یک مرور عمومی و ساده از سیر تحولات مبارزه با تروریسم در عراق و سوریه که همه امیدهای سرمایهگذاری شده میلیارد دلاری و چند صد هزار تروریست کینهجو و تکفیری را بر باد داده، به بسیاری از چراییها در نوع کنشگری بازیگران منطقهای و فرامنطقهای که آرزوی سایکسپیکوی جدید در مرزهای جغرافیایی را داشتند، پاسخ میدهد.
هادی محمدی: دیکتاتوریهای مدعی آزادی و دمکراسی از نوع وهابی و اخوانی و یا دولتچههای چند صد هزار نفری که تحمل یک شاعر و شعر معارض را ندارند، نتوانستند به وعدههای خود به سرویسهای اطلاعاتی اسرائیلی، آمریکایی، فرانسوی و انگلیسی جامه عمل بپوشند و امروز سرافکنده هستند و برای جبران شکستها و ناکامیهای خود و تروریستهای تکفیری، دست به هر کاری میزنند.
وقتی ملک عبدالله سعودی و تلاشهای امیر قطر با پیشنهاد رشوههای بزرگ به بشار اسد برای جدایی او از ایران به نتیجه نرسید، داود اوغلو و اردوغان به اسرائیل متعهد شدند تا از طریق یک پیوند راهبردی اقتصادی با سوریه، به سناریوی صهیونیستها برای متلاشی کردن عقبههای مقاومت عمل کنند و در فاصله زمانی 6 ماهه، بسیاری از زیرساختهای چنین مناسباتی را هم فراهم کردند. ولی رویای عثمانیگری اردوغان با مشاهده آغاز بیداری در کشورهای عربی، آنها را به پروژهای بزرگتر دلخوش کرد تا به جای رشوه مالی و سیاسی صهیونیستها، به فکر براندازی در سوریه افتاده و تمامی سوریه را از آن خود بدانند!! همانگونه که مرسی برای کسب حمایتهای مالی وهابیها پاچهخواری کرد و در تهران و نشست سران کشورهای اسلامی، اندیشه اخوان را به حراج گذاشت، اردوغان هم برای سراب نابودی و براندازی سوریه، شریک آل سعود شد که با کیسههای دلارهای نفتی سعودیها و قطریها انتقام آنها را از بشار اسد بگیرد و صدها هزار تروریست را از خاک خود به سوریه ترانزیت، آموزش، تسلیح و هدایت و حمایت کرد. حلب شرقی آخرین سیلی به تروریستها و حامیان آن شد و این سازمان کشتار و وحشیگری به نقطهای رسید که توان برخاستن و خطر آفرینی را از آنها گرفت.
دلالهای استانبول وارد معامله با روسیه و ایران شدند تا جایگاه خود را در منطقه بازآفرینی کنند و بخشی از تروریستها را نجات دهند ولی همه تروریستها از این رفتار ترکیه خشنود نبودند و اکنون هم در حال انتقامگیری از حاکمان ترکیه هستند. تروریستهای النصره از کُرنش ترکیه در طرح سیاسی روسیه - ایران راضی نیستند و در کنار آل سعود و امیر قطر، خواستار بازی جدید هستند تا ترکیه با کمک دستهجات تروریستی به تخریب آن همت کند.
اولویت اردوغان این است که در سمفونی تروریستها و بوقهای الجزیره و العربیه، ایران و حزبالله و مقاومت و نظام سوریه را مقصر نشان دهند و در مقابل شکستهای خود از محور مقاومت، عقدهگشایی کنند. تیم اردوغان ماهها و شاید چند سال است که در محیط حزبی و افکار عمومی داخلی ترکیه، ایران و حزبالله را دشمن معرفی میکنند و کمر همت برای دوستی با اسرائیل بستهاند. تیم اردوغان به نحوی موضع می گیرند که نقش صلحسازی و امنیتسازی ایران را کاملا حذف و آن را بخشی از مشکل معرفی کنند و رایزنی ترکیه - سوریه را برجسته کنند. در واقع غربیها از قبل اعلام کرده بودند و برآوردهای اسرائیلی تأکید کرده بود که پیوند و همکاری ایران و روسیه در سوریه برای آنها مشکلساز است و نابودی پروژه تروریسم در سوریه حاصل این پیوند است که باید آن را تخریب کرد.
نگاه و رفتار ویروسی شده مقامات دیپلماسی ایران و تلاشهای بیرمق آنها، این فرصت را به ترکیه و اردوغان داده تا در طرح آتشبس و مذاکرات آستانه بازی نخنمایی به نمایش بگذارند. هدف آنها عقیم کردن ابتکار عمل آتشبس و مذاکرات سیاسی آستانه و مصون کردن ظرفیتهای جبههالنصره و بقیه همپیمانان آنهاست و با نقض تعهدات خود مبنی بر جداکردن تروریستها از گروههای به اصطلاح طرفدار راه حل سیاسی و استثناء شدن داعش و النصره از آتشبس میباشد.
اردوغان و چاووش اوغلو، پ ک ک و کردها را تروریست میدانند ولی القاعده و النصره و بقیه تروریستهای همپیمان آنها را تروریست نمیدانند ولی در مقابل در مواضعی تحریکآمیز و طائفهگرا گروههای شیعه و ارتش سوریه را متهم میکنند تا دست بالای چانهزنی و مصونسازی تروریستها را در اختیار داشته باشند. اردوغان و اوغلو با ژست همکاری سیاسی و امنیتی با روسیه، فقط به بهرههای اقتصادی مناسبات با روسیه فکر میکنند و همین پروژه را برای عراق در دستور کار گذاشتهاند تا از جایگاه بازیگر مخرب و حامی اصلی تروریستها به عنصر و بازیگر حامی راهحل سیاسی تبدیل شوند.
اردوغان قرار است ایلدریم را به بغداد بفرستد تا در ازاء نمایش همکاری در مبارزه با داعش، موقعیت خود را بازسازی کرده و از امتیاز مناسبات اقتصادی با عراق بهرهمند شده و خود را برای دوره سیاسی پسا داعش در عراق و اهرمهای مداخلهگری آماده کند.
اردوغان نباید فراموش کند که هنوز در جایگاه متهم درجه یک و مجری طرح تروریستی در سوریه قرار دارد و این لکه ننگ حتی با همکاری صادقانه در طرح و راهحل سیاسی در سوریه پاک نمیشود. اردوغان و تیم وی همانگونه که در داخل ترکیه تاوان 6 سال حمایت از تروریسم را تا حدودی پس میدهند، در محیط منطقهای هم بدون تاواندهی برائت پیدا نمیکنند. قاتل شرابخوار سفیر روسیه که شعار و سرود جبهه النصره را سر داد هیچ ارتباطی با فتحالله گولن نداشته و حاصل مدرسه اردوغان در ترکیه است. همانگونه که پاکسازی و دستگیریهای مستمر در ترکیه بسادگی پایان نمییابد، ادامه رشوههای مالی و سیاسی آل سعود و قطر به اردوغان نیز الهامبخش لفاظیهای او و دیگر مقامات ترک است تا طرح آتشبس و مذاکرات آستانه دچار انحراف و یا تغییر محتوا و تخریب شود.
جالب است که الجزیره قطر در مصاحبه با سخنگوی جبههالنصره، خواستههای این جریان تروریستی را به عنوان مطالبات سیاسی در آستانه معرفی میکند و اردوغان و یلدریم و اوغلو هم در روزهای قبل آن را تکرار کردهاند.
یا مقامات ترک به تعهدات خود پایبند خواهند ماند و به حمایتهای خود در ادلب و معبر سرمدا از تروریستهای القاعده و النصره پایان میدهند و با آنها وارد جنگ میشوند و یا در مسیری که آمریکا گام گذاشت و با سرافکندگی از تلاشهای سیاسی کنار ماند، قرار میگیرد. بازی کودکانه یک بام و دو هوا حاصلی شرافتمندانه برای ترکیه و دیگران در بر ندارد و سوریه ابزار چانهزنیهای ژئوپلتیکی نخواهد بود.