فعالیت احزاب در سال ۱۳۵۷ آزاد اعلام شد، اما تقویت احزاب با زمان جلو نرفته و درواقع درحد انتظار رشد نکرده اند. اکنون باید پرسید چرا باوجود فعالیت آزاد احزاب آنها نتوانسته اند کارکرد مناسبی ارایه کنند؟
چرافعالیت احزاب به صورت فصلی است و درواقع ماشین رأی جمع کنی در زمان انتخابات هستند ؟ البته لازم به ذکر است که در انتخابات اخیر شاهد رفتار نسبتا مناسب حزبی بودیم، اما آن گونه که لازم است جریانات سیاسی نتوانسته اند نقش خود را ایفاکنند و درواقع تا رسیدن به شرایط آرمانی فاصله دارند. در این راستا نسل فردا با محمد کیانوش راد فعال سیاسی اصلاح طلب به گفت و گو پرداخته که در ادامه می خوانید.
در سال ۱۳۵۷ با اعلام آزادی، فعالیتهای حزبی پیشبینی میشد،اما مشاهده میکنیم که تقویت احزاب با زمان جلو نرفته و در شرایط خوبی قرار ندارند، حال به اعتقاد شما چرا درجامعه ایران مطبوعات و همچنین جریانات سیاسی بار و نقش احزاب سیاسی را به عهده دارند؟درخصوص علل اینکه احزاب سیاسی در جامعه شکل نگرفته و حتی پس از انقلاب اسلامی نیز شاهد احزاب قدرتمند و سراسری نیستیم این امر به علل و دلایل ساختاری و کارکردی بازمی گردد.
اگرچه به لحاظ ساختاری در قانون اساسی کشوراحزاب سیاسی فعالیت آزادی دارند و می توانند آزادانه فعالیت کنند، اما به دلیل آنکه سیستم انتخاباتی در کشور به نحوی نیست که موقعیت احزاب را تثبیت کند و اصولا مجلسی را با ساختار از پیش تعریف شده حزبی تعریف کند؛ به همین دلیل اگرچه احزاب سیاسی خصوصا در زمان انتخابات فعالیت گسترده ای را از خود نشان می دهند، اما چون ورود نمایندگانی که با عناوین حزبی وارد مجلس می شوند با کارکرد فردی مواجه میشوند و فراکسیون حزبی نیز در مجلس شکل نمی گیرد و قاعدتا نظام متزلزلی به لحاظ حزبی وجود دارد که امکان تقویت و شکل گیری آنها به لحاظ ساختاری نادیده گرفته شده است و از سوی دیگر به دلیل آنکه با وضع قانونی از طریق مجلس فعالیت حزبی منوط به اخذ مجوز از وزارت کشور و کمیسیون ماده 10احزاب انجام می شود؛البته لازم به ذکر است که فعالیت حزبی بر مبنای قانون اساسی آزاد است که این امرمنوط به آن است که مخل امنیت ملی نباشد و حتی در مواردی تظاهرات سیاسی آزاد دیده شده است مگر آنکه مخل امنیت ملی و مبانی اسلام تلقی شود.
به همین دلیل شاهد هستیم که حتی برای فعالیت حزبی نیز در جامعه ساختار بروکراتیک پرپیچ وخمی دیده شده است و گاهی مشاهده می شود که نهادهای ذیربط اعم از نهادهای امنیتی یا سیاسی نظرات کارشناسی خود را در دادن مجوز به احزاب اعمال می کنند به عنوان مثال حتی در شرایط کنونی که احزابی همانند حزب اتحاد ملت ایران مراحل اولیه مجوز خود را از وزارت کشور اخذ کرده است، اما برای گسترش فعالیت خود همچنان و بدون دلیل در انتظار اخذ مجوز نهایی خود به سر می برد یا تعداد زیادی از جریان های سیاسی که مایل به انجام فعالیت سیاسی هستند و مجوز لازم را از وزارت کشور به دلایل گوناگون نتواستند اخذ کنند؛ حتی با فعالیت معمول و متداول سیاسی نیز مشکل دارند و به همین دلایل است که شاهد هستیم پس از انقلاب اسلامی و پس از خرداد 76 مطبوعات و همچنین جریانات سیاسی بار و نقش احزاب سیاسی را به عهده داشتند. بنابراین موارد ذکر شده دلایل ساختاری هستند و تا چنین دلایلی وجود دارد فعالیت احزاب با مشکل مواجه خواهد بود. از سوی دیگر احزاب سیاسی در ایران به دلایل کارکردی نیز با مشکل روبه رو هستند.
چرا احزاب سیاسی نتوانسنه اند به نقش، مسئولیت و همچنین کارکرد مثبتی در جامعه دست یابند؟
وجود چنین مشکلی تا حد زیادی به نوع فعالان سیاسی در عرصه حزبی باز می گردد به بیان دیگر فعالان سیاسی که آمادگی های لازم ذهنی، نظری و عملی را برای کار حزبی نداشته اند معمولا در کار جمعی نیز ناموفق بوده اند و به دلیل تفوق روحیه خود محوری نوعا احزاب سیاسی بلافاصله پس ازاندکی فعالیت دچار انشقاق و اختلافات داخلی می شوند و از ادامه کار منصرف می شوند.
نکته دیگر در این راستا به نوع ادراک کنشگران سیاسی حزبی باز می گردد که این افراد با نارسایی در تحلیل سیاسی خود در جامعه ایران دچار افراط یا تفریط در فعالیت سیاسی شده اند و به عنوان نمونه اگر نخبگان حزبی یا حزب سیاسی بدون در نظر داشتن مقدورات، محدودیت و واقعیات جامعه بخواهند فعالیت کنند قاعدتا آنها دچار تندروی های گوناگون یا عملکرد غیرواقعبینانه خواهند شد به همین دلیل چنین احزابی نمی توانند در جامعه از مخاطبان گستردهای برخوردار شوند.
علاوه بر این دو دلیل باید به نقش دولت ها و قدرتهای غیر دولتی در قبض فعالیت های سیاسی در جامعه نیز توجه داشت؛ بدون شک دولت هایی که اساس کار خود را نه بر مبنای مشارکت و خرد جمعی، بلکه بر نگاه نخبه گرایانه تنظیم می کنند از وجود رقبای پرقدرت در کنار خود دچار آشفتگی و نابسامانی خواهند بود و به همین دلیل دولت های اقتدار گرا از شکلگیری روندهای دموکراتیک درجامعه ممانعت به عمل می آورند. پس معضل دولت اقتدارگرا و غیردموکراتیک در جامعه ایران، مانع دیگری است که معمولا شکل گیری کار حزبی را در جامعه ایران دچار مشکل کرده است.
شما فعالیت احزاب در روند انتخابات اخیر را چگونه ارزیابی می کنید؟
در انتخابات اخیر احزاب سیاسی فعالیت مثبتی داشتند، اما آن گونه که مطرح شد احزاب سیاسی در جامعه پس از نادیده گرفتن تمام مشکلاتی که می تواند وجود داشته باشد، بیشتر سعی کرده است به عنوان احزاب انتخاباتی خود را نشان دهند تا احزابی که براساس کارکرد واقعی خود پس از تبیین دقیق شرایط عضوگیری براساس اساسنامه و مرامنامه به جذب علاقه مندانه به کارحزبی می پردازد و فرآیند شناسایی، جذب ، آموزش و به کارگیری را مورد توجه قرار می دهد.بنابراین بسیاری از احزاب در شرایط کنونی احزاب تک نفره یا چند نفره هستند و احزابی که کار حزبی را به عنوان فرآیند زماندار و معطوف به آموزش نیروی سیاسی خود قرار دهد و پس از آموزش نیروی سیاسی خود، نحوه به کارگیری آنها را در بدنه اجرایی دولت نیز رعایت کنند بسیار اندک است و این امر یکی از دلایلی است که حزب به عنوان ماشین رای جمع کنی در ایام انتخابات نگریسته شود و قاعدتا مشخص است که چنین کارکردی در احزاب سیاسی نمی تواند نتایج باثبات و دامنه داری را در جامعه از خود بروز دهد.
معدل رفتار حزبی چهره های اصلاح طلبان به نسبت اصولگرایان درچه وضعیتی قراردارد؟ چرااصولگرایان درزمان کارحزبی دچار مشکل و نقص هستند؟
دراین میان بسیاری از چهره های اصولگرا و حتی چهره های اصلاح طلب به صورت جدی به الزامات و اقتضائات کار حزبی و نتایج کار حزبی معتقد نیستند، اما در عین حال نمی توان کتمان کرد که اصلاح طلبان در این جهت از ذهنیت بهتر و پیشینه تاریخی مثبت تری برخوردار هستند.
بنابراین در مجموع معدل رفتار حزبی اصلاح طلبان به نسبت اصولگرایان در وضعیت مطلوب تری به سر می برد. اگرچه اصلاح طلبان نیز تا رسیدن به شرایط آرمانی کارحزبی نیز فاصله دارند، اما در مجموع به دلیل زمینه های فکری اصلاح طلبان امکان شکل گیری احزاب در میان آنها بسیار بیشتر از اصولگرایان است. اصولگرایان به دلیل آنکه وضعیت خرد جمعی را برخرد عقلا اولویت نمی دهند و اولویت آنها تبعیت از عقیده و تکلیف است؛ بنابراین در زمان کار حزبی دچار نقص و مشکلات بیشتری به نسبت اصلاح طلبان هستند..
احزاب در جامعه غربی توانسته اند کارکرد و نقش مثبتی را ایفاکند درچه صورتی شاهد شکل گیری این روند در ایران خواهیم بود؟
بررسی حزب بدون بررسی کلیت جامعه امری ناقص و نادرست است. حزب در جامعه غربی دریک سیستم و نظام سیاسی و اجتماعی تعریف می شود اگر تمام شرایط حزب را فعالان سیاسی رعایت کنند، اما ساختار سیاسی امکان تحقق یافتن حزب را نداشته باشد حزب در جامعه ایران به وجود نخواهد آمد. حزب، بخشی از سیستم نظام سیاسی در جامعه غربی است به همین دلیل کارکرد مناسب خود را می یابد، اما اگر در جامعهای نظام دولت اقتدارگرا یا حکومت اقتدارگرا امکان فعالیت آزاد منتقدانه را به حزب ندهد حتی اگر تمامی شرایط توسط فعالان حزبی رعایت شود بازهم حزب قادر به فعالیت نیست. جامعه همچون یک سیستم ماشینی است که در صورت کارکرد مناسب اجزای آن نهادهای درون آن که احزاب هستند ، می تواند به خوبی فعالیت داشته باشد. بنابراین برای شکل گیری واقعی احزاب در جامعه تنها به سراغ احزاب و فعالان سیاسی رفتن کافی نیست، بلکه باید سایر اجزاء نظام سیاسی و اجتماعی در جامعه به تناسب احزاب آسیب شناسی و رفع آسیب ها شود.