شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۵۷۷۳
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۳
 داریوش معمار

 انتشار کتاب "از کودک کار تا استاندار" نوشته "عبدالحسن مقتدایی" متولد آبادان با اصالت بوشهری، نماینده دوره سوم و چهارم مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی و استاندار سابق خوزستان و هرمزگان فرصتی است برای علاقه‌مندان به خواندن خاطره‌نگاری‌های سیاسی تا با فرصت‌ها و مسائل زندگی مردی آشنا شوند که طی سالیان زندگی خود تا امروز با سرسختی به جایگاهی ویژه در سطوح سیاسی و اجتماعی رسیده است.
این کتاب با زیر عنوان زندگی نامه و خاطرات در مهرماه سال جاری توسط انتشارات کویر؛ در 312 صفحه؛ 9 فصل با پیش‌گفتار جمال درویش، مقدمه مولف و تصاویر کودکی تا امروز و دیباچه اسامی انتشار یافته است.

جمله مهمی بر پشت جلد کتاب آمده که می‌تواند به عنوان راهنمای ورود به این اثر خاطره نگاری مدنظر قرار گیرد؛ «... اگر قرار است برای آزادی و دموکراسی، صیانت از انقلاب و پاسداری از خون شهدا کسی هزینه بدهد، آن کس فردی است که از همه داناتر، تاثیرگذارتر و شناخته شده‌تر است. همیشه معتقد بوده‌ام که انقلاب هزینه‌ای است که یک نسل بابت بی‌تفاوتی، سستی، ترس، جاه‌طلبی، جهل و رفاه‌طلبی نسل‌های ماقبل خود پرداخت می‌کند.» (از متن کتاب)

مقدمه این کتاب برخوردار از نثری شاعرانه است که کل نگاه احساسی نویسنده به دوره‌های مختلف زندگی‌اش و دوستان و علایق او در آن خلاصه شده.

فصل اول کتاب از کودک کار تا استاندار بیشتر حاوی مطالب و نقل‌هایی‌ست که گذشته دور و تاریخ آبادان و خرمشهر را به تصویر می‌کشند و نوستالژی و دلبستگی نگارنده به خانواده، به خصوص عشق به مادر و علاقه به پدر در آن موج می‌زند. در این فصل نکته‌هایی در خصوص زندگی، تحصیل، کار و وضعیت شهری آبادان نوشته شده است، همچنین نوع زندگی طبقات کارگری به خصوص در مناطق شهری آبادان توصیف شده است. در این فصل همچنین نویسنده مراحل و شرایط و سختی‌های دوران کودکی خود و خاطراتی از شرایط خانواده و دوستانش را نقل می‌کند و به سختی‌ها و مررات‌هایی که از نظرش زمینه‌ساز موفقیت او در جوانی و میانسالی شده، همچنین مایه شکل گیری شخصیتش شده‌اند اشاره دارد.

در فصل‌های دوم و سوم کتاب شرحی از دوران انقلاب و جنگ تحمیلی آمده، مهمترین نکته اشاره شده در این دو فصل بر می‌گردد به آتش سوزی سینما رکس و اشاره مقتدایی به بعضی جزئیات آن حادثه، البته نکاتی که نویسنده پیرامون شرایط استخدام، کار در پالایشگاه و بعد انقلاب و جنگ به خصوص شرایط دفاع نوشته است به دلیل صراحت صادقانه او از موارد جالب و اثر گذار کتاب هستند.

فصل چهارم این کتاب دارای اهمیت ویژه‌ای است؛ نخست شرح صادقانه مقتدایی در مورد دلایل و شرایط کاندیداتوری و تلاش‌های سیاسی‌اش قابل توجه است و دیگر اینکه اظهار نظر او در مورد هاشمی رفسنجانی مهم است. نظر مقتدایی به عنوان سیاست‌مداری که حداقل در این روزها سرحلقه یاران و دوست داران آیت‌الله در جنوب است، در مورد ایشان جسورانه است، او نوع فعالیت سیاسی هاشمی در دوران ریاست جمهوری را تلویحا و گاه صراحتا نقد کرده و حزب کارگزاران سازندگی را نیز که برآمده از تفکر اقتصادی ایشان بوده، نقادی گزنده‌ای کرده است، مهمترین جنبه این نگاه در بخشی نمود دارد که او هاشمی را سیاست‌مداری می‌داند که معتقد بود خود به اندازه کافی سیاسی است و به همین دلیل در کار به دنبال وزرای تکنوکرات رفت و این موضوع زمینه اصلی شکل‌گیری حزب کارگزاران سازندگی حول محور ایشان شد.

اما نگاه مقتدایی به میرحسین موسوی هم در این فصل با اشاره‌ای کوتاه به شخصیت ایشان در سالهای پایانی جنگ در قبال یک پیشنهاد خلاصه شده که به نظر می‌آید کمی مبهم و کنایه آمیز است، همچنین او در شرح روابط خود با نمایندگان هم دوره‌اش نیز خیلی کلی و گذرا نوشته است، مشخص است جزئیات فراوانی در این خصوص وجود داشته که او به هر دلیل از طرح آنها سر باز زده است.

در فصل‌های پنجم و ششم که به بازسازی و ماموریت کاری خارج از کشور مقتدایی اختصاص دارد؛ مهمترین موضوع فعالیت انتخاباتی او برای سیدمحمد خاتمی و سپس گلایه و نقد تندی است که به بعضی اصلاح‌طلبان به خصوص مشارکتی‌ها در خوزستان وارد دانسته و سپس شرح نگاه خاتمی و تفاوت او با دیگر اصلاح‌طلبان در نظر مقتدایی است، او در این فصل بعضی از همراهان خاتمی را درگیر حواشی دانسته که امکان‌ها و فرصت‌هایی را از بین برده‌اند، همچنین نگاه مقتدایی به کروبی در جای جای کتاب تمجید آمیز و حاکی از توجه و علاقه‌ ویژه‌ای است که وی به شخصیت ایشان دارد.

فصل‌های هفتم، هشتم و نهم که به موضوع دوران استانداری مقتدایی و مسائل انتخابات ریاست جمهوری گذشته می‌پردازد را باید مهمترین بخش کتاب به لحاظ سیاسی دانست، در یک جمع بندی کلی در نظر نگارنده مقتدایی طبق آنچه در این فصل‌ها آمده فردی سرسخت اما به شدت حساس در امور اجرایی است، او اهل ریسک بوده و خود را همیشه بیش از یک نماینده مجلس و استاندار دیده است، مقتدایی در مقابل منتقدانش در این سالها همانقدر که تعامل داشته و شاید بیشتر طبق گفته‌های خودش سرسختی نشان داده، به قول خود او در بخش‌های مختلف کتاب سیاست‌مدار حرفه‌ای که اهل بده بستان باشد، نبوده و بیشتر خود متولی تصمیم‌ساز در مسئولیت‌هایش دانسته است.  در کل مقتدایی در سه فصل آخر مردی است که بلندپروازی، تصمیم‌سازی‌های قاطعانه، اهل معامله سیاسی‌نبودن، در عین حساسیت‌های فراوانش گاه او را پیش سیاست‌مداران پایتخت عزیز داشته و گاه از چشم ایشان انداخته است. همچنان که در استان نیز میان منتقدانش او به شدت محل نقد قرار گرفته و دوستانش نیز به همین دلیل به او بسیار نزدیک بوده‌اند.

هرچند در نظر نگارنده کامل روشن نیست اما به نظر می‌آید ریشه اختلاف مقتدایی با نمایندگان جبهه مشارکت در دوره‌های مختلف، همچنین مخالفت‌های او با بعضی سیاست‌مداران اصلاح‌طلب بیشتر به خاستگاه انقلابی و نوع نگاه انقلابی وی به موضوعات برگردد.

مقتدایی انقلابی است که طبق آنچه نوشته به بروکراسی اعتقاد ندارد، این موضوع را در شرایط بحرانی و سخت به عنوان مزیت دانسته و در شرایط برخورد با بحران‌ها به عنوان عامل ابتکار عمل خود به آن اشاره کرده است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار