امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
اعتیاد، معتاد، جرم، بیمار، مواد مخدر، کجروی و واژههایی از این قبیل تصاویری را در ذهن هر کدام از ما به جای گذاشته است. همه افراد با توجه به تجربه برخورد با این واژهها، تصویر ویژه ای را در گوشه ذهن خود دارند. اما تعریف علمی اعتیاد چیست؟ اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و كشنده است. این عارضه، نوعی ارتباط تسکیندهنده است با یک ماده روان گردان یا تاثیرگذار بر ذهن یا رفتاری که ما را در برابر ميل بیش از حد ناتوان میکند. اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیتهای عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته میشود، تعریف شده است. زمانی که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمیگیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته است، امکان پذیر نباشد، نتیجه کار بروز علائم خماری يا محروميت است. اعتیاد را میتوان اجبار به انجام کاری تعریف کرد که فرد از پیامدهای زیانبار آن آگاه است.
بیمار یا مجرم
تا همین چند سال پیش وقتی نام اعتیاد و معتاد به گوش میرسید، تشویشی در اذهان پدید میآمد، چون در کنار نام معتاد، تصاویری مثل قاتل، دزد، کودکآزار و... نقش میبست. در چند سال اخیر تلاشهای فراوانی انجام شده تا ذهنیت جامعه نسبت به اعتیاد دگرگون شود. شروع این جریان برمی گردد به سال ۱۹۶۴ میلادی که سازمان بهداشت جهانی استفاده از عبارت وابستگی دارویی یا وابستگی به دارو را به جای اصطلاح اعتیاد توصیه نموده است. در ایران نیز این تلاش به شکل استفاده از واژه بیمار برای معتادها و جلوگیری از مجرم خطاب شدن آنها صورت گرفته است. این تلاشها تا حدی هم موفق بوده اما ترس از فرد معتاد و پیامدهایی که این فرد با خودش به همراه میآورد، بخشی از ریشههای فرهنگی این کشور شده است. اعتیاد انواع و اقسامی دارد و آن را به اعتیاد جسمی و روانی تقسیم کرده اند. اعتیاد جسمی یا فیزیکی همان اعتیادی است که فرد مصرف کننده بعد از دوره مصرف دچار آزارهای جسمی مانند بدن درد، لغزشهای کلامی، عدم کنترل اعصاب و... میشود. اعتیاد روانی شامل وابستگی روحی حاصل از لذت میشود و ترک آن از ترک اعتیاد جسمی بسیار دشوارتر و طولانی تر است. بسیاری از معتادان پس از گذراندن دوره ترک و برخورداری از سلامت جسمانی، به لحاظ اینکه هنوز به روان پاکی دست نیافته اند، دچار لغزش شده و به سمت مواد مخدر باز میگردند. طبقه بندی دیگری از اعتیاد وجود دارد که به ۲ گروه اعتیاد مجاز و اعتیاد غیر مجاز تقسیم میشود. اعتیاد مجاز به مصارف دارویی مداوم که میتواند تحت نظر پزشک نیز باشد، گفته میشود. همچنین مواد مخدر سبک مثل سیگار و تنباکو که به لحاظ قانونی مجازند و آزادانه خرید و فروش میشوند، در این دسته قرار میگیرند. اعتیاد مجاز شامل مصرف آن دسته از موادی میشود که به لحاظ قانونی منع شده و با قوانین کشور مغایر است.
مواد مخدر شامل چه موادی است؟
یک تقسیم بندی که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، مخدرهایی که باعث بروز اختلالات جسمی و روانی میشود را در ۹ گروه فهرست کرده است. دسته اول وابستگی به الکل است که شامل انواع مشروبات الکلی میشود. دسته دوم را به عنوان مسمومیت با کافئین معرفی میکند. کانابیس سومین رده را به خود اختصاص داده که شامل مشتقات گیاه شاهدانه مثل حشیش و گراس است. وابستگی به مواد توهم زا و مواد استنشاقی مثل چسب و بنزین در دستههای چهارم و پنجم این فهرست قرار دارند. مواد افیونی مثل تریاک و هروئین در رتبه ششم جای دارند. وابستگی به مواد آرام بخش مثل خواب آورها نیز در فهرست مواد اعتیاد آور است. آمفتامین، شیشه و کوکائین با عنوان مواد محرک و پس از آن وابستگی به تنباکو به عنوان مواد اعتیادآور دیگر ثبت شده است.
تبیین جامعهشناختی اعتیاد
بر اساس نظریه رابرت مرتن جامعه شناس متخصص در امر انحرافات اجتماعی، این مساله هنگامی رخ میدهد که مردم با تضاد میان اهداف و وسایل دستیابی به آنها مواجه میشوند. فرد از جامعهای که آرمانها را نادیده میگیرد، بیگانه میشود و این فشار به ویژه در میان قشرهای آسیبپذیر جمعیت که مواد مصرف میکنند شایع است. افراد به فشارهای اجتماعی به چهار شکل پاسخ میدهند: ۱) همنوایی: اغلب افراد آرزوهای خود را کاهش داده و با هنجارهای اجتماعی معمول، همنوا میشوند. ۲) طغیان: در این حالت بعضی افراد عصیانگر از پذیرش ساختار اجتماعی معمول سرباز میزنند و در صدد ایجاد یک نظم اجتماعی جدید از طریق فعالیت سیاسی یا جایگزینی سبک زندگی جدید برمیآیند. ۳) بدعتگرایی: مرتن این دسته را چنین تعریف میکند: کسانی که برای دستیابی به موفقیت از وسایل غیرمشروع استفاده میکنند، مانند تجارت مواد مخدر. ۴) گوشهگیری: افرادی که از هر فعالیتی جهت دستیابی به اهداف اجتماعی معمول دوری میکنند و طرفدار کجروی میشوند. پناه بردن به مصرف مواد مخدر به معتاد اجازه میدهد وقت و انرژی خود را برای دستیابی به مواد صرف کند و در این صورت مصرف او بیشتر میشود. این پاسخها از نظر مرتن در شکل گیری انحرافات اجتماعی مثل اعتیاد نقش دارند. مکتب کنش متقابل نمادین هم به نوبه خود سهمی در تحلیل پدیده اعتیاد دارد به این صورت که بر اهمیت تعریف و برچسبزنی و معانی منتسب به مصرف مواد تاکید میکند. اگر تجربه نخستین مصرف مواد، خوب تلقی و تعریف شود، مصرف مواد تکرار خواهد شد و فرد ممکن است به تدریج برچسب معتاد بخورد. اگر این تعریف طوری درونی شود که فرد نیز خود را معتاد تلقی کند رفتار مزبور یعنی اعتیاد، استمرار و حتی افزایش خواهد یافت. فرض اصلی این رویکرد این است که مردم، خود واقعیتهایشان را میسازند؛ این رویکرد روی چگونه نگریسته شدن یک رفتار یا تشخیص توسط دیگران تاکید دارد. به طور مثال مواد مضر خاصی مانند الکل و تنباکو و... میتوانند به طور قانونی تولید و توزیع شوند. در حالی که سایر مواد غیرقانونی محسوب میشوند و افرادی که آن مواد را برای مصرف انتخاب میکنند، به عنوان قانونشکن لقب میگیرند.
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی اعتیاد
از عوارض اجتماعی اعتیاد میتوان به عدم احساس مسئولیت فرد معتاد در قبال همسر و فرزندانش اشاره کرد که روند فروپاشیدن بنیانهای خانواده را تسریع میکند. روابط اجتماعی یک معتاد بسیار سطحی و تصنعی و در مواردی باعث قطع کامل ارتباطات اجتماعی او میشود. همچنین میتوان از گسترش جرم و جنایت در جامعه که حاصل توهم یا نیازهای اقتصادی معتادان است، نام برد. اعتیاد در گسترش و منتشر شدن بیماریهای واگیردار و خطرناکی همچون ایدز و هپاتیت نقشی فعال دارد. به لحاظ اقتصادی نیز فرد معتاد هزینههای سنگینی روی دست جامعه میگذارد. او به یک مصرف کننده صرف تبدیل شده و هیچگونه تولیدی ندارد و این امر اولین مرحله از پیامدهای اقتصادی اعتیاد است. مصرف مواد مخدر نیازمند هزینه بالایی است و فرد معتاد در چرخه اقتصادی نقشی ندارد.