سال اولی ها اگر چه در دبیرستان سال آخری بودند، اینجا تو دانشگاه سال اولی اند و البته نیازمند توجه. توجه اساتید و کارکنان و هم توجه هم کلاسی ها و سال بالایی ها
عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان، در کانال تلگرامی خود، مطلبی با عنوان مهر 1358 منتشر و نخستین روز دانشجویی خود در دانشگاه تهران را روایت کرد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، در ادامه، متن کامل این یادداشت را می خوانید؛
اول مهر هر سال یاد آور خاطرات دوران کودکی ست. خیابون های شهر و کوچه پس کوچه ها با شوق و ذوق دانش آموزان سرزنده میشه و البته شلوغ و پلوغی خودش را هم داره! بازشدن مدارس اما باز شدن دانشگاهها را به دنبال نداره. تقویم دانشگاهی با حضور دانشجویان در کلاس ها شروع میشه! لذا یک سال اول مهر و سال دیگه چند روز بعد از اول مهر، بسته به اینکه تعطیلات سراسری داشته باشیم یا نه (که شکر خدا زیاد هم داریم) و یا تلاقی تعطیلات آخر هفته با اول مهر، بالاخره بازگشایی دانشگاهها تقویم خاص خودش را داره. اما شور و شوق در دانشگاه ها کم از نشاط در مدارس نیست. سال اولی ها اگر چه در دبیرستان سال آخری بودند، اینجا تو دانشگاه سال اولی اند و البته نیازمند توجه. توجه اساتید و کارکنان و هم توجه هم کلاسی ها و سال بالایی ها. مخصوصا شهرستانی ها که علاوه بر مشکل اسکان، آشنا نبودن به شهر نیز خودش میشه قوز بالا قوز. و البته به این اضافه کنید مشکل آشنا نبودن با روشهای آموزش و نحوه تدریس اساتید دانشگاه!
بالاخره یاد می گیرند، مگه ما 37 سال پیش چه کار کردیم. با یک ساک از اصفهان رسیدیم باب همایون و پیاده اومدیم دانشگاه، اولین کلاس مقدمه علم حقوق، نمی دونستیم حقوق هم مقدمه داره؟ سر کلاس فهمیدیم استاد درودیان درس می دهند (سایه شون مستدام). بیشتر 150 نفر پذیرفته شده اون سال، اومده بودند، کلاس هم کلاس بزرگی بود در ضلع جنوبی طبقه دوم جایی که بعدها تقسیم شد به اتاقهای کوچک و بد قواره و بی حال!
ظهر با اصغر ... دوست سال بالایی رفتیم رستوران کوی دانشگاه و ناهار با او شریک شدیم. یه طلبه سید جوانی نیز اومد. اون هم دانشجوی سال بالایی بود و هر دو از خاطرات قبل انقلاب و تظاهرات در دانشگاه و کوی می گفتند. برای من جالب بود. معرفی شد به نام آقای یثربی (دکتر یثربی الان هیات علمی پردیس فارابی).
بعد از ناهار رفتیم اتاق اصغر... یه اتاق سه نفره که 8 الی 9 نفر بودند. به دلیل اینکه دانشگاهها روزهای انقلاب تعطیل بوده و فارغ التحصیل نداشتند، خوابگاهها هم پر بود. فکر کنم دو هفته ای تو این اتاق هفت -هشت نفره سر کردیم تا بعدها بیرون یه خوابگاه دیگه ای جور شد و رفتیم اونجا(خوابگاه ایتالیا). البته آخر هفته با یه دوست سال اولی اصفهانی دیگه بلیط گرفتیم و رفتیم اصفهان و شنبه بعد برگشتیم و روز از نو.
چشم به هم زنیم چار دهه از عمر می پره و فقط خاطرات تلخ وشیرین می ماند. پس تلاش کنیم مفت از دستمون نره. علم و اخلاق هر دو با هم فراموش نشه.
تبریک و خیر مقدم به عزیزان دانشجو، مخصوصا سال اولی ها.