سیدمهدی طباطبایی عضو برجسته جامعه روحانیت مبارز در گفتگویی تفصیلی با خبر آنلاین راجع به اوضاع جاری سیاسی کشورصحبتهای مهمی کرده است که در ادامه بخشهایی از آن میآید:
من هیچ وقت در شورای نگهبان موفقیتی خصوصا دوران اخیر ندیدهام. یعنی از اول انقلاب شاید حدود 2 الی 3دوره موفقیت دیده بودم، اما از زمان آقای جنتی بررسی کنید ببینید نتایج و اثرات را بسنجید حتی حرفهای آقایان را در مورد کسانی که خودشان اختیار تایید یا رد آنها را داشتند ببینید متوجه میشوید کاملا ناموفق بوده است. ضمن احترامی که به همه میگذارم اعتقادم این است که حتما شورای نگهبان براساس قانون باید بیاید نظر دهد نه براساس ذهنش.
تفسیر قانون با شورای نگهبان است. البته خوشبختانه با شورای نگهبان است نه با رئیس شورا. در کشور ما اینگونه است که همیشه میگوییم با رئیس است و چون رئیس حرف میزند میگوییم پس نظر شورای نگهبان است.
شما با تکتک اعضای شورا (نگهبان)که صحبت کنید که این موضوع درباره نظارت بر مجلس را قبول دارند یا نه، مطمئن باشید میگویند نه.
من نظرم را در مورد آقای مصباح گفتهام. در مورد فعالیت سیاسی ایشان هم صریح حرفهایم را زدم اما آنچه که به تحلیلگران سیاسی میتوانم بگویم این است که تا لحظه آخر ممکن است حرف این آقایان تغییر کند، معیار خاصی ندارند و البته اقتضای روحیه فلسفی ایشان هم همین است.
خیلی معتقد نیستم که آقایانی مثل سعید جلیلی موفق باشند. این حرفم علت دارد. رهبری اخیرا نکته مهمی را درباره رجل سیاسی فرمودند. تاکید کردند که مفهوم رجال سیاسی مشخص و روشن شود. در زمان انتخابات آقای احمدینژاد من تنها آخوندی بودم که اعلام کردم که احمدینژاد رجل سیاسی نیست.
دیدگاه من این است که اصلاحطلبان خیلی جاها برای حفظ نظام بهتر کار میکنند. شکل کار فرق میکند. منتهی خیلی از اصولگراها با تنگ نظری نگاه میکنند که اصلاحطلبان به فکر نظام نیستند در حالی که نظام نیاز به هر دو نگرش دارد.
اصلا هاشمی به این فکر نیست که بیاید در جامعه روحانیت و برای روحانی رای جمع بکند. او در فکر حفظ نظام است، حالا جامعه روحانیت و مدرسین باشد یا نباشد اما این نیست که دنبال آنها بخواهد راه بیفتد. البته در کل آقای هاشمی الان هم از طرف جامعه روحانیت طرفدار دارد، ولی همیشه جو حاکم یک نحو است و اجرای امور به نحو دیگری است. جو حاکم جامعه روحانیت نیز هنوز مخالف ایشان نیست.
هاشمی روش بسیاری پخته و متینی دارد که کمتر به آن توجه میکنند. هاشمی به جایی که امور جزئی وقت بگذارند، کلانبین و بزرگبین است. آنچه در نظام خیلی مهم است دنبال میکند. حتی فداکاری میکند و از هستی خودش هم میگذرد. آنجا که نظام خیلی لطمه نمیخورد، یک آرامشی دارد، حتی توهینی هم به او کردند، برای رضای خدا ایشان صبر میکند.اخیرا مصاحبهای با ایشان کردند که گفتند من زندگیام با قرآن بوده است، سعی میکنم صبور باشم، لذا کسی به من بد هم بگوید کاری ندارم. آقای هاشمی برای خودش حرمت قائل نیست، برای نظام حرمت قائل است.
اصولگرایان تا وقتی تریبونهای حساس و موثر را در اختیار دارند حذف نمیشوند. فرق است بین حذف شدن یا بیاثر شدن. اینجا لازم است یک هشدار بدهم. آن هم اینکه تریبونهای حساس در حال بیاثر شدن هستند. نه تنها الان بلکه وقتی که این آقایان ملزم به حمایت از جبهه پایداری شدند این هشدار درباره حذف شدن وجود داشت. از روزی که پایداریها با اصولگراها پیوند خوردند من این ترس را داشتم.
الان در کشور ما همانطور که اشاره کردم اصولگراها بیشتر تریبون دستشان است، یا امام جمعه هستند یا سخنگوی یک نهاد و سازمان، چون تریبوندار هستند اشخاص این پنداشت را دارند که اصولگراها جلو هستند خیلی وقتها تریبون داشتن، آدم را بیشتر عقب میزند، چون مردم از حرفهایشان خوششان نمیآِید و کمکم از حرفهای آنها نفرت پیدا میکنند، یعنی انزجار کلام از گویندگان ناموزون اثرات نامطلوب میگذارد.
مسئلهای که در طول زندگی انسانها خیلی مهم بوده، عادت است. یک مقدار به وضعیت آن زمان فضا جامعه در زمان انتخابات برمیگردد که اصولگراها زمینه مساعدی داشتند، نماینده در مجلس داشتند و این توقع داشتند که کاندیدای خودشان رای داشته باشد و این توقعشان باقی است. هرچند من معتقدم اصولگراها دچار یک سردرگمی هستند.
نکتهای را به عنوان تذکر بگویم که همیشه در تاریخ زور حاکم است.
- فضای سیاسی کشور جرات اظهار را از بیشتر آقایان گرفته است.
گاهی نیروهایی که با اصولگرایی فعالیت میکنند خود را بهترین و اثرگذارترین نیروها نشان میدهند و شرایط را فقط در اختیار خود میدانند میداندار هستند به همین خاطر فکر میکنند که همه چیز با آنهاست. مثلا در زمان شاه یک حزب رستاخیزی بود که میگفتند فلانی حزب رستاخیزی است و بعد فکر میکردند که آن فرد دیگر همه جا هست. در حالی که اینگونه نیست چون مردم علاقه نداشتند.
باید بگوییم روحانی رئیس جمهور خوبی است. هر چند مصلحت را هم بخواهیم بسنجیم باز هم همین نتیجه را میگیریم.
روحانی نامزد جامعی برای این افراد بوده است. یعنی اقشار مختلف رای دادند و منحصر به اصولگرا و اصلاحطلب نبود.