شوشان/ احلام بزرگ نیا
هرچه به انتخابات شورای شهر نزدیک تر میشویم ، آرایش تیم های انتخاباتی و وابستگان قدرت در خرمشهر برای تصاحب کرسی های شورا ، بیشتر برای رقبا رو می شود . مهره چینی و جریان سازی برای رسیدن به مقصود در کارزار سیاسی امروز خرمشهر اتفاق جدید یا عجیبی نیست.
اغلب کسانی که به نوعی مرتبط با انتخابات پیش رو هستند از مدتها قلبل با ذره بین شک و بدبینی درحال رصد اندک تحرکات رقبا هستند تا مبادا در این مبارزه ی نفس گیر از دیگران جا بمانند.
از ابتدای سرکار آمدن دولت تدبیر و امید ، دولت سعی کرده عذر آنهایی که با سیاست هایش همسو نیستند را بخواهد و چه بسا پایدار مردانی که حب منصب ، آنها را نفریفته و ضمن پایداری بر مواضع خویش با میز خود خداحافظی کرده اند ; اما در این میان حزب بادهایی هم هستند که با تغییر ناگهانی در مواضع دیروزِ خود ، میزِ امروزِ خود را خریدند.
در استان خوزستان با تغییر استاندار که رٲس هرم دولت در استان است همه منتظر تغییرات کلیدی و جریان ساز بودند اما این انتظار هیچوقت برآورده نشد که هیچ، در برخی شهرستان ها عرصه بر حامیان دولت هم تنگ تر شد . اتفاقی که در خرمشهر هم افتاد .
فرماندار منتسب به دولت قبل در کنار نماینده ی اصولگرا ، ضمن همپوشانی مواضع همدیگر و برگزاری جلسات صوری و از پیش برنامه ریزی شده با تعدادی از فعالان سیاسی، ضمن حفظ برادری خود با جریان اصولگرا سعی در محکم کردن جای پای خود در این دولت هم دارند.
شاید به گزاف نباشد اگر بگوییم هم خدا را دارند هم خرما . فرماندار خرمشهر که از چندی قبل زمزمه ی عزلش بگوش رسیده بود با توافق ضمنی در جهت منافع مشترک با عده ای حزب باد سعی در جلب نظر استاندار و ابقای خود داشت .
در این بین بدنه ی واقعی اصلاحات خرمشهر که در مراحل مختلف هم هزینه داده و در قبالش هم انتظاراتی داشته ، نقره داغ شده و جز در مواردی قلیل از ایشان استفاده ای نشده . گویا فرماندار سیاست یکی به نعل ده تا به میخ را برای پیشبرد سیاست هایش در شهرستان بکار گرفته است.
متاسفانه روابط استانداری به شهرستان هم دقیقا از مبادی عبور می کند که توسط عده ای خاص کنترل می شود . فلذا در هر چهار پنج سفر رسمی و غیر رسمی استاندار به خرمشهر هیچکدام از افراد شورای هماهنگی اصلاحات خرمشهر با ایشان دیدار رسمی نداشتند و اصولا از ایشان دعوتی بعمل نیامد . در صورتی که رسم است نمایندگان دولت بعد از انتصاب با سفر به اقصی نقاط قلمرو تحت تسلط خود با بدنه ی حامیان دولت دیدار کرده و از نظرات آنان نسبت به امور شهر و خصوصا نماینده دولت درشهرستان یعنی فرماندار جویا شود .
این اتفاقات و عدم ارزش گذاری دولت برای حامیانش ، باعث تشتت آرا ، دلخوری و رویگردانی جبهه اصلاحات در خرمشهر شده و این شورا را که می باید وزنه در شهر باشد عملا طوری زمین زده که منافع عده ای به مصالحش چربیده است.
کدام مشورت استاندار با شورا ؟ کدام نظر خواهی برای انتصاب؟ کدام جلسه ی مشترک بدنه و حامیان دولت؟ کدام دعوت نماینده ی دولت از همقطارانش ؟ گویی فرماندار بیش از اینکه بی طرفانه مجری قانون باشد ، چشم به دهان نماینده دوخته است.
برای نمونه در هیات اجرایی انتخابات سعی شده بود معتدل ترین و کمرنگ ترین اصلاح طلبان بکار گرفته شوند تا ضمن جلب رضایت همفکران اصلی ، مدرکی برای حمایت فرماندار از اصلاحات باشد.
ورود نماینده ی اصولگرا در دولت اصلاحات هم جای تامل دارد . دخالت در کوچکترین انتصابات اداری ، قرار دادن نماینده در دوایر دولتی مهم و تاثیر گذار و آخرین اقدام، چرخش بازی در شهرداری خرمشهر به نفع تیم آینده ی شورای شهر منتسب به نماینده ، از جمله اقدامات نماینده خرمشهر است .
در این بین ادارات آموزش و پرورش ، شهرداری ، منطقه آزاد و گمرک هم بی نصیب نماندند و نماینده محترم روز بروز بر وسعت قلمرو اش افزوده است . انگار نماینده ی قانون گذار جایش را با فرماندار مجری قانون دائما عوض می کند . این اتفاقات و خارج شدن روند قانونی امور به نفع یا ضرر اشخاص یا جریانات ،در سکوت فعالان و نخبگان بسیار نگران کننده و خطر آفرین است.
دیشب وزیر اطلاعات از کشف و خنثیسازی عملیات تروریستی گروههای تکفیری در استان فارس و همچنین کشف ۱۰۰ کیلوگرم مواد منفجره در این رابطه خبر داد.[1] بسیاری از مردم که در ده روز گذشته و خصوصاً دیشب در مراسم عزاداری شام غریبان هم سوگ زینب (س) بودند، شاید این خبر را نشنیده باشند یا به مصداق روایت معروف پیامبر گرامی اسلام: نعمتان مجهولتان الصحة و الامان. دو نعمتاند که قدرشان مجهول است: صحت و امنیت. اینگونه اخبار که ماهیت رفع خطر پیش از وقوع، پیشگیری قبل از اتفاق و خنثیسازی پیش از حادثه دارند، کمتر موردتوجه واقع شوند. این یادداشت در پی واکاوی علل و دلایل قدرنشناسی امنیت نیست که خود موضوع مهمی است؛ چراکه کشور انقلابی ما در یک جغرافیای ناامن و پرخطری واقعشده، دشمنان قسمخوردهای دارد و از سوی دیگر این روزها که آیینهای عزاداری میلیونی مردم برپاشده میتواند هدف قرارگرفته و به امنیت ملی آسیب وارد شود.
دو شب پیش استاندار خوزستان برای شرکت در عزاداری مردم به هیئت ابوالفضل العباس (ع) کوی فرهنگیان آمد، خودرو استاندار از میان فاضلاب حدفاصل ورودی فرهنگیان تا پمپبنزین گذشت، با چشمهای خود تاریکی پارک ورودی منطقه را دید. قبل از ورود به مراسم با مدیرعامل آبفای اهواز و شهردار اهواز تماس گرفت و ما که صدای او را میشنیدیم از این وضعیت اظهار شرمساری و ناراحتی میکرد و برای حل این دو مشکل دستور صریح داد. ما که ساکن این منطقه هستیم حداقل هفتهای یکبار شاهد وضعیت ناهنجار و مشمئزکننده روان شدن فاضلاب شهری در این جاده هستیم. مشکل روان شدن فاضلاب شهری در خیابان، روز بعد حل شد و اما از روشنایی پارک اطلاعی ندارم.
سه شب قبل مدیرکل اطلاعات استان خوزستان وارد همین هیئت شد در حضور جمعیتی بین 2500 تا 3000 نفر، بدون تکلف، بدون اطلاع قبلی، بدون هماهنگی و همراهی هیچکس، بدون تبلیغات و تا پایان سخنرانی ابو نور متواضعانه میان مردم نشست. موضوعی که برای من بسیار جذاب بود و موضوع اصلی این یادداشت است؛ بعد از خروج ایشان از هیئت اتفاق افتاد.
جوان 18، 19 سالهای با احترام جلوی او ایستاد و گفت: نیروهای شما برادرم را دستگیر کردند و من بهحق امشب از شما میخواهم او را آزاد کنید. مدیرکل اطلاعات پاسخ عجیبی داد. این جوان را در بغل گرفته و بوسید، دستهای خود را به دو گونهاش گذاشت و به او گفت: پسرم تو عزادار حسین هستی! تو لباس سیاه به تن کردی! تو پیرو سید و سالار شهیدان هستی، آیا حاضری برادرت را ضمانت کنی؟ اگر تو ضمانتش کنی من امشب او را آزاد خواهم کرد. این جوان مبهوت شد، هیچ حرفی نزد! او بیش از اینکه برای کفالت برادرش متحیر مانده باشد، از حسن اعتماد عالیترین مقام امنیتی استان به حیرت افتاده است. جوان بلافاصله با خانواده خود تماس گرفت و اینان نیز که از این اعتماد مدیرکل اطلاعات متعجب شده بودند، سراسیمه و شادمان نزد ایشان آمده و نهتنها ضمانت دادند که من تصور میکنم ازاینپس بهدقت رفتار فرزندشان را تحت نظر خواهند گرفت. معلوم شد فرد مذکور توسط سازمان دیگری دستگیرشده بود، او پس از بررسیهای ویژه آزاد میشود و خبر این موضوع بین عزاداران پیچید و همه را به رأفت و رحمت جمهوری اسلامی ملتفت کرد. به نظر من رفتار عملی استاندار و مدیرکل اطلاعات نمونه عینی از اعتمادآفرینی در بین مردم است. اینیک سرمایه است هم برای به دست آوردنش باید تلاش کرد و هم برای محافظت از آن باید همت نمود. متأسفانه این رفتارها در بین مسئولان کم شده و بلکه در برخی از آنان رفتارهای متضادی هم مشاهده میشود. با مردم نشستوبرخاست کردن، به حرفهای آنها گوش دادن، به آنها اعتماد کردن نهتنها از شأن و جایگاه مسئولان کم نمیکند بلکه بر هیبت و احترام آنها خواهد افزود.
هنگامیکه پیامبر اکرم (ص) در میان مردم قرار میگرفت، هرکسی چیزی میگفت به گفته وی اعتماد میکرد، این اعتماد به سخنان مردمان در آن حد و اندازه گسترده بود که دشمنان و مخالفان، پیامبر (ص) را متهم به سادهلوحی کرده و میگفتند که وی شخصی «اُذُن» است[2] و هر چه میشنود باور و اعتماد میکند و به تحقیق و تفحص درباره آن نمیپردازد. خداوند این صفت پیامبر (ص) را تائید کرده و میفرماید که او «اُذُنٌ خیر» است و این روش و سیره اجتماعی وی در زندگی چیز جز خیر برای جامعه نیست؛ زیرا امنیت روانی جامعه را افزایش و تعاملات و روابط اجتماعی را سالم و ساده و آسان میکند و ضریب اعتماد عمومی را افزایش میبخشد.
«اُذُن» در اصل به معني گوش است و به كسي گفته ميشود كه به هر سخني گوش فرا دهد و زودباور كند و بهاصطلاح «گوشي» باشد. درحالیکه اين برخورد پيامبر نه از زودباوري بلكه برخاسته از رحمت و سعهصدر نبوي است؛ ولي پرواضح است پيامبر (ص) تنها ترتيب اثر به سخنان حق ميدهد. ولي سخنان ديگران را بااینکه ميداند نادرست است رد و تكذيب نميكند تا از اين رهگذر آبروي آنها حفظشده، شخصيت آنها خرد نشده و عواطفشان جریحهدار نگردد. اين آيه از آياتي است كه «برخورد مهرآميز» پيامبر را با مردم تبيين ميكند.
مولوی در دفتر سوّم مثنوی با اشاره به این مطلب گوش دادن صمیمانه و با عنایت و خوشبینانهی پیغمبر (ص) را چون شیری گوارا برای تغذیهی اطفال جان ما معرفی میکند:
سر کشد گوش محمد در سخن * کش بگوید در نبی حق هو اذن
سربهسر گوش ست و چشم است این نبی * تازه زو ما مرضع ست او ما صبی
به نظر من رفتار این دو مقام مسئول مردم را امیدوار، بانشاط و علاقهمند به سرنوشت خود میسازد. این در حالی است که رفتارهای ناشی از بیاعتمادی برخی مسئولان، مردم را منزوی خواهد کرد. میزان مشارکت را بهشدت کاهش خواهد داد و مردم با نظام احساس غریبانهای پیدا خواهند کرد.
یکی از پیامدهای انزوای اجتماعی یأس اجتماعی است که این احساس آیندهای ناامیدکننده را ترسیم میکند و احساس منفی افراد را نسبت به آینده نشان میدهد. (چلبی، ۱۳۸۳: ۱۵)
یأس و افسردگی موجب برهم زدن نظم و آرامش روان در زندگی شخصی، بیاعتنایی به مسائل حیات جمعی، احساس مغلوبیت در برابر مسائل و مشکلات، بدگمانی و بدبینی نسبت به دیگران و جریانات است.
با گسترش روابط و سرمایهی اجتماعی یأس اجتماعی، احساس عجز و احساس تنهایی کاهش مییابد و بالعکس. کاهش یا تضعیف روابط و سرمایهی اجتماعی (انزوای اجتماعی) زمینهی مساعدی برای تقویت یأس اجتماعی، احساس عجز و احساس تنهایی فراهم میسازد. با توسعهی سطح روابط و سرمایهی اجتماعی، تحمل اجتماعی افزایش مییابد و با کاهش سطح روابط و سرمایهی اجتماعی (انزوای اجتماعی) تحمل اجتماعی کاهش مییابد.(چلبی، ۱۳۸۳: ۲۰)
اطلاع از محیط پیرامون و تحولات و رویدادها و همچنین آگاهی از مشکلات، ضعفها و کاستیها میتواند امید افراد را نسبت به آینده تضعیف کند و در مقابل یأس اجتماعی را در آنها تقویت نماید.(همان: ۲۱)
هنگامیکه افراد محیط پیرامون خود را تهدیدآمیز ارزیابی میکنند و علاوه بر آن دارای این احساس هستند که برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی نمیتوانند اقدام مؤثری انجام دهند، یأس اجتماعی و احساس تنهایی تقویت میگردد.(همان: ۲۲)
از خدای بزرگ میخواهم مسئولانی که با رفتار و کردار خود سنت و سیره پیامبر اکرم (ص) را در مردمداری احیاء کنند، مردم را به مشارکت بیشتر در سرنوشت خود دعوت کنند و زمینهی نقد سازنده را فراهم کنند، موفق و مؤید بدارد.
اهواز – لفته منصوری
منبع:
چلبی، مسعود، مهدی امیرکافی (۱۳۸۳)، «تحلیل چند سطحی انزوای اجتماعی»، مجلهی جامعهشناسی، دورهی پنجم، شمارهی دو، ناشر: انجمن جامعهشناسی ایران.
پانوشت:
[1] - وزیر اطلاعات خبر داد: کشف و خنثیسازی عملیات تروریستی گروههای تکفیری در استان فارس/ کشف ۱۰۰ کیلوگرم مواد منفجره. تاريخ استخراج 22/7/1395 از اينترنت: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950721000572.
[2] - وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ ۚ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَّكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ ۚ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ. از آنها كساني هستند كه پيامبر را آزار ميدهند و ميگويند او آدم خوشباوری است بگو خوشباور بودن او به نفع شماست ولي بدانيد او به خدا ايمان دارد و مؤمنان را تصديق ميكند و رحمت است براي كساني از شما كه ايمان آوردهاند و آنها كه رسول خدا را آزار ميدهند، عذاب دردناكي دارند. (توبه –61)