شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۶۵۵
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۲

به گزارش سرویس وبلاگ پایگاه خبری شوشان، فروغ بستانچی در آخرین به روز رسانی وبلاگ انفجار نوشت:

وقتی معلم موضوع انشا را روی تخته نوشت، تصورات عالم بچگی و آرزوی بازیگر شدن آنقدر در ذهنم چشمک می زد که می دانستم بهترین انشای کلاس را خواهم نوشت!

نمی دانم طنازی های خواهران غریب بود یا سادگی های فاطمه معتمدآریا، شاید هم ژشت های هدیه تهرانی که در آن زمان الحق به ستاره سینمای ایران تبدیل شده بود؛ عجیب مرا و خیلی ها را درگیر این حرفه کرد.

بگذریم که پدرمان گاهی قیچی به دست می گرفت و این رویاها و تصورات را پاره می کرد و همیشه تاکید داشت که این فکر را در سرم جای ندهم چرا که به من چنین اجازه ای را نخواهد داد. با خود می خندیدم و می گفتم او هم شیفته ی نقش "پدرسالار" است!

فتوشاپ مرا ببخش! چه تهمت هایی که پس از دیدن عکس های بازیگران به تو نمی زدم! باورکردنی نبود اما کلیپ هایی که از پشت صحنه ها می دیدم واقعیت داشت، انگار در پشت صحنه همه با هم محرم بودند،چرا که کلیپ هایی که با عنوان "حضور بازیگران در پارتی" می دیدم خودشان آن پارتی را یک مهمانی ساده تلقی می کردند!

الگوهای من در دنیای سینما روز به روز بیشتر به بازیگرهای غریبی شبیه می شدند، از معتمدآریایی که ساده می پنداشتمش تا هدیه تهرانی که توقعی از او نمی رفت، هرکدام به نوعی اباحه گری و اهانت به ارزش ها را رسما برنامه خود قرار دادند.

آرزوی بازیگر شدنم وقتی رنگ تنفر به خود گرفت که ملت مسلمان ایران من، در حال بلوتوث کلیپ "زهرا امیر ابراهیمی" بودند، همان که یک ماه را پای سفره افطار به تماشای نقش آفرینی اش در فیلم "کمکم کن" مشغول بودیم.

این غرب گرا بودن تنها محدود به بازیگران نمی شود، گویی هنر نمایش همان است که پس از رنسانس و بر اساس ادبیات اروپا متولد شده و دیگران حق تغییر آن را ندارند.

آیا دردآور نیست که هنر نمایش در ایران، هنوز گوشه‌ی کوچکی از بزرگ‌ترین رخداد قرن 20 (پیروزی انقلاب اسلامی در ایران) را ننمایانده؟! آن گاه مهم‌ترین دستگاه فرهنگی کشور هم‌چنان در حال تقدیر از هنرمندانی است که هنوز ارزش‌های دهه‌های 40 و 50 را پاس داشته و تبلیغ می‌کنند و نه تنها کوچک‌ترین دغدغه‌ای برای نظام ندارند بلکه گاه به معاندانی سنگ انداز تبدیل می‌شوند که به تربیت نسل‌های بعدی هنرمند این کشور، مبتنی بر همان ارزش‌ها مشغول‌اند.

امروز برهنه شدن و نقش فاحشه بازی کردن گلشیفته فراهانی در خارج، دست دادن اصغر فرهادی با آنجلینا جولی، روبوسی پیمان معادی با مدونا (خواننده ی فاحشه) و یا در آغوش گرفتن تهیه کننده ی خارجی توسط لیلا حاتمی مرا متاسف نمی کند؛ امروز شرمسار می شوم از آرزوی بازیگر شدنم و آتش می گیرم که می شنوم و می بینم که در ایران اسلامی ام؛ مریم امیر جلالی در معروفترین تالار تهران کنسرت خوانندگی برگزار می کند و نیکی کریمی در مراسم اهدای جوایز سینمایی اش به موزه پیش روی همگان برای ادای احترام به پیشکسوتان، عزت الله انتظامی را در آغوش می کشد!!

بگذریم که هنوز هم اگر با فیلمنامه ی فیلمی آشنا نباشم،صرفا آن را بخاطر بازیگرهایی که مد نظرم است می بینم، و بگذریم که هنوز هم دلم برای عالم بچگی و فیگورهای سینمایی تنگ می شود، اما: تیتر مطلب را دوباره بخوانید!


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار