علی لطفی پور
دبیر بازنشسته مدارس اهواز
چند سال پیش بعد از شرکت در آزمون کتبی و مصاحبه مدارس خارج از کشور آموزش و پرورش و قبولی در آن آزمون به عنوان مدیر مجتمع اموزشی شهید باهنر رم ایتالیا به همراه خانواده به ایتالیا اعزام شدم. آن مجتمع از نظر وسعت شاید بزرگترین مدارس ایران در خارج از کشور باشد از نظر مقاطع تحصیلی در ان زمان در هر سه مقطع تحصیلی و از هر دو جنسیت دانش اموز داشته است چند هزار مترمربع وسعت دارد یک ساختمان دو طبقه شیک به همراه سالن و تجهیزات ورزشی و نماز خانه وسیع و پارک بازی و زمین چمن فوتبال و دها درخت میوه گردو ' خرمالو ' سیب ' انگور ' به و توت و.... و خانه ویلایی شیک مخصوص مدیر مجتمع و یک کتابخانه بزرگ با بیش از هزار جلد کتاب قدیمی و جدید و یک ازمایشگاه شیمی و فیزیک و یک سالن ورزشی مجهز و قریب بیش از هفده کلاس درس و اطاق مدیر و دبیران و اطاقهای تکثیر و کامپیوتر و بایگانی و....
من حیث المجموع مدرسه آبرومندی برای جمهوری اسلامی ایران در رم _ ایتالیا است. یک روز که فرگاز خانه ما در مدرسه دچار نقص شد یک تعمیر کار ایتالیایی را جهت سرویس و تعمیر به خانه آوردم. بعد از تعمیر آن وقتی می خواست خانه را ترک کند نگاهش به شلنگ گاز افتاد و به من گفت این شلنگ مشکل دارد اگر شلنگ داری بیاور تا آن را تعویض کنم. من که یک شلنگ از قبل در خانه داشتم به او دادم اما آن ایتالیایی نگاهی به تاریخ انقضاء آن کرد و گفت: این مربوط به سال 2002 است الان سال 2003 است این شلنگ قابل استفاده نیست. وقتی من اصرار کردم که یک سال تاثیری نخواهد داشت گفت نه سینیور ( 1 ) همین بی توجهی ها و بی احتیاطی هاست که باعث اتش سوزی مخربی خواهد شد.
هر چه اصرار کردم نه تنها قبول نکرد بلکه به من گفت فردا خودم شلنگ تولید سال 2003 را برایت خواهم آورد. بعد از رفتن تعمیرکار ایتالیایی به خانم گفتم جالب است این فرهنگ قانونمندی و پیشگیری در مردم این کشور نهادینه شده است اما در کشور ما مردم هنوز در وسایل ضروری و اساسی پرخطر از وسایل تاریخ گذشته استفاده می کنند و هیچ ترس و واهمه ای هم از خطرات احتمالی ان ندارند و این امر هم ربطی به حاکمیت و دولت ندارد و بالعکس انگار استفاده ازوسایل تاریخ مصرف گذشته در بین مردم ما نهادینه شده است .
امروز که خبرها و تحلیل های اتش سوزی ساختمان پلاسکو تهران را مرور می کردم با خود گفتم چه حیف شد غیور مردان و پهلوانان اتش نشانان شهید ما مظلومانه فدای بی توجهی و بی قانونی و عدم دور اندیشی مسئولین ذیربط شده اند.
براستی چرا سازمان آتش نشانی ما مجهز به تجهیزات روز و کافی نیست؟ چرا ماشین های آواربرداری سازمان اتش نشانی بروز نباشند ؟ چرا هلی کوپترهای اطفا حریق نباید وجود داشته باشد آن هم در پایتختی با آن همه جمعیت و ساختمان های سربه فلک کشیده و ترافیک سنگین ؟
چرا ساختمان های اینچنینی طبق مقررات ایمنی نباید سیستم اطفای حریق پیشرفنه داشته باشد ؟ چرا برای سازمان اتش نشانی بودجه کافی و منابع کافی در نظر گرفته نمی شود ؟ چرا شهرداری و شورای شهر در بعضی امور حیاتی دور اندیشی نمی کنند و با مصلحت اندیشی و تعارف و رفیق بازی وظیفه نظارتی خود را طبق قانون انجام نمی دهند ؟ و...