امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
یاسمین طالقاني: ناشايست و غيرقابل پذيرش است؛ هدفشان كمرنگ کردن انديشههاي بنيانگذار انقلاب اسلامي است، چرا كه تصور ميشود عمل به آنچه امام براي كشور درنظر داشت و بر توجه به اجراي آن تاكيد ميكرد، براي آنها به منزله يك سد در مسير رسيدن به منافع شخصي و جناحيشان است. پس چارهاي ندارند جز آنكه انديشه امام را تحريف كنند يا برنامههايي داشته باشند تا شايد آرمانهاي امام خميني دراذهان محو شود كه البته دراشتباه بزرگي هستند؛ چرا كه آنچه بنيانگذار انقلاب اسلامي به عنوان نقشه راه سربلندي كشور ترسيم كرد، نسل به نسل منتقل ميشود و دوستداران و يادگاران امام در حفاظت از آن دريغ نميكنند. نكته قابل تامل در آنجاست كه هجمهگران سالها در مسير خود با شكست مواجه شدند، اما هنوز به اين اقدامات خود ادامه ميدهند كه دليلش هم تنها مرهمي بر زخمهايشان است، زیرا مسير ديگري براي پيمودن ندارند. البته بايد به اين نكته هم توجه داشت که برخي اقدامات با هدف كمرنگ كردن انديشههاي امام وتحريف نيست و اين امكان وجود دارد كه به صورت سهوي اقدامي در اين راستا صورت گيرد يا اقدامي براي جبران آن شود كه اگراينگونه نشود درسهوي بودن آن ترديد پديدار خواهد بود.
اظهارات بياساس درباره امام
ديروز جماران نوشت؛ حجتالاسلام ميرزامحمدي در سخنراني خود در شب عاشورا در هيات حداث الحسين به انجام بازي فوتبال ايران و كره حمله كرد وبا بيان اينكه چندسال قبل دولت عربستان اجازه نداد بازيكنانش در ماه رمضان فوتبال بازي كنند، ادعا كرد دولت سعودي حاضر شد جريمه آن را بپردازد اما عدهاي بيبصيرت در كشور ما به خواسته يهوديهايي كه بر فيفا حكومت ميكنند، تسليم شدند. او افرادي را كه باعث برگزاري بازي ايران وكره شدند فاقد غيرت ديني خواند. ميرزامحمدي درباره شطرنج گفت:«حالا هي بدويم بهانه بياوريم كه آيا شطرنج حلال است يا حرام است؟ كه آن هم يك داستاني داشت كه چه جوري مرحوم امام را وادار به اين كردند.» مطابق آنچه ملاحظه ميشود، متن حاوي تهمت و تعرضي است به شخصيت حضرت امام خميني (ره) درباره فتواي آن بزرگوار درباره شطرنج. اما صحيح آن است كه نظر صريح حضرت امام (ره) در تاريخ ۱۹شهريور ۱۳۶۷استفسايي با اين محتوا براي امام نگاشته شد كه «اگر شطرنجآلات قمار بودن خود را بهطور كلى از دست داده باشد و چون امروز تنها به عنوان يك ورزش فكرى از آن استفاده شود بازى با آن چه صورتى دارد؟» كه بنيانگذار انقلاب اسلامي چنين پاسخ داده بودند:«بر فرض مذكور اگر برد و باختى در بين نباشد اشكال ندارد.» (صحيفه امام، ج۲۱، ص: ۱۲۹)» در پاسخ مرحوم آيتا... قديري كه نسبت به همين فتوا اشكالاتي را مطرح كرده بودند، چنين فرمودهاند:«بازى با شطرنج در صورتى كه از آلت قمار بودن بهكلى خارج شده باشد، بايد عرض كنم كه شما مراجعه كنيد به كتاب جامع المدارك مرحوم آيتا... آقاى حاج سيد احمد خوانسارى كه بازى با شطرنج را بدون رهن جايز مى داند و در تمام ادله خدشه مى كند، در صورتى كه مقام احتياط و تقواى ايشان و نيز مقام علميت و دقت نظرشان معلوم است، اما اينكه نوشته ايد از كجا سائل به دست آورده كه شطرنج بهكلى آلت قمار نيست، اين از شما عجيب است، چون سوالها و جوابها فرض است و بنا بر اين آنچه را من جواب داده ام در فرض مذكور است كه اشكالى متوجه نيست و در صورت عدم احراز بايد بازى نكنند. و عجيبتر آنكه نوشته ايد چرا به جاى«قصد حرام نباشد»، «قصد حلال» نوشته شده؟ گويى عمل شخص متوجه و قاصد بدون قصد هم مى شود، در اين صورت «قصد حلال» مساوق است با نبودن «قصد حرام». (صحيفه امام، ج۲۱، ص: ۱۵۱) واضح هست كه در فتاواي فقهاي بزرگوار شيعه هيچ تصرفي در حلال و حرام دستورات ديني كه حكم خداوند است صورت نميگيرد و استنباطات فقهي بنا بر دريافت خود آنها و برداشت از دستورات دين است و در اين جهت نميتوان آنها را به فتواي خلاف برداشت خود وادار كرد؛ آن هم فقيه شجاعي چون امام خميني (ره). به نظر ميرسد اگر با اينچنين تهمت زدنها و تعرضهاي نظير اين كه:«آن هم يك داستاني داشت كه چه جوري مرحوم امام را وادار به اين كردند» برخورد قاطع و قانوني صورت نگيرد، زمينهسازرخنه در اقدامات علمي و عملي حضرت امام خواهد بود كه قطعا زيان آفرين است.
واكنش نوه امام به شبهه افكني در يك فتوا
نوه امام هم ديروز به شبهه آفريني يك خطيب ديني درباره فتواي حليت شطرنج توسط امام راحل پاسخ داد. حجتالاسلام والمسلمين مرتضي اشراقي نوشت: «در شبهاى سوگوارى كه به عزاى سيد شهيدان در حرم امام خمينى (ره) نشسته بودم، همان جايى كه صدا و سيما هر جاى عالم را نشان داد جز آنجا را، در خبرها خواندم كه يكى از خطبا گفته است امام را مجبور كردند كه به حليت شطرنج فتوا دهند. چند روز منتظر ماندم تا تكذيبيهاى از سوى آن خطيب صادر شود كه نشد. اگر نبود ارزش امام عزيز ما، مىگذاشتم اين سخن در لابه لاى حرفهاى روزانه مثل گويندهاش فراموش شود اما آثارى كه بر اين سخن ممكن است بار شود همه را بايد بر آن دارد كه اين سخن باطل را رد كنند. در بهترين فرض، گوينده اين سخن، امام را نشناخته است. واقعا آيا اين آقاى خطيب چنان امامى را شناخته و معرفى مىكند كه آنچه را واقعا حرام خدا مىداند، به دليل فشارها حلال كند؟ به نظرم اين گوينده هر چقدر هم امامنشناس تصور شود نمىتواند تا اين اندازه از فهم حقيقت تهى باشد. كينههاى متحجرين از امام سالهاست به گونههاى مختلف رخ نموده است و اول ياران امام را و بعد فرزندان امام را و اكنون شخص امام را هدف گرفته است. بگذريم كه در همين داستان شطرنج، جمع بسيارى از مراجع فعلى هم قائل به حليت هستند، پس لابد از منظر اين آقا، آنها هم به خاطر فشار، حرام خدا را حلال كردهاند. نكته آخر هم اينكه جالب است بدانيد كه امام در بيان فتواى حليت شطرنج استدلال فقهى كاملى بيان داشتهاند كه اينجا محل طرح آن نيست، با اين حساب حتما فشار آورندگان، فقيه بودهاند! بعضى وقتها آدمى نمى داند نام برخى حرفها را چه بگذارد؛ جهالت و نادانى يا كينه و دشمنى.»
گفتمان امام را رقيب خود ميبينند
البته هجمه به امام به اين مورد ختم نميشود، چنانكه صداوسيما هم در ايام عزاداري براي يادآوري نشدن بنيانگذار انقلاب اسلامي دراذهان تلاشهايي داشت، چنانكه در حالي كه سه شب و روز در حرم بنيانگذار نظام مقدس جمهوري اسلامي، مراسم عزاداري برپا بود و بسياري از مسئولان همراه با خيل عظيم مردم عزادار، پيرامون مرقد امام به عزاداري پرداختند، دوربينهاي صدا و سيماي جمهوري اسلامي كجا بودند.جالب اينجاست كه برخي عذر بدتر از گناه را مطرح ميكنند، مانند غلامرضا كاتب عضو هيات نظارت بر صداوسيما كه ميگويد:«شما نميدانيد كه چرا پخش نميكند؟ بنده خبر ندارم كه چرا پخش نميكند. شايد مراسم آنجا جاذبهاي نداشته است». اما از سوي ديگر عبدا... ناصري از مديران سابق رسانهاي با بيان اينكه «گويا صداوسيما گفتمان امام را رقيب خود ميبيند»، گفت: «تصور مديران صدا و سيما اين است كه گفتمان امام يك گفتمان اصلاحي است و با اين حساب صداو سيما كه خود را اصولگرا ميداند، با تفكرات جناحي با برنامههاي حرم امام برخورد ميكند.»