شوشان / اکبر بهاری

"> آسیب شناسی بر وبلاگ‌های گروهی دانشجویی و گسترش پدیده‌ی نو ظهور بنام "صندلی داغ"
شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۵۴۷
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۱

شوشان / اکبر بهاری

انسان بر اساس فطرت آفرینشی خود موجودی بالذات اجتماعی است و ارتباط یک ضرورت انسان اجتماعی است. انسان در انحای مختلف طول تاریخ به نوعی دنبال ارتباط و رساندن پیام به هم نوع خود بوده است. به طوری که اکنون هم آنچه به عنوان اولین نشانه‌های انسان مطرح است، کتیبه‌ها و سنگ نوشته‌های است که به نوعی حامل خبر است. پس ارتباط جز لاینفک یک موجود اجتماعی است و چه بسا رشد و تعالی انسان در بستر جامعه و عرف تعریف و تغییر می‌یابد.

دانشگاه‌ها به عنوان یک مینیاتوری کوچک و جامعه‌ی شماتیک از واقعیت‌های یک جامعه بیرونی هستند و هر چند دانشگاه و جریان حاکم بر روابط بین دانشگاه و دانشجویان گاهاً کمی آرمان‌گرایانه و به دور از تلخی‌ها و شیرینی‌ها جامعه بیرون می‌باشد. ولی دانشگاه به دلیل داشتن عناصری چون دانشجو به عنوان شهروند دانشگاهی، تحصیل علم و تهذیب و ورزش به عنوان آرمان و هدف جامعه و داشتن سبک زندگی دانشجویی به عنوان نرم افزار حرکتی به سمت هدف خود به عنوان یک جامعه‌ی دارای حد و مرز، قابل تعریف و احترام است.

یکی از ابزارهای ارتباطی قوی در سبک زندگی دانشجویی که روز به روز بر وزن و سنگینی آن در عرصه زندگی دانشجویی افزوده می‌شود، شبکه اینترنت می‌باشد. امروزه اینترنت چنان سایه سنگینی بر جسم و جان دانشجوی امروز انداخته است که می‌توان گفت یکی از دغدغه‌های صنفی قشر کثیر دانشجوی امروز، بحث اینترنت و نوسانات سرعت آن است. این وابستگی به چنان مرحله‌ای جنون آمیزی رسیده است که شاید بدون اغراق گفت روزانه بین حداقل 3 و حداکثر 6 ساعت از زندگی روزانه‌ی یک دانشجو به طور متوسط در صفحات پر زرق و برق اینترنت گذرانده می‌شود.

به طوری که چنان این وابستگی اعتیاد آور شده است که علاوه بر ظهور کامپیوترهای قابل حمل (لبتاپ) که به عنوان یک ابزار ضروری و لازم یک دانشجو تعریف و تثبیت و قبول گردیده است ، گوشی‌های تلفن همراه مجهز به ارائه دهنده انواع سرویس‌های اینترنتی رفته رفته به یک اپیدمی بسیار مسری در حال شیوع است. البته در این مجال، به دنبال شکافت در بحث استفاده ی مفید یا غیر مفید از اینترنت نیستیم و اینکه کتاب به خاطر خاصیت نوشتاری، نگارشی و علمی و ارتباط حسی قوی با مخاطب که ایجاد می‌کند، قطع یقین بسیار ارزشمندتر و قابل اعتماد تر از صفحات هر روز در حال تکذیب اینترنت است، که این‌ها خود بحث مفصلی هستند که خارج از حوصله‌ای این گفتار است. ولی آنچه در ادامه بر آن می‌پردازیم بحث ارتباطات اینترنتی و نگاهی درد مندانه بر این روابط غیرقابل انکار است.

اینترنت و معضلات و محاسنات آن در سبک زندگی دانشجویی باز خود یک شعبه‌ای سنگین از انگاره‌ها و پدیده‌ها رو در بطن خود دارد که باز مجال شکافت آن امروز نیست و در حد یک تلنگر به این بسنده می‌کنیم که امروز دیگر دانشجو زندگی راحت و بی دغدغه سایبری که در آن همه نوع امکانات ارتباطی به راحتی قابل دسترس است، حتی به حضور در محیط‌ های مثل کلاس‌های مختلط خود نیز ارجح می‌داند، چرا که به راحتی و بدون هیچ گونه هزینه‌ای در شبکه‌های اجتماعی از جمله فیس بوک، تویتر و سایر ابزارهای ارتباط جمعی به سیر و سفر می‌پردازند که بسیار دلرباتر و متنوع‌تر از فضای بیرون است. که این فضا به دلیل تحقق و پوشش بخش کثیری از نیازها و تمایلات یک جوان از حس‌های جنسی گرفته تا حس اعتراض و نقد و داشتن فضای لازم برای آزادی بیان که جز ،روحیات طبیعی یک جوان است، توانسته است امروزه دانشگاه را از دانشجو خالی و در چارچوب یک صفحه‌ای کامپیوتر محصور کند . و روحیات آن را همان طور که در یک سبک زندگی غربی تعریف شده ، در قالب یک دستکش مخملی به ذائقه جوان القا نماید.

در بین شبکه‌های ارتباطی ، شبکه های همچون وبلاگ‌های گروهی، یاهو مسنجر ، اوو و فیس بوک و... از شبکه های هستند که به راحتی و به وفور در بین دانشجویان مستعمل است. یکی از این شبکه‌ها، وبلاگ و به خصوص وبلاگ‌های گروهی و کلاسی هستند. هر چند به خاطر ارائه‌ی سرویسی ارتباطی بیشتری که سایر شبکه‌ها از جمله گوگل پلاس و فیس بوک در اختیار مخاطب قرار داده است، امروزه دیگر وبلاگ‌ها در سایه شوم این شبکه‌ها به حاشیه رانده شدند. ولی همچنان به عنوان اولین وسیله ارتباطی در فضای مجازی که دانشجو بدان روی می‌آورد مطرح می‌باشند.

چند سالی است که پدیده‌ی نو و بدعتی زشت در این وبلاگ‌های گروهی و کلاسی پا به عرصه‌ای ارتباطی نهاده است. از قبل ما شاهد بودیم بالطبع با ورود یک دوره ، دانشجو و هم کلاس شدن برخی افراد که گاهاً بیشتر دوستان هم بودند اقدام به ایجاد این گونه وبلاگ‌های گروهی می‌کردند که بیشتر هدف اصلی از این وبلاگ‌های کلاسی به نوعی ایجاد ارتباط بین همکلاس ها بود. که گاهاً نقش ارتباطی مفید را در خبررسانی آموزشی ایفا می نمودند، ولی چند مدتی می باشد که در این وبلاگ‌ها پدیده‌ی صندلی داغ و یا با عنوان‌های مشابه ایجاد گردیده است که با یک جستجوی ساده اینترنتی با هم این عناوین، هزاران مورد، مشاهده می گردد که در این صندلی داغ یک دانشجو به عنوان سوال شونده نشانده می‌شود و سایر افراد همکلاسی ولو محرم یا نامحرم از هر سوالی ولو اخلاقی و یا خصوصی مورد پرسش قرار می‌دهند. که این پدیده وبلاگ‌های گروهی بیشتر در دانشجویان دوران کارشناسی و در سال‌های اول دوران، بروز و ظهور می‌نمایند.

شاید در ابتدا، این پدیده‌ چندان جدی به نظر نیایید ولی وقتی فضای حاکم بر این نوع ارتباط و سوال‌ها و جواب‌های رد و بدل شده می‌نگریم، عمق نگرانی و خطرناکی این پدیده لمس می‌گردد. شکستن حدود اسلامی و ایجاد فضای احساسی و عاطفی شدید بین همدیگر و خارج ساختن فضای کلاس، از فضای تولید علم و تبدیل آن به یک فضای عاشقانه و متوهمانه بخشی از خسارت‌های جبران ناپذیر این صندلی‌های داغ است.

در این صندلی داغ افراد به واسطه‌ای صمیمیت کاذبی که احساس می‌کنند ، کنش‌های احساسی شدیدی رو از خود بروز می‌دهند که وجود این احساسات و آن هم در یک جوانی که اوج دوران قلیانات حسی را در حال تجربه کردن است، احتمال پدیده هنجارشکن در طول 4 سال تحصیلی که در آن همان افراد در زیر یک سقف کلاس، هستند را خارج از تصور نمی‌سازد. که این فضا چنان گسترده می‌شود و روابط کلاس را تحت تأثیر قرار می‌دهد که حتی دامنه‌ای این روابط، دانشجویان مذهبی را نیز به کام خود می‌کشاند. و این نیز خود خسرانی بس عظیم است.

فی الاخر،این که ارتباط جمعی امری قابل فرار و انکاری نیست (یدا.. مع الجماعه) و یک ضرورت است و همچنین که امروزه اینترنت و شبکه‌های اینترنتی جز لاینفک سبک زندگی دانشجویی گردیده‌اند که البته این امر موجب مهجور ماندن فضای کتابخانه‌ها و خاک خوردن کتب در گنجینه‌های سالن‌های مطالعه و حتی متأسفانه خالی شدن نمازخانه‌ها گردیده است. و در این بین بروز پدیده‌های چون صندلی‌های داغ که نه مثل سایر شبکه‌های اجتماعی مخاطبی عام دارد بلکه بدلیل داشتن یک سری مخاطبین خاص و شناخته شده که قرار است در حد و حدود شرعی در زیر یک سقف حداقل 2سال با هم باشند، می پردازد که علاوه بر شکستن خیلی از حریم‌ها، موجب حاکم شدن یک فضای غیر واقعی و مملو از احساس بر روابط هم‌کلاسی‌ها گردیده که می تواند مولود یک سری از هنجار شکنی‌های غیر عرفی ‌باشد.

 


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار