ولی شجاعپوریان
حادثه کربلا و قیام امام حسین(ع) علیه حکومت جور یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ اسلام به شمار میآید که حتی قرنها بعد از آن واقعه، مورد توجه محققان، مورخان، بزرگان و عامه مسلمانان بهویژه شیعیان قرار گرفته است.
شاید گزاف نیست ادعا کنیم هیچ رخدادی در تاریخ ادیان تا این حد بر آیندگان تاثیر نگذاشته و تا قرنها بر تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... مشهود نبوده است. اما برداشتها از حادثه عاشورا و قیام امام حسین(ع) و یارانش در میان مسلمانان و حتی شیعیان آن حضرت یکسان نبوده و به فراخور مقتضیات زمانی و مکانی، جنبههایی از این حادثه تاریخی مورد توجه و بررسی قرار گرفته و قرائتهای متفاوتی از آن شده است.
حادثه عاشورا را میتوان با رویکردهای اخلاقی، حماسی، اساطیری، اخلاقی، سیاسی، دینی و... تبیین کرد. بدیهی است پرداختن به برخی جنبهها به معنای نادیده گرفتن ابعاد دیگر حادثه عاشورا نیست، بلکه بدین معناست که قیام امام حسین همچون کتابی ارزشمند و عبرتآموز حاوی فصلها، بخشها و صفحات گوناگون است که هر ورق آن میتواند سرنوشت یک ملت را نیز تغییر دهد.
در سالهای اخیر تلاش شده است تا جنبههای حماسی، احساسی و عاطفی حادثه کربلا بدون توجه به عمق و کنه آنچه در کربلا گذشت، در جامعه ترویج شود؛ از اینرو شاهد کمرنگشدن حضور پژوهشگران و محققان در هیاتهای مذهبی و به جای آن رونقگرفتن مداحی و ستایشگری هستیم. هرچند سوگ و ماتم برای سرنوشت امام حسین و یارانش خود فضیلتی پرثواب است، اما شوری که بدون شعور باشد، میتواند عواقب و پیامدهای ناگواری را هم به دنبال داشته باشد.
تاکید بر ابعاد احساسی و عاطفی در کنار ترویج ظواهر و زرقوبرقهای ایام محرم میتواند به نقطهای ختم شود که با فلسفه اصلی قیام امام حسین فاصله فراوانی داشته باشد. در واقع بیتوجهی مردم و سرگرم شدن به ظواهر زندگی و حتی ظواهر دین دغدغهای بود که امام حسین(ع) را واداشت تا برای ایجاد تغییر و افزایش حس مسئولیتپذیری جامعه مسلمان قیام کند.
تاکید آن امام همام بر اصلاح امت و رکن مهم امر به معروف و نهی از منکر بیش از آن که متوجه فسادهای فردی و امر به معروف و نهی از منکر شخصی باشد، متوجه قدرت و مسئولیت حکومت بود.
حرکت امام حسین(ع) از مکه و مدینه به سمت کوفه این پیام مهم را در بطن و متن خود دارد که برای اصلاح جامعه، حاکمان نیاز به نقد و امر به معروف و نهی از منکر دارند. اگر در رویکردی سطحی بخواهیم قیام امام حسین را صرفا به تغییر برخی رفتارهای اشتباه تقلیل دهیم، چه بسا عاقلانهتر این بود که امام حسین و یارانش در مدینه یا مکه و در محیطی امن و به دور از حساسیت دستگاه حاکم نسبت به امر به معروف و نهی از منکر اقدام کنند؛ اما حرکت پیشوای سوم شیعیان به سمت مرکز خلافت اسلامی نشان میدهد که برای اصلاح جامعه باید حکومت را اصلاح کرد.
به نظر میرسد جامعه امروز ما باید نگاهی عمیق و متفکرانهتر نسبت به نهضت عاشورا داشته باشد. چند صباحی است بسیاری از افرادی که دل در گرو دین و داعیه دلسوزی برای ایمان مردم دارند، برای موضوعات و پدیدههای عادی جامعه مثل برگزاری یک مسابقه فوتبال در فلان روز یا برگزاری یک کنسرت و تئاتر با استناد به اصل امر به معروف و نهی از منکر به سمت تحصن و مقابله روی میآورند، اما در برابر پدیدههایی اجتماعیتر که نیازمند اصلاح و برنامهریزی در سطوح عالی حکومت اسلامی است، سکوت اختیار می کنند.
مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران از معمار کبیر انقلاب گرفته تا مقام معظم رهبری با استناد به اصول و آموزههای اسلامی به نقدپذیری و امر و نهی حکومت اسلامی و مسئولان آن تاکید داشتهاند؛ اما برخی رویکردها و مواضع در اینسالها با آنچه شایسته یک حکومت اسلامی و منطبق با فلسفه قیام عاشوراست، تمایز و افتراق دارد.
بیراه نیست اگر بگوییم رسالت اصلی بزرگان، علما و متولیان برنامههای عاشورایی در این روزها احیای سنت پسندیده امر به معروف و نهی از منکر مسئولان و مدیران حکومت اسلامی و تداوم پیام مهم کربلا یعنی اصلاحطلبی در این روزگار است.