همان طور که دیده میشود، بیشترین تأکید بر حذف دروس عربی و دینی و قرآن و در مرحله بعد علوم اجتماعی است. هنگامی که به پاسخ ستونهای بعدی مراجعه کنیم، روشن میشود که درس دینی و قرآن کمترین علاقه را برمیانگیزد، و در مقابل درس عربی نیز بیشترین تنفر را ایجاد میکند. البته در درس عربی نیز وضعیت به گونهای است که به نوعی دانشآموزان در فهم آن ضعیفترین موقعیت را دارند. در صورتی که امتیاز علاقه را به تنفر تقسیم کنیم و شاخص کمترین رقم را برابر یک فرض کنیم، مقایسه دروس دهگانه از این حیث برابر جدول زیر خواهد بود.
جدول ۲ـ ترتیب دروس دهگانه برحسب شاخص جذابیت آنها برای دانشآموزان
درس | علاقه/نفرت = جاذبه | شاخص جاذبه |
ریاضی | ۱۶/۹ | ۰/۱۹۰ |
فیزیک | ۸۹/۳ | ۷/۸۰ |
شیمی | ۷۷/۱ | ۳/۳۵ |
زبان انگلیسی | ۲۳/۱ | ۵/۲۵ |
ادبیات فارسی | ۷۶/۰ | ۸/۱۵ |
تاریخ | ۴۶۶/۰ | ۷/۹ |
زبان عربی | ۲۶/۰ | ۴/۵ |
جغرافیا | ۱۱۹/۰ | ۵/۲ |
دینی و قرآن | ۰۸۹/۰ | ۸/۱ |
علوم اجتماعی | ۰۴۸/۰ | ۰/۱ |
کمترین جاذبه برای دروس علوم اجتماعی و دینی است. در مرحله بعد جغرافیا و عربی قرار دارند، تاریخ و ادبیات جاذبههای بیشتری دارند، ادبیات فارسی و زبان انگلیسی در سطوح بالاتری از جاذبه قرار میگیرند و بعد از آنها شیمی و فیزیک و در اوج همه آنها ریاضی قرار دارد. اگر از معلمان و سیاستگذاران نظام آموزش کشور پرسیده شود که کدامیک از دروس دهگانه فوق برای آموزشهای ارزشی و ایدئولوژیک رسمی حکومت اهمیت دارد، واضح است که ترتیب پاسخها با ترتیب فوق مغایرت کلی خواهد داشت و دو درس آخر بیشترین اهمیت را خواهند داشت.
تحلیل رگرسیونی نشان میدهد که دلیل و انگیزه اصلی تأکید بر حذف دروس از میان ۴ مقوله علاقه، تنفر، ضعف و قوت در هر درس، در درجه اول تنفر از درس است در مواردی نیز ضعف در فهم درس تعیینکننده است، و تنها یک مورد که همان درس دینی باشد، قوی بودن در درس موجب میشود که فرد کمتر به حذف درس رأی دهد. این امر نشان میدهد که دلیل این که برخی از دانشآموزان به حذف درس دینی و قرآن رأی ندادهاند، از آنجا ناشی میشود که به دلایل مختلف(از جمله آموزش در خانواده) در این درس قوی هستند و انگیزه قوی بودن آنان در درس دینی و قرآن موجب دفاع آنان از وجود این درس میشود.
بیشترین قدرت تبیینکنندگی حذف درس به دلیل تنفر نسبت به آن درس، مربوط به درس عربی میشود که بیش از ۴۰ درصد واریانس حذف درس به وسیله نفرت از آن درس توجیه میشود. نکته بسیار مهم این است که درخواست حذف ادبیات فارسی بیش از سایر دروس متأثر از ضعف در این درس است. و این نشاندهنده نوعی اشکال در آموزش این درس است. در حالی که گرایش به حذف درس انگلیسی صرفاً متأثر از تنفر از این درس است.
به طور طبیعی دانش آموزان در برخی رشتهها گرایش بیشتری به حذف برخی از دروس دارند. به ترتیب دانشآموزان رشته انسانی و تجربی بسیار بیشتر از دانشآموزان ریاضی موافق حذف درس ریاضی هستند. اما این تفاوت در دروس ادبیات فارسی و علوم اجتماعی وجود ندارد. جالب اینکه تفاوت مذکور در دروس دینی و قرآن و انگلیسی نیز چندان جدی نیست. در این میان گرایش اصلی دانشآموزان علوم اجتماعی به دروس تاریخ و جغرافیاست.