شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۰۹۹۲
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۶
جمال درویش 

صاحب این قلم هم دوست دارد جزو آن دسته از افرادی باشد  که معتقدند  کلینتون ، بوش ، اوباما  یا ترامپ هر کس  در آمریکا قدرت را به دست بگیرد در اوضاع و احوال ما تاثیری ندارد اما چه می شود کرد که شواهد و قرائن غیر قابل انکاری خلاف این را نشان می دهند و دلالت بر این دارند که باورها و دیدگاه فلسفی  رئیس جمهور آمریکا در اوضاع و احوال همه دنیا تاثیر دارد ای بسا ترامپ بازاری جمهوریخواه  برای ثبات و امنیت اقتصاد جهانی و گرم کردن تنور دیپلماسی بجای جنگ  بسیار موثرتر از اوبامای دمکرات حقوقدان  و استاد دانشگاه  باشد.

 البته این امر مختص ایالات متحده نیست بلکه در کشور عزیز خودمان هم با اینکه قدرت و اختیارات رئیس جمهور محدود است و علاوه بر دو قوه مستقل از دولت یعنی مقننه و قضائیه که کار خود را میکنند وتحت الامر دولت نیستند و نباید هم باشند ،گروه های فشار بی بدیلی از اطراف و اکناف نیز بر دولت فشار وارد می کنند و تصمیمات دولت را تحت تاثیر قرار میدهند .

 با این وجود تاثیر تفاوت  دیدگاه های روسای جمهوری اسلامی ایران بر فضای داخلی و روابط بین المللی کشورمان  غیر قابل انکار است .در مورد ترامپ  دو مولفه مهم در مواضع وی به چشم میخورد که ممکن است فضای جهانی را تحت تاثیر خود قرار دهد 1-نگاه به درون جامعه امریکا 2-رویکردی به شدت تجاری در عرصه بین المللی .همه میدانیم که تا پیش از جنگ جهانی اول و حتی  30 ماه پس ازآغاز جنگ ، آمریکا تمایلی به حضور در عرصه بین المللی از خود نشان نمی داد و سیاست  انزوا یا نگاه به درون را دنبال می کرد .

در آن زمان (1920-1912)وودرو ویلسون رئیس جمهور امریکا بود وی سیاست بیطرفی در جنگ را اعلام کرد  .اما در 6 آوریل 1917 یعنی 20 ماه پیش از پایان جنگ به حمایت از متفقین رسما علیه آلمان وارد جنگ شد .و این نخستین گام امریکا در دخالت در  کشورهای دیگر بود! اما پس از جنگ جهانی اول آمریکا همچنان  بر سیاست پیش از جنگ خود پافشاری میکرد و حتی از پیوستن به جامعه ملل نیز امتناع نمود .ولی جنگ جهانی دوم از ایالات متحده چهره دیگری ساخت !

 آمریکا که در سال 1894 یعنی تنها 23 سال پس از رهایی از جنگهای داخلی توانسته بود به یکی از قدرتمندترین دول صنعتی دنیا تبدیل شود نمیتوانست تا ابد سیاست انزوا را دنبال کند علاوه بر آن حوادث  اروپا خصوصا جنگ جهانی دوم (1945-1939)پای آمریکا را به جامعه جهانی باز کرد نقش آمریکا در نتیجه جنگ جهانی دوم از یک سو و خطری که از ناحیه کمونیسم ، دولت های ضعیف شده اروپایی  را تهدید میکرد از سوی دیگر آمریکا را به حامی اصلی اروپا و کدخدای جهان سرمایه داری تبدیل کرد .

 از آن زمان تا کنون آمریکا نقش دوگانه ای را در عرصه بین المللی بازی کرده است از سوئی در دوران جنگ سرد نقش مدافع دنیای سرمایه داری یا به قول خودشان جهان آزاد در برابر شوروی را بر عهده داشت و از سوی دیگر هزینه سنگین این پاسداری را از راه چپاول منابع فوق الارضی و تحت الارضی کشورهای آسیایی ، آفریقایی و آمریکای لاتین تامین میکرد و این امر آمریکا را به کشوری ضد آزادی ملت های جهان تبدیل نمود .

اکنون پس از 90 سال آیا آمریکا بنا دارد حضور خود در عرصه سیاست  بین المللی را کمرنگ کند ؟  آیا با فرض اینکه مخالفین داخلی ترامپ به وی اجازه چنین رویکردی را بدهند فعالیتهای اقتصادی که در این روزگار رابطه تنگاتنگی با روابط سیاسی دارد به وی امکان این کار را خواهد داد ؟

 آیا افزون طلبی رقبای آمریکا (اروپای متحد ، روسیه ، چین  و هند و قدرتهای نوظهور دیگر )او را آرام خواهند گذاشت ؟ و آیا موقعیت اسرائیل به عنوان متحد استراتژیک و پسر خوانده آمریکا در خاور میانه او را راحت خواهد گذاشت ؟بدون شک ترامپ به عنوان یک سرمایه دار بزرگ خوب میداند که بازار جهانی قوانین خاص خود را دارد و کنترل آن گاهی از دست همه خارج میشود .خصوصا با توجه به رویکرد ترامپ در عرصه بین المللی که به شدت تجاری است هر چند تجارت سالم به خودی خود میتواند زمینه ساز روابط میان ملت ها بر اساس احترام متقابل و حاکم شدن امنیت بر فضای بین المللی باشد اما تلخکامانه باید گفت آنچه که امروز به عنوان اقتصاد و تجارت میشناسیم صدها سال نوری با درستی و سلامت فاصله دارد نمونه بارز آن افروختن جنگ بین ملت ها به منظور تجارت اسلحه است مصرف بالای انرژی ها و مواد اولیه که میتوان از آن به بلعیدن منابع زمین تعبیر کرد درون گرایی اقتصادی را عملا غیر ممکن ساخته و همه به دنبال بازارهای دیگر کشورها هستند رقابت بر سر تصاحب این بازارها به اقتصاد صبغه ای صد در صد سیاسی داده لذا هر چند این دو رویکرد  پرزیدنت ترامپ مثبت ارزیابی میشوند اما وی برای تحقق این دو هدف باید موانع سختی را پشت سر بگذارد ولی در صورت تحقق چنین سیاستهایی با فرض اینکه مبارزه ترامپ با تروریسم (در حال حاضر فتنه داعش) را نیز جدی بگیریم پس باید موفقیت ترامپ را یک فرصت برای دیپلماسی و تجارت و اقتصاد جهانی ارزیابی کرد شب دراز است و قلندر بیدار .     


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار