در شادگان همه فقط از یک چیز حرف میزنند؛ «آب» سخن روز آنجاست. هر کدامشان از کمآبی گلایه کند، بلافاصله توضیحات مفصل علت و معلولی آن را هم میدهد. دادن اطلاعات دقیق دراینباره توسط مردمی که اغلب کشاورز هستند و ساده به نظر میآیند تا حدی غافلگیرکننده است.
به گزارش شهروند، آنها روی این نکته تأکید میکنند «سد مارون، سد مارون ما را بیچاره کرد» و از انتقال آب از سرشاخههای کارون ناراضی هستند. عجیب است، به جای چشم داشتن به آیندهای بهتر، آنها حسرت گذشتهای را میخورند که برایشان دوران طلایی بود. زمانی که رود جراحی در این شهر پرآب بود و تالاب، آب شیرین داشت. داستان آب این شهر طی سالهای اخیر گرهای خورده که گویی قرار نیست به این راحتی گشوده شود.
خشکی رود جراحی
گوشهگوشه شهر خیلی زود همهچیز قصه کمآبی را عیان میکند! رودی که از زیر بازار میگذرد، قطرهای آب ندارد، با فاصله بسیار دور، مردی را میتوان دید که لای زبالههای کف خشک رود میگردد. گونی بزرگی بر پشتش حمل میکند. هر چند دقیقه یک بار چیزی از زمین برمیدارد و داخل آن میگذارد. مرد ماهیفروشی در بازار، نگاه خود را به این صحنه دوخته است، لازم نیست از او خواسته شود از آب حرف بزند، خودش این کار را میکند، گویی همه را روی ساز «آب» کوک کردهاند. او میگوید: کمآبی بازار را کساد کرده است. ٣٠سال است کار خرید و فروش ماهی انجام میدهم اما تا حالا بیمه ندارم. کلا ماهی کم شده، هم ماهی دریایی، هم ماهی شط و تالاب. همیشه از اسفند تا تیرماه بازار ماهی صبور گرم میشد اما از دوسال پیش این ماهی دیگر به سختی پیدا میشود. زمینها و باغها را آب شوری که از شرکتهای نیشکر میآید، نابود کرده است. دریچههای سد را هم دیر به دیر باز میکنند که مشکلی را حل نمیکند.
سعدون چهرهاش برافروخته و صدایش بلند است. به دیواره کوتاهی که زمانی برای جلوگیری از پاشیدن آب رود جراحی به داخل بازار ساخته شده است، اشاره میکند و توضیح میدهد: قبلا آب از اینجا به داخل بازار میریخت. تابستان و زمستان آب فراوان بود اما آن را به اصفهان بردند، درحالیکه همه زندگی ما به آن بسته است.
خشمگین است و حواسش به ماهی کوچک «زبان» که بین مشت خود نگه داشته و فشار میدهد، نیست: لیوان را زیر شیر آب میگیری و پر میکنی یک ساعت بعدش چند سانتیمتر گل ته آن جمع میشود. بارها این مشکلات را گفتهایم اما کسی به ما اهمیت نمیدهد.
ماهیفروش دیگری چند متر آن طرفتر ماهیهایش را در یک سینی گرد بزرگ چیده است. حمره، حسون، شوریده و سنگ سر میفروشد. او میگوید: از وقتی شرکت نیشکر آمد، به خاطر آب شوری که در تالاب ریخت، ماهیها و نخلها مردند. قبلا از تالاب و رود ماهی صید میکردیم و رزق و روزیمان از همین راه بود اما الان تالاب آلوده و رود خشک شده است، مجبوریم ماهی از آبادان بیاوریم.
جمال بریحی تنومند، پیراهنش از گرما خیس عرق شده. حرفش را ادامه میدهد: ماهی شبوط و بنی دیگر نیست. این ماهیها مال زمانی است که فلاحیه پر آب بود.
یکمیلیارد مترمکعب پساب نیشکر در تالاب
محمدحسن فقیه، رئیس اداره حفاظت از محیطزیست شادگان درباره تالاب و رودخانه جراحی در شهرستان شادگان که به شدت دچار تنش آبی شدهاند، میگوید: بهطور متوسط در سال یکمیلیارد مترمکعب پساب نیشکر در تالاب شادگان رها میشود. آب تالاب شادگان شامل پسابهای شرکتهای نیشکر، فاضلاب شهری، صنعتی و کشاورزی است. به جز ایجاد شوری در اثر این پسابها، تهدید دیگر مربوط به مصرف کودهای شیمیایی، سموم آفات گیاهی و علفهای هرز است که در ٣٠٠هزار هکتار از زمینهای نیشکر مورد استفاده قرار میگیرد.
آب موجود در تالاب شیرین، سالم و مناسب تالاب نیست، بلکه آبی است که از نهر مالح و بحره میآید که مجموعهای از پسابهای جنوب شرق و غرب اهواز است و وارد تالاب شادگان میشود.
به گفته فقیه آبی که وارد تالاب میشود، بسیار کم است: میزان پسابها بر آب شیرین غلبه کرده است. گاهی میزان آب رودخانه جراحی صفر شده ولی پسابهای کشاورزی، روانآبهای سطحی و فاضلابهای شهری چند برابر شده است.
او ورود پساب به تالاب را سبب تغییر صددرصدی کیفیت آب تالاب شادگان میداند: این پسابها تنوع زیستی و حیاتوحش شادگان را مورد تهدید قرار میدهند، نه از حیث تعداد جمعیت بلکه از حیث سلامت، حیاتوحش شادگان را مورد تهدید قرار داده است.
رئیس اداره محیطزیست شادگان اعلام میکند: بعضی از پژوهشهای دانشگاهی که توسط اساتید دانشگاه روی تالاب شادگان انجام شده است، نشان میدهد آبی که در تالاب هست میتواند ریسکی برای انقراض برخی از گونهها باشد و حتی روی سلامت انسان اثر منفی بگذارد، زیرا ماهی تالابی که مصرف میشود، آلوده است و سلامت مردم را بهخطر میاندازد. این مسألهای است که توسط پژوهشگران تأیید شده است.
نخلها ثمر نمیدهند
روستای عبودی یکی از روستاهای شادگان است که به گفته مردم محلی زمانی ٥هزار نخل داشت اما الان تعدادشان کم شده است. بامیه و خربزه هم اینجا کاشته میشد اما به دلیل کمآبی دیگر این محصولات کاشته نمیشوند. ردیف خانهها کنار هم با نخلهایی که شانس آورده و تا حالا زنده ماندهاند محاصره شده است. نهرهای آب جلوی در خانهها و در پای نخلها اثری از گذشته پرآبی است که دیگر نشانی از آن نیست.
در یکی از نخلستانها چند مرد همکاری میکنند تا خرماچینی را به سرانجام برسانند. یکی از آنها فروند را دور کمرش حلقه کرده و بالای نخل رفته است و با داسی که به دست دارد، ساقه خرما را از نخل جدا میکند. دو نفر دیگر پارچه پهن کردهاند، یک گوشه آن را به دست گرفته و بالا کشیده تا خرماها را به آن بکوبند، این کار را برای جدا کردن خرما از ساقهها انجام میدهند. یکی از آنها صندوقهای چوبی را ردیف میکند تا خرماها را در آن بچینند. نهرهای عمیق درون نخلستان هم آب ندارد، زمانی آب رود به اینجا میآمد. صادق دراینباره میگوید: نهرها که قبلا پر آب بود حتی سگآبی هم در نهر پیدا میشد.
ماهیها از تالاب به اینجا میآمدند، خرما که از نخل به درون نهر میریخت آنها میخوردند و فربه میشدند. گرفتن ماهی از نهرها یکی از منابع درآمد مردم اینجا بود.
عرق نشسته بر پیشانی را با دست پاک میکند و حرفش را ادامه میدهد: ٥/١ هکتار نخلستان داریم اما به خاطر کمآبی ثمر نمیدهد. خرما هم خشک و خراب است. خارک هم نمیرسد.»
تعداد زیادی نخلهای ازکارافتاده در ورودی روستای خنافره جلب توجه میکند، برخی از آنها شاخ و برگشان خشک شده و برخی بیسر هستند. همه چیز اینجا خبر از یک تغییر بزرگ ناخوشایند میدهد.
مردی چفیه به سر، موتوری را در جاده باریک این روستا میراند. به انتهای جاده میرسد، توقف میکند. ناامیدانه حرفش را میزند و میرود: آب را هیچکس نمیتواند برگرداند. نه من، نه شما، نه پدر من، نه پدر شما!
شادگان قطب تولید خرما در خوزستان است که از ٤ میلیون نخل آن بیش از ٢میلیون طی سالهای اخیر از دست رفته است. رئیس جهاد کشاورزی این شهرستان خشکشدن رودخانه جراحی و عدمآبیاری نخیلات را سبب کاهش تولید خرما میداند. «حدود ٥/٢میلیون اصله نخل در شهرستان شادگان وجود دارد که در اثر کمآبی تقریبا نزدیک ٥٠٠هزار عدد تلف شدند.
برگهایشان خشک و تاجشان کج شد، همچنین عملکرد و ثمرشان کاهش یافته و دیگر صرفه اقتصادی ندارند و از حالت انتفاع خارج شدهاند.»
جبار حمادی اصلاح روشهای کشاورزی را یکی از راههای حل مشکل کمآبی میداند: «کار روی زیرساختها و آبیاری تحت فشار همچنین استفاده از سیستم آبیاری قطرهای گام مهمی است. لازم است زمینها تجهیز شود، روی تغییر الگوی کشت، کاشت گیاهان شورپسند یا گیاهانی که نیاز به آب کمتری دارند، برنامهریزی کرد.»
کاهش تولید خرما در شادگان
مدتی پیش، نماینده شادگان در مجلس شورای اسلامی به وضع کمآبی در شادگان اعتراض کرد. او در استانداری دست به تحصن زد تا اینکه آب هر دو ماه یک بار از پشت سد مارون به رود جراحی رهاسازی شد پیش از این اگر هم دریچههای سد باز و آب رها میشد، شهرستانهای بالادست شادگان آن را استفاده میکردند. رئیس جهاد کشاورزی شهرستان شادگان ادامه میدهد: نزدیک دوسوم از نخلستانهای شادگان خشک شدند. آبی هم که مقطعی باز میشود، نوشدارو پس از مرگ سهراب است، چون به درد نخیلاتی که آسیب دیدند، نمیخورد. اما برای توسعه آینده، اگر آب به همین ترتیب رهاسازی شود، فقط میتوان نخیلات موجود را حفظ کرد.
١٠روز آب را باز میکنند، ١٠روز میبندند، از آن ١٠روز که آب باز میشود تا سه روز شور است، چون سطح رودخانه از سطح مزارع پایینتر است، وقتی آب در آن نباشد نشت آب عکس میشود، یعنی از اطراف آب شور زمینهای کشاورزی وارد رودخانه میشود. سپس دوباره این سیکل قطع و دوباره تکرار میشود. اینکه آب همیشه در رودخانه نیست، یک آسیب است، چون کشاورز از آب شوری که از همان روز نخست در رودخانه وجود دارد برای آبیاری زمینهایش استفاده میکند که به این ترتیب محصولش آسیب میبیند.
حمادی درباره میزان تولید خرما میگوید: امسال میزان تولید خرما در شهرستان شادگان ٤٥هزار تن است. سالهایی که مشکل کمآبی نبود میزان تولید بین ٨٠ تا ٩٠هزار تن بود.
او به کاهش عملکرد و ثمر بسیاری از نخلهای شادگان اشاره میکند و میگوید: ٨٥درصد خرمای تولیدی استعمران است. این تنها نوعی است که صادر میشود. ١٥درصد دیگر را همه انواع خرما که ٧٠شکل است، دربرمیگیرد از این ٧٠نوع میتوان به گتار، برحی، برم، خضراوی، دیری، فرسی و... اشاره کرد. خرید تضمینی خرمای استعمران برای امسال، کیلویی ١٦٠٠تومان و سایر انواع خرما ١٣٦٠ تومان تعیین شده است.
تغییر اقلیم پیامد انتقال آب
فقیه با اشاره به انتقال آب از سرشاخههای کارون تأکید میکند: اگر انتقال آب ادامه پیدا کند، صددرصد شرایط اقلیم خوزستان دچار تغییر و اوضاع بحرانیتر خواهد شد، زیرا تمدن جلگه خوزستان برمبنای وجود رود کارون است.
او توضیح میدهد: اگر دبی رودخانه کارون از ٥٠٠ مترمکعب بر ثانیه به ٢٠٠متر مکعب بر ثانیه کاهش پیدا کند، شاهد مشکلات عدیدهای خواهیم بود. بنابراین مدیریت مناسب برای برداشتها از رود کارون ضروری است.
رودخانه جراحی گذشته پرآبی را در خاطر دارد. «قبلا این رودخانه بخش عمدهای از آب مورد نیاز جنوب شرق و غرب استان را تأمین میکرد که شامل اراضی کشاورزی، روستاها و شهرها است. زمینهای کشاورزی به صورت انشعاب آب خود را از رودخانه جراحی تأمین میکردند اما با آغاز دوره خشکسالی از ١٠سال پیش این رودخانه کمکم خشک شد. با خشکسالی منابع آبی ما کم شدند و حوضه آبریز جراحی با کمآبی روبهرو شد.»
خشکشدن جراحی مضرات زیادی را به دنبال دارد، همانطور که فقیه میگوید افزون بر بخش شرب که با مشکلات زیادی مواجه شده، در بخش کشاورزی هم عملکرد بسیاری از کشتها کاهش یافته است. حقابه تالاب شادگان هم از رود جراحی تأمین میشد و با تأمین نشدن حقابه، این اکوسیستم دچار تنش آبی شده است. حالا نزدیک به ٢٠سال است که نیاز سیلابی تالاب شادگان تأمین نشده تا با این کار آلودگیها از تالاب شسته شود و به دریا بریزد.
تالاب بهطور طبیعی، حداقل سالی یک مرتبه به سیلاب نیاز دارد. تشنگی شادگان سبب نشده انتقال آب از سرشاخههای کارون متوقف یا سد مارون برچیده شود. شرکتهای نیشکر همانند همیشه پسابهای خود را به تالاب شادگان میریزند تا این شهرستان همچنان درگیر مشکلات محیطزیستی باقی بماند.