اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
آخرین اخبار
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۹۱۶۴
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۳
توضیح شوشان: از آنجا که مطلب چاپ شده در روزنامه نورخوزستان در شوشان نیز منتشر شده ، جوابیه ارسالی به این روزنامه که به این پایگاه خبری ارسال شده ، منتشر می شود.


محمد دورقی :  جوابیه ای به ادعای روزنامه نورخوزستان مبنی بر دخالت رئیس مجمع  نمایندگان خوزستان در برکناری مدیران

عزل آقای نسیم صادقی مدیرعامل شرکت نیشکر و صنایع جانبی خوزستان و انتصاب مجدد ایشان به این سمت آن هم فقط در عرض ۲۴ ساعت یکی از عجایب دهشت آور عالم مدیریت در ایران است. این عزل و نصب را با کمی پیگیری شاید بتوان به عنوان  کوتاه مدت ترین عزل و نصب سده اخیر در کتاب های گینس ثبت کرد. در این بین تداعی ها ی این خبر و واکنش ها به این مساله هم قابل توجه است. 
چندین ماه است که شیخ مجید ناصری نژاد رئیس مجمع نمایندگان خوزستان و نماینده شهرستان شادگان در مجلس شورای اسلامی با دلایلی محکم و مدارکی متقن و با مستنداتی محکمه پسند و قطعی بر وجود تخلفات گسترده در عملکرد مجموعه نیشکر تاکید دارد و در راستای وظایف ذاتی شغل نمایندگی خواهان تحقیق و تفحص از این مجموعه است. بسیاری از مردم  خوزستان و نیز مطبوعات بصیرت مند و روشنگری که اندک اطلاعی از فجایع این به اصطلاح صنعت برای خوزستان و محیط زیستش دارند با رئیس مجمع نمایندگان خوزستان هم رای و هم نظر هستند و شجاعت و مسئوليت پذیری این شیخ با شهامت و وظیفه شناس را تحسین می کنند اما در این بین روزنامه نورخوزستان چشم ظاهر و باطنش را بر حقایق عینی و دال و مدلول های بدیهی این مساله می بندد و با فراموش کردن رسالت و ماموریت ذاتی اش نه تنها نوری به زوایای مخفی این صنعت ویرانگر و فسادهای آشکارش نمی تاباند بلکه سعی در تطهیر و تقدیس مدیران برج عاج نشین و پروازی این مجموعه می کند. روزنامه نورخوزستان در خواست شیخ مجید ناصری نژاد را برای اشتغال بومیان و انتقاد ایشان از  بلایایی که این صنعت زیان ده و نا موجه بر طبیعت خوزستان وارد کرده است دخالت در کار اجرا می داند و با گستاخی و بی مبالاتی وقیحانه ای این مطالبه ساده را به سهم خواهی تعبیر می کند. 
این روزنامه در ادامه، هنر غریبه نوازی و دیگران خواهی خود را به اوج می رساند و با شیفتگی زاید الوصفی از هنر بدیع مدیریتی آقای صادقی می گوید و افزایش ناچیز تولید شکر در زمان مدیریت ۱۷ ساله این مدیر غیر پاسخگو و غیرشفاف را  به رخ می کشد. غافل از اینکه ظرفیت اسمی ۷۰۰ هزار تُنی این شرکت در طول بیست سال گذشته علیرغم صرف میلیاردها متر مکعب آب و خسارات جبران ناپذیر به محیط زیست و کوچاندن شبه اجباری هزاران انسان بی گناه و نابودی کامل نزدیک به ۲۰۰ هزار هکتار از اراضی حاصلخیز کرانه کارون تاکنون محقق نشده است و این صنعت به استناد اظهارات مسئولانش به مدت بیست سال زیان ده بوده و سرانجام در سال ۹۴ به نقطه سر به سر مالی (BEV) و سود دهی رسیده است. آقای «نسیم صادقی» که در هر مصاحبه ای «طوفانی از آمارهای غیر صادقانه» به راه می اندازد در فروردین ماه سال۹۴ طوری از سود دهی شرکت تحت زمامداری اش پس از بیست سال حیف و میل نامسئولانه منابع بسیار کمیاب آب و خاک صحبت می کند که گویی بشارتی آسمانی را به امتی مغضوب می دهد و ارض موعودی را به آنها می نمایاند!. 
نورخوزستان حافظه تاریخی اش را هم بهمراه مسئوليت هاي حرفه ای و عرفی اش از دست می دهد و از یاد می برد که   در اذهان ما خوزستانی ها کیفیت آب شرب از لحاظ طعم و بو به دو دوره کاملا متفاوت قبل و بعد از تاسیس واحد های نیشکر تقسیم می شود. نورخوزستان نمی داند و یا شاید لازم نمی بیند بداند که از مجموع 7.4 میلیارد متر مکعب آبی که سالیانه در بخش کشاورزی استان صرف می شود نیشکر به تنهایی بیش از 3.8 میلیارد متر مکعب آن را مصرف می کند. این در حالی ست که این صنعت پرمصرف و زیان ده در حال حاضر فقط 18 درصد از نیاز کشور به شکر را تامین می کند. در مقالات کارشناسان بین المللی سازمان خوار و بار و کشاورزی برای توصیف نرخ دهشت بار مصرف آب توسط محصول نیشکر از فعل Guzzling به معنای «بلعیدن» استفاده می شود و نیز آن را  water monster  یا «هیولای آب» می نامند.
از نور خوزستان می پرسیم چرا باید چنین صنعتی که داده هایش به نسبت ستاده های حیاتی و گرانقدر و غیرقابل تجدیدش  بسیار ناچیز هستند و مدیران پروازی اش حتی در مشاغل میانی اندک اعتقادی به نیروهای بومی ندارند و از شفافیت و پاسخگویی گریزانند باید منابع استان محروم ما را هدر دهد در حالی که در این استان سالهاست مردم از مشکل خشکسالی و گرد و خاک و شوری آب شرب و صدها مشکل مرتبط با آب رنج می برند؟ چرا صنعتی که با سرازیر کردن میلیونها متر مکعب تلخابه زهکشی و پسمانده های صنعتی به کارون و سپس به تالاب شادگان این دو عنصر بسیار حیاتی طبیعت استانمان را در معرض نابودی قرار داده است و هزاران نفر از تالاب نشینان را از مشاغل آبا و اجدادی شان محروم کرده است به هیچ نهاد و ارگانی از جمله سازمان محیط زیست جوابگو نیست و مقصد عوارض و مالیاتش مشخص نمی باشد؟! چرا از دید روزنامه نورخوزستان طلب استفهام از مدیران چند شغله و متمول شرکت نیشکر دخالت در کار مدیران محسوب می شود؟! آیا طرح پرسش از عملکرد «رئیس جمهور مادام العمر جمهوری خودمختار شکر» پس از حدود بیست سال زمامداری بلامنازع جز خطوط قرمز و محرمات نظام است؟! 
روزنامه نورخوزستان در تشریح سوابق کاری آقای علیرضا کاظمی که در اثر لابی گری ها و دخالت های فراقانونی مافیای قدرت دولت مستعجلش فقط یک روز دوام می آورد فقط به سابقه مدیریت ایشان در شرکت نورد لوله اهواز اشاره می کند و از ذکر سابقه مدیریت چندین ساله ایشان در شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه خودداری می کند. 
جای سوال اینجاست که این لاپوشانی و کتمان حقیقت بیشتر شبهه ناک و سوال برانگیز است یا مطالبه یک نماینده از یک مدیراجرایی برای اهتمام به اشتغال بومی ها؟! نورخوزستان یا نمی داند که نیمی از حقیقت زشت تر از کل دروغ است یا در فرهنگ حرفه ای این روزنامه در شرایط خاص می توان حقیقت را مُثله کرد و اجزای منتخبی از آن را به معرض نمایش گذاشت.
آقای صادقی در یکی از مصاحبه های خود در جمع کارکنان یکی از واحدهای نیشکر عارضه یابی و آسیب شناسی عملکرد را توصیه می کند اما «عارضه یابی آمرانه» را نامقبول می داند. معنای صریح این  سخن این است که عارضه های خوب و بد عملکرد مدیریت آقای نسیم صادقی باید توسط خودش و زیر مجموعه اش تعیین شود و آسیب شناسی شخص ثالث و نقد خارجی و تاثیر نیروی ذینفعان در فرهنگ توتالیتر ایشان معنایی ندارد. شکل گیری چنین فرهنگ تمامیت خواه و متفرعنی  جز در بستر «نقد ناشوندگی مزمن» و نگاه تقلیل گرایانه به نیروهای موثر محیطی در هیچ بستر دیگری نمی توانست رشد کند. 
اگر نورخوزستان و دیگر رسانه های محلی به رسالت مقرر و ذاتی خود در چارچوب اخلاق و حرفه پایبند بودند و لگام ملاحظه و تحفظ افراطی به دهان قلم نمی زدند امثال آقای صادقی هرگز خود را نقطه کانونی مدیران عالم و فعال ما یشاء  عالم مدیریت نمی دید و بر خلاف نظریه های رایج در مدیریت تحول، عارضه یابی و پاتولوژی را امری درون سازمانی  تلقی نمی کرد. 
در دستور العمل های تجویزی سازمان خوار و بار و کشاورزی سازمان ملل متحد مناطقی مناسب کشت محصول نیشکر  هستند که متوسط بارش سالیانه آنها  بین 1500 تا 2500 میلی متر باشد. کشت این محصول در خوزستان که بنابر گزارش  نماینده مقیم سازمان ملل متحد در ایران جز یکی از خشک ترین و گرم ترین مناطق جهان است و متوسط سالیانه بارش در آن زیر 200 میلی متر است چه توجیهی دارد؟! 
اگر نورخوزستان در تاریکنای تحفظ نشسته است و این واقعیت ها را نمی بیند دلیل ندارد فرافکنی کند و به نماینده ای که جرات و شهامت به خرج داده و با صرف وقت و انرژی دنبال احقاق حقوق مسلم شهروندان خوزستانی است تهمت سهم خواهی بکند. اگر نورخوزستان از نور حقیقت گریزان است و بازی های پشت پرده را نمی بیند خیلی از پیگیر کنندگان تحولات قتصادی و سیاسی در خوزستان به روشنی می دانند زیر کشت نیشکر بردن هزاران هکتار از اراضی کرانه کارون در این شرایط بحرانی و نامطلوب بیش و پیش از آنکه به منظور استحصال شکر باشد به منظور استحصال حقوق های نجومی برای عده ای خاص است. 
در پایان با این امید که نورخوزستان توجه بیشتری به خوزستان داشته باشد تا قاتلان خوزستان! متذکر می شوم پیکر نحیف خوزستان سالهاست سر بر بالین رکود و حرمان نهاده و از بی تحرکی و خمودگی زخم بستر گرفته است حال که نماینده ای  بصورت آرمانگرایانه و متوازن هم با لحاظ کردن مصالح کلان کشوری و هم با در نظر گرفتن حقوق شهروندی در پی  عمل صادقانه به وظایف محوله است باید ضمن قدرشناسی و پاسداشت این حرکت بشارت دهنده و امید آفرین به یاری اش بشتابیم و با روشنگری و نقد منصفانه و تببین زوایای نهان حقایق در اعتلا و پیشرفت کشور اسلامی مان در وهله اول و استان محروم و عقب مانده مان در مرتبه دوم کوشا باشیم.


نام:
ایمیل:
* نظر:
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار