چهارمین و آخرین حضور دکتر روحانی در جمع عمومی سازمان ملل متحد نشان از موفقیت دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی بود....
شوشان/ ولیالله شجاع پوریان
چهارمین حضور رئیس جمهوری کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در صدر اخبار روزهای اخیر قرار داشته است. پرداختن به ابعاد این رویداد بینالمللی از چند نکته حائز اهمیت است.
1- حضور روسای جمهوری اسلامی ایران در دورههای مختلف فرصتی برای تعامل با دنیا و ارائه تصویری مناسب از گفتمان انقلاب اسلامی بوده است. چنین فرصتی هرچند در دوران اصلاحات مغتنم شمرده شد و رئیس دولت اصلاحات با طرح و پذیرش گفتوگوی تمدنها، باعث ارائه تصویری صلحطلبانه از ایران و رحمانی از اسلام شد، اما در فاصله سالهای 84 تا 92، استراتژی اشتباه رئیس دولت نهم و دهم باعث تخریب جایگاه ایران در جامعه جهانی شد.
احمدینژاد به جای تحقق منافع ملی، بیشتر به دنبال ماجراجویی و بهرهبرداری داخلی از فرصت حضور در مجمع عمومی سازمان ملل بود و صندلیهای خالی سالن اجلاس و عدم تمایل سران کشورهای دنیا برای ملاقات با نماینده ایران دوران تاسفباری را برای کشورمان رقم زد. متاسفانه این رویکرد اشتباه با حمایت رسانه ملی همراه بود و هزینهتراشی دولت نهم و دهم در نیویورک از سوی رسانه ملی تحت عنوان حماسه یاد میشد.
2- بعد از انتخابات سال92 و رای مردم به تعامل با دنیا، رویکرد دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان نیز بر تنشزدایی و بهبود روابط با کشورهای دنیا استوار شد. دکتر روحانی در اولین و دومین حضور خود به خوبی از این فرصت برای رایزنی درباره حل موضوعات پرونده هستهای کشورمان استفاده کرد و با ارائه چهرهای منطقی از ایران ضمن پیشبرد منافع ملی، آمادگی ایران برای پایان دادن به این موضوع را به گوش جهانیان رساند. روحانی در این مدت به جای دستگذاشتن روی افتراق و تحریک رقبای داخلی و منطقهای، بر نقاط اشتراک به ویژه مبارزه با تروریسم انگشت گذاشت و با ارائه طرح «جهان علیه خشونت»، دشمنان ایران را در پیگیری پروژه ایرانهراسی ناکام گذاشت.
3- چهارمین و آخرین حضور دکتر روحانی در جمع عمومی سازمان ملل متحد نشان از موفقیت دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی بود. دکتر روحانی بار دیگر در سخنرانی سالانه خود با استفاده از اصطلاحاتی چون مبارزه با تروریسم، ترویج صلح، تعامل و همکاری، رفع مخاصمات و... بر تنشزدایی تاکید کرد و نتیجه آن تمایل سران کشورهای مختلف برای ملاقات و بهبود روابط با ایران شد. ملاقاتهای رسمی، غیررسمی و حاشیهای با سران کشورهای مهم از جمله انگلستان، فرانسه، سوئیس، ژاپن و ... نشان داد رویکرد سیاست خارجی ایران برخلاف دوره گذشته با استقبال از جامعه جهانی مواجه شده و خبری از ترک سالن و رد درخواستهای ملاقات نبود.
4- با وجود موفقیت دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی و نقش مثبت و سازنده ایران در دوره اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد، رسانه ملی باز هم رویکردی جناحی در قبال دولت یازدهم داشت و خبری از گزارشها و تحلیلهای حماسهگونه دوره گذشته در بازتاب سفر رئیسجمهوری به نیویورک نبود. رسانه ملی که سالهاست در مسیر منافع جریانی خاص حرکت میکند، این بار هم نشان داد منافع حزبی را بر منافع ملی ترجیح میدهد و حتی اگر دولت روحانی به بزرگترین موفقیتها در مناسبات خارجی دست یابد، ترجیح میدهد پروژه سیاهنمایی، تخریب و انکار دستاوردهای دولت یازدهم را ادامه دهد. بیتردید اتخاذ این خط مشی از رسانه ملی در جایگاه اخیر باعث گرایش مخاطبان به شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی بوده و گوش شنوایی برای سیاستگذاری صحیح و در نظرگرفتن منافع ملی در صداوسیما وجود ندارد.
5- یکی از تغییرات محسوس دولت روحانی نسبت به دولت گذشته، استفاده از سیاست خارجی برای تحقق اهداف اقتصادی دولت است. اگر احمدینژاد تلاش میکرد با ژستهای استکبارستیزانه و ارائه چهرهای مخالف وضع موجود، محبوبتی در عرصه داخلی و خارجی برای خود فراهم کند، اما تلاش دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم بر ثمربخشبودن مراودات سیاسی در حوزه اقتصادی بود. روحانی در ملاقاتها و دیدارهای دیپلماتیک خود به جای تکیه بر شعارزدگی، از سرمایهگذاری خارجی استقبال کرد و از میدان سیاست خارجی برای رفع تنگناها و مشکلات اقتصادی و تحقق رشد و توسعه در کشور قدم برداشت. رسیدن به چنین درک واقعبینانهای نشان از فراگیرشدن عقلانیت در دولت یازدهم است که میتواند الگویی برای سایر دولتها باشد.