شدن تمهيداتي فراهم آورد تا در جهاني شدن مديريت اثرگذار داشته باشد.
14- اين اجلاس اولين گردهمايي پس از بيداري اسلامي در منطقه است، خوب است درس هاي بيداري ملت ها و از بين رفتن حاكميت هاي وابسته در اين نشست مورد ارزيابي قرار گيرد.
15- از آنجا كه يكي از اهداف جنبش عدم تعهد نزديك نمودن ملتها و دولتهاي عضو است، مي توان فاز جدیدی از روابط و مناسبات فرهنگی و گفتگوی بین تمدنی را در بین کشورهای عضو ايجاد نمود تا تعاملات و ارتباطات فرهنگی بین کشورها تقویت شود.
16- پيشنهاد تاسیس بانک مشترک مابین کشورهای عضو، با اجرایی شدن چنین پیشنهادی اعضاء می توانند فعالیت بانکی بین همدیگر را بهبود بخشيده و سبب کمرنگ شدن تحریمهای نظام سلطه شوند.
17- پيشنهاد تشکیل سازمان های اقتصادی مشترک مابین کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها.
18- برگزاری کنفرانس علمی و ارایه مقالات و پژوهشها و سخنرانیهای کارشناسان در حاشيه اجلاس
19- دنیای امروز دچار مشکلات و بحران هاي فراوانی شده که ریشه آنها طراحیهای اشتباه چند کشور در غرب است که تصور می کنند به تنهایی میتوانند جهان را اداره کنند ، نسخههایی برای جهان امروز پیچيده اند و متاسفانه بحرانهایی جدی ایجاد کردند و اکنون دامن خود آنها را بیشتر از همه گرفته است، جنبش عدم تعهد لازم موضوع تقسيم كار بين المللي را خود به عهده بگيرد.
20- پيشنهاد تنظيم منشور اخلاقي جنبش، جايگزين نمودن پول مشترك به جاي دلار و يورو، فهرست بندي مشكلات موجود در جهان جهت ارائه طريق، طرح مسئله رژيم اسرائيل، بررسي موضوع سوريه، بررسي وضعيت مسلمانان در ميانمار، بررسي وضعيت بحرين، مراسمي براي تجليل از پيشگامان جنبش، نامگذاري خيابانهاي كشورهاي عضو به نام پيشگامان انقلابي جنبش، راهكارهاي مبارزه با تروريسم، بررسي موضوع نفت و گاز و انرژي، رفع مشكلات في مابين كشورهاي عضو، موضوع تحريم هاي بين المللي، راهكارهاي افزايش حجم مبادلات تجاري كشورهاي عضو،راهكارهاي مبارزه با فقر و فساد جهاني و مسائلي از اين قبيل مي تواند محور برخي گفتگوهاي اجلاس شانزدهم جنبش در تهران باشد.
امیدواریم با همکاری کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها جریانی در سطح بینالملل به وجود آید تا بتواند در رفع بیعدالتیها ، تبعیضها و استانداردهای دوگانه تاثیرگذار باشد و احترام به حقوق ملتها و برقراری نظام عادلانه را جایگزین وضعيت فعلی نمايد و اساسا این نهاد بین المللی بتواند با اقتدار و ثبات پايدار در تحکیم و تقویت صلح جهانی نقشي موثر را ایفا کند.