زهره دیانی : دكتر محمد كيانوشراد، رئيس شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان استان خوزستان در گفتگو با «روزان» به بررسي وضعيت پايگاه اجتماعي دكتر حسن روحاني پرداخته است. مشروح اين گفتگو در ادامه ميآيد:
آقاي دكتر! همانطور كه مطلعيد اصولگرايان مدعي ريزش آراي آقاي روحاني در انتخابات 96 هستند شما چنين نظري را قبول داريد؟
اگر اصولگرايان تندرو اعلام كنند كه راي آقاي روحاني در حال ريزش است حتما مردم در انتخابات 96 به ايشان بيشتر راي خواهند داد.
چرا؟
خب، برخوردي كه تاكنون اصولگرايان افراطي با مسائل كشور داشتهاند براي مردم غيرقابل باور و غيرقابل اعتماد بوده است. اصولگرايان يك بار دولت را به تمامه در اختيار داشتند و به زعم خودشان نسخه اداره كشور را با دادن يك حكومت و دولت يكدست ارزيابي ميكردند. از نظر برخي از اصولگرايان، كارآمدي حكومت با يك دست بودن حكومت مترادف خواهد بود. حاكميت يكدستي كه در دوره آقاي احمدينژاد به وجود آمد همه قوا در اختيار يك تفكر خاص قرار گرفت اين مسئله نشان داد كه نهتنها حاكميت يك دست به افزايش كارآمدي حكومت كمك نميكند، بلكه با چشمپوشي بر تخلفات و انتقادها زمينههاي فساد بيشتر را به لحاظ ساختاري،اداري و اقتصادي فراهم ميكند. به همين دليل مشكل امروز اصولگرايان بياعتمادي مردم به آنهاست. لذا اگر اصولگرايان در ماههاي آينده به انتقاد و تخريب بيشتر آقاي روحاني بپردازند ترديدي نبايد داشت كه راي ايشان نه تنها كاهش نخواهد يافت بلكه به احتمال زياد در دور دوم رياست جمهوري اين آراء افزايش نيز خواهد يافت.
اصولگرايان در توجيه تحليل خود درباره ريزش آقاي روحاني معتقدند آقاي احمدينژاد چون به مردم نزديك است راي كف خيابان را دارد پس آراي بدنه اصلي اجتماعي ازآن اوست. از نظر آنها آقاي روحاني اين خصيصه و ويژگي را ندارد چون از مردم فاصله گرفته است،نظر شما دراين باره چيست؟
اين تحليل به توضيح شفافي نياز دارد. آقاي احمدينژاد رفتاري ساده منشانهاي داشتند اما خلقيات ايشان نه تنها در برخورد با رقباي خود، بلكه با دوستان و نزديكانش نيز متواضعانه نبود. طرح شعارهاي عوامگرايانه و برباد دادن ذخایر ملت و كشور به صورت دلبخواهانه توسط هر فردي صورت بپذيرد، بي ترديد ميتواند به كسب حمايت منتفعان از آن تصميمات منجر شود.
تصميماتي كه فارغ از نگاههاي كارشناسانه و بدون نظر داشتن به آينده كشور و منابع كشور اتخاذ شد و صرفا به تزريق پول بيشتر و مسكني سطحي براي بخشهايی از مردم تفسير ميشود و نتيجه تورمي كه سياستهاي آقاي احمدينژاد به دنبال داشت بيشترين و اولين آسيب را به همان طبقاتي زد كه او مدعي حمايت از آنها بود. متاسفانه برخي از سياستمداران در جامعه ايران به جاي داشتن نگاه درازمدت و برخورد صادقانه با مشكلات با دادن وعده وعيدهاي بيخود سعي ميكنند حمايت طبقاتي از جامعه را كسب كنند روشن است اگر دولت آقاي روحاني با عدد و رقم به صورت ملموس و عيني و به زبان توده مردم با آنها سخن بگويد و به عنوان مثال توضيح داده شود كه علاوه بر نرخ رشد اقتصادي در كشور مسائل ملموسي مثل مسكن،سكه،دلار و قيمت برخي از كالاهاي مصرفي مردم در ابتداي دولت آقاي احمدينژاد به چه ميزان بوده است و در انتهاي دولت او كه سياستهاي مردمگرايانه را داشته است به چه مبالغي رسيده است، آن وقت طبقات بسيار گسترده اجتماعي ايران نيز نه تنها نسبت به اين قضايا ذهنيت بهتري پيدا خواهند كرد، بلكه خواهند توانست ارزيابي دقيقتري از مسائل داشته باشند. به هرحال بايد توجه داشت آنچه قابل امتناع و توجه است نظر كارشناسان و افراد دلسوز و ملي است. امروز طرفداران اوليه آقاي احمدينژاد كه ذرهاي از صداقت و انصاف برخوردارند به فجايعي كه در دولت او بر عليه منافع ملي ايران و طبقات پايين به لحاظ اقتصادي شكل گرفته، اذعان دارند. به اعتقاد بنده اصولگرايان در نيمه راه به دليل خشك سريها، منيتها، حركتهاي دلبخواهانه و غيركارشناسانه آقاي احمدينژاد نه تنها از او روي گردان ميشوند بلكه به مخالفت با سياستهاي ايشان كه كشور را به پرتگاه اقتصادي و اجتماعي نزديك كرده بود، اقدام خواهند كرد.
به نظر شما آقاي روحاني تا به الان به گونهاي به وعدههايش عمل كرده كه اين مسئله مانع ريزش آرايش شود؟
وعدههاي آقاي روحاني در بخش سياسي جز در مورد موضوع حصر برخي از چهرههاي ملي و اسلامي اصلاحطلب كه ميتوان گفت اصولا در اختيار قوه مجريه نيست و اين را قوه قضائيه دنبال كرده اما توانسته در ساير حوزهها با فرصت دادن بيشتر به NGOها و برخي از احزاب سياسي فضا را براي كنشگري سياسي تاحدي كه مقدورات كشور اجازه ميدهد باز كند. از سوي ديگر آقاي روحاني با موضعگيريهاي بهنگام خود از حقوق سياسي مردم دفاع نموده است به شيوهاي كه به زعم برخي از تحليلگران سياسي، ايشان فراتر از انتظارات اوليه آنها توانسته در عرصه سياسي كشور ظهور بنمايد. به هرحال بايد توجه داشت كه شرايط پيچيده و سخت و بهشدت امنيتي را خصوصا از سالهاي 88 به بعد شاهد بوديم و دولت دراين فضا و درحالي كه همه ابزارها در اختيار او نيست سعي نموده مسئوليت خودش را انجام دهد. در عرصه سياسي خارجي به زعم همه مخالفتهايي كه توسط برخي از دلواپسان صورت گرفته و به زعم بسياري از كارشكنيها و حسادتهايي كه به دولت آقاي روحاني براي حل مسائل غرب و آمريكا صورت گرفته اما دولت توانسته از گسترش اجماع عليه ايران و گسترش بحرانهاي منطقهاي تا حد زيادي جلوگيري كند.
متاسفانه آنچه كه امروز شاهديم آن است كه دولت را در حل مسائل منطقهاي بعضا با موانعي روبهرو نمودهاند كه باعث ناكارآمدي دولت در حل مسائل منطقهاي شده است. درحالي كه اكثر كارشناسان انتظار داشتند پس از حل مسائل مربوط به 1+5 ايران با صراحت بيشتري به حل اين مسائل مبادرت كند اما برخي حركتهاي نسجيده دلواپسان در سايه برنامهريزيهاي حساب شده در داخل باعث شد روابط تيرهاي را با كشور عربستان پيدا كنيم و اتحاديه عرب را براي رويارويي با ايران هرچه بيشتر به هم نزديك كنيم. در هرصورت بايد توجه كنيم دولت به عنوان بخشي از يك سيستم و نظام اجتماعي فعاليت ميكند، لذا در صورت معيوب بودن برخي از قسمتهاي اين سيستم طبيعي است عملكرد دولت تا حدي دچار خدشه شود. با اين وجود، دولت در بُعد اقتصادي حركتهاي روبه جلويي داشته است؛ به طوري كه رشد اقتصادي را از منفي 6 به مثبت 4 رسانده و توانسته نرخ ارز را كنترل كند و... .
البته حل خيلي از مشكلات نياز به جراحي اساسي و اجماع همگاني دارد. لذا ما براي قضاوت درباره عملكرد آقاي روحاني، بايد ببينيم ايشان دولت را در چه وضعيتي تحويل گرفته و الان دولت در چه وضعي است كه به عقيده بنده فعاليت دولت ايشان مثبت بوده است ضمن اينكه چنين تحليلي به معناي عدم وجود ضعف و كاستي دربرخي حوزهها و بي توجهي دولت در برخي امور نيست.
شما فرموديد تحقق بخشي از وعدههاي آقاي روحاني در عرصه سياست داخلي در اختيار ديگر قواست آيا اصلاحطلبان و آقاي روحاني پيش از انتخابات 92 به اين موضوع واقف نبودند و بعد از گذشت سه سال چنين چيزي را متوجه شدهاند فكر نميكنيد اين مسئله دلسردي بخشي از حاميان ايشان را ميتواند به دنبال داشته باشد؟
نه من نظر شما را قبول ندارم؛ چراكه اگر همانطور كه در موضوع اقتصاد آقاي روحاني نميآمد اقتصاد كشور متلاشي ميشد اگر فضاي اجتماعي ايران به سمت عقلانيتي كه محصول آن راي به آقاي روحاني بود به وجود نميآمد بيترديد فضاي امنيتي در كشور ادامه پيدا ميكرد بنابراين نفع آمدن دولت آقاي روحاني اين است كه توانست تاحد زيادي برخي از جريانات افراطي را قانع كند كه ادامه روشهاي گذشته چندان مثمرثمر نيست. در وهله دوم بايد توجه كرد كه دولتها ايدهآل و آرمانهاي خودشان را مطرح ميكنند آقاي روحاني به طور مشخص در خصوص رفع حصر برخي از چهرههاي سياسي جهتگيري خودش را اعلام كرده و در اين جهت تلاشهاي خودش را تاكنون داشته. ضمن اينكه ايشان با مردم خلف وعدهاي نداشته است. بنابراين براي يافتن علت عدم تحقق اين علائق رئيسجمهور بايد ديد مشكل در كجاست و آيا حل اين موضوع در اختيار ايشان است؟
آقاي روحاني تمام تلاش خودش را كرده است. حركتهاي اجتماعي هم بايد به اصل مشكل توجه داشته باشند. اگرچه من فكر ميكنم اين مشكل در دولت اول ايشان حل نخواهد شد؛ چراكه مخالفان آقاي روحاني ميدانند حل آن، آراي ايشان را در دور دوم افزايش ميدهد، لذا اين موضوع برخلاف خواست مخالفان رئيسجمهور است. به هرحال از نظر بنده ممكن است حتي شاهد برخي ديگر از مشكلات سياسي ديگري هم باشيم تا عدم موفقيت و ناكارآمدي آقاي روحاني را نشان دهند. ضمن اينكه بنده فكر ميكنم در سال اول دولت دوم آقاي روحاني مشكل حصر هم حل شود و فضاي سياسي كشور دچار تحولات اساسيتر شود.
وضعيت آراي آقاي روحاني در استان خوزستان را چطور ارزيابي ميكنيد؟
اجازه بدهيد در يك فرصت مناسب به مسئله خوزستان بپردازم. درمجموع ميگويم كه آقاي روحاني در دور اول رياست جمهوري اش در ميان روستاييان از راي قابل قبولي برخوردار بود. به نظر ميرسد ايشان در دور دوم هم خواهد توانست به بسيج نيروهاي اجتماعي خود مبادرت كند البته برخي اقدامات در دولت قبل در قبال جامعه روستايي ما به شيوهاي بود كه توانست نظر مثبت آنها را به خود جلب كند اما در حال حاضر با فعاليتهاي مثبتي كه خصوصا در جهاد سازندگي صورت گرفته به نظر من اين نقيصه چندان جاي دلنگراني ندارد اگرچه در عرصه رقابت بايد دولت به همه اين نكات توجه داشته باشد.
پس آقاي روحاني رقيب جدي ندارد؟
به نظر من فضا به گونهاي نيست كه آقاي روحاني خيلي نگران باشد. تصور بنده اين است كه عملكرد دولت در مجموع مثبت بوده و برخلاف تصور ما طبقات پايين اجتماع نيز فارغ از تحليلهاي پيچيده اين عملكرد را با علائم خيلي ساده مورد توجه قرار ميدهند به عنوان مثال مردم عادي هم متوجه هستند كه دولت با همه كشورهاي پيشرفته دچار مشكل،جنگ،تنش و درگيري بود اما امروز چنين فضايي را نميبينند و احساس ميكنند با كشورهاي پيشرفته دولت تعامل بيشتري دارد.