کیاوش حافظی: رقیب روحانی چه کسی است؟ شاید هم میتوان اینگونه پرسید که رقبای او چه کسانی هستند؟ اصولگرایان تازه میخواهند فعالیت سازمان یافته خود را شروع کنند، اما در ابتدای کار با مشکلاتی جدی روبهرو هستند. آنها هم میخواهند برای ریاست جمهوری از گزینهای جدید استفاده کنند و هم میخواهند ریاست جمهوری را دوباره از آن خود سازند. از سویی جمعبندی با طیف آیتالله مصباح آسان نیست. کلیت اصولگرایان با این طیف نتوانستهاند به جمعبندی مشخصی برسند، اگر هم ائتلافی صورت گرفته شکستی در پی آن بوده است. احمدینژاد، جلیلی و فتاح گزینههای محتملی بودهاند که در کنار قرار گرفتهاند. قالیباف هم نه تنها گزینه جدیدی نیست، بلکه هنوز سرنوشتش درهالهای از ابهام قرار دارد. میماند عزتالله ضرغامی که این روزها سکوت کرده است.
ائتلاف فراگیر تکرار میشود؟
بعد از هر انتخاباتی جریان پیروز و شکست خورده یکی برای تداوم و دیگری برای جلوگیری از تکرار شکستهای خود برای انتخابات بعدی برنامهریزی میکنند. بعد از انتخابات خرداد 92 جریان اصلاحطلب ضمن آن که به حمایت از روحانی برای پیروزی در مرحله دوم تلاش میکرد، سعی داشت تا کرسیهای چشمگیری از پارلمان را از آن خود کند. در نهایت این جناح سیاسی توانست بخش زیادی از کرسیهای پارلمان را از آن به دست آورد. اما راهیابی 30نفره فهرست اصلاحطلبان به مجلس باعث شد پیروزی به نام اصلاحطلبان ثبت شود. در این کارزار چهره شکست خورده به اصولگرایانی تعلق داشت که توانسته بود برای نخستین بار در طول تاریخ فعالیت تشکیلاتی به یک مدل ائتلافی دست پیدا کنند. هرچند اصلاحطلبان بر اساس نتایج انتخابات مجلس دهم، قویتر و تشکیلاتی از اصلاحطلبان عمل کردند اما تحرکات انتخاباتی اصولگرایان برای ائتلاف فراگیر بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. به هرحال جریان اصلاحطلب فارغ از آنکه سازوکار خود را ادامه دهد، بر حمایت از روحانی برای انتخابات آتی تاکید میکند. از سویی اصولگرایان بارها با بیان تعابیری چون «شکننده بودن آرای روحانی» یا «رئیس جمهور تک دورهای» مدعی شدهاند که میتوانند در سال 96 صندلی ریاست جمهوری را دوباره از آن خود کنند. به اینترتیب فعالیت این جریان سیاسی بیش از رقیب در انظار سیاسی قرار میگیرد.
احمدینژاد؛ تافته جدابافته!
اصولگرایان برای پیروزی در برابر روحانی آنها قاعدتا باید به دنبال افرادی بروند که توانایی جذب افکار عمومی به خود را داشته باشد. از اینرو نام افرادی از جمله احمدینژاد در مطرح میشد. همچنین خیز احمدینژاد برای سفرهای استانی این تصور را در بین مسئولان و چهرههای سیاسی به وجود آورده بود که او مصمم به حضور در رقابت انتخاباتی است. البته کلیت جریان اصولگرا نه تنها از احمدینژاد حمایت نکرد،بلکه به نفی او نیز پرداخت. از طرفی شاید این هوش سیاسی رئیس جمهور سابق است که بارها در سخنرانیهای خود با تکرار در به کار بردن واژه «ملت» راه خود را از همه جریانات سیاسی از جمله اصولگرا جدا میکند.
انگشت نشانه به سوی دیگری
بعد از شکست هفتم اسفند ژنرالهای جناح راست در پایتخت، بسیاری از تحلیلگران سیاسی بخشی از این شکست صددرصدی را متوجه حضور نیروهای رادیکال اصولگرا دانستند، چرا که طیف جبهه پایداری توانسته بود نیمی از لیست اصولگرایان را از آن خود کند. البته این طیف نزدیک به احمدینژاد همچون رئیس جمهور مطلوبشان معتقدند اصولگرایی اقبال بالایی بین «ملت» ندارد، چرا که از دغدغههای معیشتی آنها سخن نمیگوید. همه اینها دست به دست هم داد تا سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در نشست خبری خود آیتالله مصباح، رهبر این طیف سیاسی را کنار بگذارد و بگوید: «هیچگونه نشانهای از طرف آیتالله مصباح یزدی یا جامعه روحانیت برای انتخابات آتی و همکاری مشترک یا کمک گرفتن نداشتهایم و ایشان نیز برای همکاری در انتخابات مجلس دهم نیز به میدان نیامدند.» به هرحال اصولگرایان به معنای سنتی آن از یک سو و شاگردان آیتالله مصباح از سوی دیگر هرکدام انگشت نشانه خود را به سوی دیگری گرفتهاند.
گزینههای آیتالله مصباح
با این تفاسیر میتوان حدس زد که روحانی در انتخابات 96 بیش از یک رقیب مدعی خواهد داشت؛ یکی از رقبا همچون گذشته با محوریت جامعتین و دیگری با محوریت آیتالله مصباح یزدی. حزب موتلفه به عنوان قدیمیترین تشکل اصولگرا نیز قبلا اعلام کرده است که اگر اصولگرایان به وحدت نرسند در انتخابات گزینهای اختصاصی خواهد داشت. در چنین شرایطی سه اصولگرا به مصاف روحانی میآیند. آنگونه که محمد نبی حبیبی، دبیرکل حزب موتلفه میگوید در هیچ تشکل اصولگرایی کاندیدا مطرح نشده است.
بنابراین میماند کاندیدای شاگردان آیتالله مصباح که نام احمدینژاد، سعید جلیلی و افرادی از این دست را به خاطر میآورد. اما در ظاهر امر کاندیداتوری احمدینژاد و جلیلی منتفی است. درباره احمدینژاد طی روزهای گذشته خبری از سوی یک روزنامهنگار اصولگرا منتشر شد که رئیس جمهور سابق را خود به خود از رقابت کنار میگذارد. فضائلی در یادداشتی که منتشر شده بود از دیدار احمدینژاد با مقام معظم رهبری برای کسب رخصت خبر داده بود و گفته بود نتیجه این دیدار برخلاف میل احمدینژاد بوده است.
فضائلی درباره یادداشت خود به روزنامه وقایع اتفاقیه درباره چگونگی اطلاعیافتن از جزئیات دیدار احمدینژاد با رهبری گفته: «بالاخره کسانی که در کار خبر و تحلیل هستند بههرحال از طریق کانالهایی به اخبارها دسترسی پیدا میکنند.» او درباره صحت این دیدار نیز میگوید: «من همیشه سعی میکنم اگر مطلبی را نقل کنم، موثق باشد.» کاندیداتوری جلیلی هم به این دلیل منتفی میشود که آیتالله مصباح میخواهد از گزینه دیگری در انتخابات 96 حمایت کند. بعضی تحلیل گران میگویند: «آیتالله مصباح دنبال یک پدیده است نه در پی تکرار یک نام.»
چه کسی در نقش احمدینژاد بازی میکند؟
حالا فقط چند گزینه را میتوان یافت که بتوانند مقبول آیتالله مصباح باشند. پرویز فتاح، محمدباقر قالیباف و عزتالله ضرغامی. از آنجا که فتاح خود نامزدیاش را تکذیب کرده باید به سراغ دو گزینه دیگر رفت. قالیباف هرچند دوبار در انتخابات شکست خورده، اما در ماههای گذشته به رویارویی با حسن روحانی پرداخته است. پایتختنشینان از ابتدای شروع مذاکرات هستهای بیلبوردهای شهرداری را به خوبی به یاد میآورند، بیلبوردهایی که جهتگیری آنها درباره مذاکرات هستهای برخلاف نظر دولت روحانی بوده است. بسیاری از تحلیلها درباره شهردار تهران گویای این است که نامزدی که یک بار با لباس خلبانی وارد انتخابات شد و دیگر بار از خود چهرهای تکنوکرات نشان داد به سوی جبهه پایداری گام برمیدارد.
البته متهم کردن او و سازمان زیرمجموعهاش به واگذاری غیرقانونی املاک راه را برای او سخت کرد. به ویژه آنکه رفتار قالیباف در برابر این اتهامات رفتاری خارج از عرف بود. بر خلاف ماجرای انتشار فیشهای حقوقی بعضی از مدیران دولتی که دولتمردان به عذرخواهی و توضیح درباره آن پرداختند، قالیباف از رسانه منتشرکننده این اتهام شکایت کرد. از اینرو هنوز مشخص نیست چه سرنوشتی در انتظار او خواهد بود. در این بین اما عزتالله ضرغامی این فرصت را دارد که بتواند کاندیدای آیتالله مصباح باشد. او هرچند سکوت را بر کنشگری سیاسیترجیح میدهد، اما در فضای مجازی حضور دارد. دلواپسان کمترین انتقاد را به او و رسانه ملی تحت امر او داشتند. همچنین مدیریت محمدسرافراز که برخی رسانهها آن را «سرافرازی ضرغامی» تعبیر کردند، میتواند زمینهای برای ضرغامی ایجاد کند تا بخشی از اصولگرایان به او متمایل شوند. ضرغامی برخلاف ژنرالهای خانهنشین لیست هفتم اسفند، گزینهای سوخته به شمار نمیآید. از اینرو میتواند نظر افرادی را که معتقدند نامزد اصولگرایان باید جدید باشد، به خود جلب کند.