فرزانه سعید بسطامی
وضعیت اشتغال در خوزستان از خط قرمز عبور کرده است، بیکاری عامل سرقتهای خرد در استان، ابراز تاسف یک مقام مسوول از وضعیت اشتغال در خوزستان و دهها عنوان و تیتر دیگر، ماهها است که بطور مداوم در سطر اول بسیاری از رسانههای داخل و خارج استان در خصوص آماربیکاران خوزستان درج میشود، اما دست آخر با همان نقطه آخرین جمله یک صاحبنظر، این موضوع نیز خاتمه مییابد و تا نفر بعدی که دراینباره اظهارنظر کند، خبری از هیچگونه اقدام موثر در جهت مرتفع شدن نیازهای معیشتی خوزنشینان نیست.
همیشه و هرجا که مطلبی درخصوص جمعآوری دستفروشان مطرح شده است، بلافاصله عدهای در رابطه با ساماندهی آنان سخن گفته اند و هربار که فرد صاحب منصبی از وضعیت اشتغال و مهاجرت از خوزستان ادعایی کرده، بلافاصله ارقامی از سوی دیگر مطرح شده تا از شدت اظهارنظر قبلی کاسته شود. اما واقعیت چیز دیگری است. واقعیت همانی است، هر روز هزاران بار آن را با چشمان خود میبینیم و اما برای باورش به آمارهای مسوولان بسنده میکنیم. پیرامون من و شما کم نیستند جوانهایی که به امید یافتن شغل مناسب از دانشگاهها فارغ التحصیل میشوند، اما در نهایت برای یافتن شغل بهتر و جای بهتر برای زندگی از خوزستان کوچ میکنند.
به تازگی مدیر کل آموزش فنی و حرفه ای خوزستان در اظهارنظر جالبی وضعیت اشتغال در خوزستان را به هرم وارونه ای تشبیه کرده که هر روز به سمت بیکاری بیشتر حرکت میکند. رحمان قلاوند هرچند از اعلام عدد در رابطه با تعداد بیکاران استان خودداری کرد، اما حرف هایش به واقعیت هایی که دیگر مسوولان از ابراز آن، خودداری میکنند بسیار نزدیکتر بود. آفتی که گریبان هزاران هزار فارغ التحصیل از دانشگاههای استان در مقاطع مختلف راگرفته، پدیدهای است که بستر آن توسط خود مسوولان استانی فراهم شده است. براستی تاکنون کدامیک از شعارهایی که تحت عنوان «تعهد اشتغال خوزستان» مطرح شده است، جامه عمل به تن کرده است؟ مسوولان میزان شاخص اشتغالزایی را با کدام ترازو و معیار اندازه میگیرند که هیچ کدام از جوانان ما تاکنون در این شاخصها لحاظ نشدهاند؟ دیدن یک نقاش در خیابان آزادگان اهواز که برای کسب روزی حلال، هنرش را میفروشد، یا کتاب فروشی که با گرفتن کپی از کتابها برای خود سرمایه جفت و جور کرده و در یک بساطی در کنار خیابان، محصولات فرهنگی عرضه میکند! اینها کجای نمودار جلسات نمایندگان و مسوولان استان قرار گرفتهاند؟
آیا میشود فقط یکبار بجای ارائه آمار، تصویر یک بیکار را توسط پاوریونت در ویدئو پروژکتورهای جلساتتان نمایش دهید تا شاید برایتان قابل باور باشد زندگی سالها است برای برخی از ساکنان دیار کارون، در جوار صدها و شاید هزاران چاه نفت و گاز؛ به سختترین شکل ممکن میگذرد.
تا به کی از آثار مطلوب و غیرمطلوب آلودگی هوا صحبت کنیم، صحبت از آثار نامطلوب بیتوجهیها به آیندگان این خاک به نظر با اهمیت تر میآید. در کنار همه معضلات آب، خاک و هوا، اینروزها آتش فقر و بیکاری نیز دامنگیر جوانان خوزستان شده است بطوری طبق گفتههای عبدالحسن مقتدایی استاندار سابق خوزستان، با وجود ظرفیتهای زیاد استانی، رتبه خوزستان در زمینه اشتغال سیو یکم است و به همین دلیل خوزستان از کمبود اشتغال رنج میبرد. بر اساس اعلام مسوولان خوزستانی در سازمان مدیریت و برنامه ریزی، استان خوزستان بر مبنای آمار و با احتساب درآمدهای نفتی در رتبه دوم درآمد زایی قرار دارد و بدون محاسبه درآمدهای نفتی نیز جایگاه چهارم کشور را در اختیار دارد اما متاسفانه به دلیل سیاست هایی که از گذشته دنبال میشده این جایگاهها بر مردم استان و معیشت آنان تاثیر مشخصی ندارد و در نتیجه خوزستان تقریبا در انتهای جدول نرخ اشتغال کشور قرار گرفته است. مدیریت بخش عمده ای از ظرفیتهای اقتصادی خوزستان در دست افرادی است که مدتها از سن بازنشسته شدنشان گذشته است، همچنین بر اساس اظهارنظرهای اخیر مسوولان، ۶۵ درصد اقتصاد خوزستان در دست بخش نفت و پتروشیمی است که این بخش تنها ۶ درصد از مشکل اشتغال خوزستان را حل میکند و از همه مهمتر اینکه مدیریت خود این دوشرکت در دست افرادی خارج از حوزه استانی است.
با یک نگاه مختصر به وضعیت محرومیتها، آمار بیکاران، فرصتهای شغلی که در استان فراهم است اما قابل استفاده برای بومیان خوزستان نیست و… به راحتی میتوان اینگونه نتیجه گیری کرد که خوزستان هست، تا تمام کشور باشد، اما تمام کشور برای بودن خوزستان، هرگونه تلاشی را از استان ما دریغ کردهاند. لازم است مسوولان استان برای جلوگیری از تبعات بیشتر بیکاری در خوزستان جسارت و ریسکپذیری بیشتری از خود نشان دهند و برای مقابله از کوچ جویندگان کار، از دست رفتن فرصتها و واگذاری آن به افرادی از دیگر استانها و برنامهریزی جامع برای جذب سرمایههای انسانی در صنایع بزرگ استان؛ آستینها را بالا زده و با یک نگاه عمیق به مشکلاتی که در بطن جامعه وجود دارد، درصدد رفع آن برآیند.