اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
آخرین اخبار
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۹۹۷۷
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۳
نوشتاری از ولی‌ الله شجاع‌ پوریان / در حاشیه وقوع دو حادثه ناگوار
آیا صرف ربط دادن مقصر ماجرا به داعش، مسئولان می‌توانند از زیر بار مسئولیت این حادثه ناگوار شانه خالی کنند؟
 
شوشان / ولی‌ الله شجاع‌ پوریان 

در هفته گذشته دو حادثه ناگوار افکار عمومی را جریحه‌دار کرد. کشته شدن ده‌ها زایر ایرانی در یک حمله تروریستی در عراق و کشته‌شدن ده‌ها نفر از هموطنان در حادثه برخورد دو قطار مسافربری که پرداختن به ابعاد مختلف آن از چند جهت حائز اهمیت است.

1- مرگ بیش از 100 نفر از هموطنان‌مان در دو حادثه ناگوار باعث نشد حتی یک نفر از مسئولان ذی‌ربط خود را مقصر بدانند یا شهامت استعفا داشته باشند. فارغ از این‌که چه عامل یا عواملی در وقوع این حوادث دخیل بوده‌اند، چنین خونسردی‌ای نشان می‌دهد که مدیران و مسئولان ایرانی تا چه حد شیفته مناصب مدیریتی شده‌اند که هیچ رویداد و فاجعه‌ای نمی‌تواند آنها را راضی به پذیرش کوتاهی و احتمالا استعفا از موقعیت خود کند. در دنیای امروز استعفا اولین گام و فوری‌ترین اقدام برای کاهش آلام افکار عمومی است و فارغ از این‌که فرد مستعفی مقصر اصلی باشد یا نه، چنین اقدامی باعث می‌شود حداقل افکار عمومی به این موضوع پی ببرند که مسئولان هم از این حوادث ناراحت و دغدغه‌مند هستند و در کاهش و التیام آلام آنان موثر است.

2- عملیات انتحاری گروه ترویستی عامل کشتار هم‌وطنان ایرانی در عراق اعلام شد و مسئولان با معرفی یک عامل خارجی ظاهرا پرونده را مختومه اعلام کرده و به دنبال برگزاری مراسم کفن و دفن و تشریفات رایج هستند. اما آیا صرف ربط دادن مقصر ماجرا به داعش، مسئولان می‌توانند از زیر بار مسئولیت این حادثه ناگوار شانه خالی کنند؟ اگر به اقرار مسئولان،این زوار به صورت مستقل در آن محدوده حاضر شده‌اند باید پرسید نقش نهادهای ذیربط در جلوگیری از انجام چنین ترددهایی چه بوده است؟ مسئولان نهادهای دخیل در این موضوع با علم به مخاطرات جدی در برخی مناطق عراق چگونه مجوز تردد را صادر کرده یا اساسا چرا راهکارهای متنوع برای پرهیز از انجام سفرهای غیرضروری را نیندیشیده‌اند؟ آیا اگر روزگاری گروه‌های مستقل ایرانی سودای سیاحت در مناطق تحت کنترل داعش در عراق و سوریه یا طالبان در افغانستان را داشته باشند، کسی در قبال چنین تصمیماتی مسئولیت ندارد؟ 

3- در حادثه ناگوار برخورد دو قطار نیز خطای انسانی به عنوان مقصر اصلی معرفی شد. بی‌اطلاعی ایستگاه‌های کنترل خطوط قطار از توقف قطار در مسیر و بی‌اطلاعی رانندگان از حضور قطار در مسیر روبه‌رو در دوره‌ای اتفاق می‌افتد که به مدد تکنولوژی پیشرفته، شبکه‌های اجتماعی و نرم‌افزارهای مختلف، اطلاع از موقعیت جغرافیایی دوستان، آشنایان و همکاران به ساده‌ترین شک، ممکن شده است. امروز حتی رانندگان برخی شرکت‌های خصوصی حمل و نقل با استفاده از سیستم‌های ساده به صورت آنلاین در تماس هستند و از مسیر تردد همدیگر آگاهند، چگونه ممکن است شرکت مسافربری رجاء با این حجم تردد و امکانات و نیروی انسانی هنوز از داشتن سیستم‌های اولیه کنترل هوشمند ناتوان باشد؟! نقش مسئولان و مدیران این سازمان در فرسودگی سیستم حمل و نقل چیست که چنین خطای نابخشودنی را به خطای دو عامل انسانی در هماهنگی با یکدیگر تقلیل می‌دهند؟

4- وقوع دو حادثه ناگوار در کنار لغزندگی خیابان‌های تهران در روزهای برفی نشان می‌دهد به صورت کلی سیستم مدیریت بحران در کشور با مشکلات کلان و اساسی روبه‌روست. این‌که به انتظار حادثه بنشینیم و پس از وقوع آن در صدد ریشه‌یابی و حل بحران باشیم، با اصول مدرن مدیریت بحران سازگاری ندارد. بارش برف در پاییز تهران، احتمال حمله تروریستی در مناطق مخاطره‌آمیز عراق، یخ‌زدگی ریل راه‌آهن و ناکارآمدی سیستم کنترل تردد قطار موضوعاتی نیستند که قابل پیش‌بینی نباشند و نتوان برای آنها تمهیدات لازم در نظر گرفت. بسیاری از تدابیر امنیتی و حمایتی در حوزه‌های مختلف به این دلیل است که بر فرض وقوع هر اتفاق در هر بازه‌ای، آمادگی و امکان بازدارندگی یا کاهش تلفات انسانی افزایش یابد؛ نقل‌قول‌های سانحه‌دیدگان قطار و حاضران محل وقوع حادثه مبنی بر نبود ساده‌ترین تجهیزات پزشکی در قطار حاکی از آن است که تفکر و دغدغه ما برای مدیریت بحران آمادگی در حد صفر است و با وجود چنین تفکری، هر اتفاق و حادثه‌ای در هر نقطه‌ای می‌تواند با تلفات سنگین روبه‌رو  شود.

 5- متاسفانه چاره‌ای جز سپردن این حوادث تلخ و ناگوار به تاریخ نیست، ای کاش این حوادث تلخ و بهای سنگین درس عبرتی برای مسئولان باشد تا علاج واقعه قبل از وقوع کنند. بهبود تفکر مدیریت بحران، اصلاح و نوسازی ساختار مدیریت بحران در کشور، آموزش مدیران برای شناسایی حوزه‌های آسیب‌پذیر و برنامه‌ریزی برای رفع آنها، آموزش عمومی برای افکار عمومی درباره نحوه رویارویی با حادثه و خطر، تعویض سیستم‌های کنترلی متکی به انسان با سیستم‌های مدرن و پیشرفته هوشمند و الکترونیک، پذیرش مسئولیت و استعفا و عذرخواهی از افکار عمومی درس‌هایی است که این دو حادثه ناگوار با بهای سنگینی برجای گذاشت که البته تجربه حوادث ناگوار پیشین از عدم درس‌گیری و عبرت‌آموزی از این گونه حوادث حکایت دارد.


برچسب ها: مدیریت بحران
نام:
ایمیل:
* نظر:
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار