نامه 14 کلان شهر کشور نشان می دهد که تهران تافته جدا بافته نيست و برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی در هر نقطه از کشور، باید برنامه ریزی درستی صورت بگیرد و پیشگیری های لازم هم به عمل آید . از طرفی تحقق مسأله «مديريت واحد شهرى» می تواند باعث مسئولیت پذیر کردن مدیران شهری در قبال اتفاقات و رویدادهای شهر شهر بشود
اینکه شهرداران 14 کلان شهر کشور خواستار «مدیریت واحد شهری» شده اند، مسأله مهمی است که باید توجه وافری به این موضوع در قیاس با گذشته صورت بگیرد. بیشتر وقت ها شاید یک اتفاق و تصمیم گیری مهم در پس یک رویداد شکل گرفته و اکنون اتفاق تلخ فرو ریختن ساختمان 56 ساله پلاسکو و جان باختن جمعی از هموطنانمان و همچنین شهادت آتش نشانان فداکار، مقدمه ای شده بر تصمیم گیری برای مسأله مهم «مدیریت واحد شهری».
به گزارش «تابناک»، در پی فروریزش ساختمان پلاسکو و حوادث تلخ ناشی از آن، شهرداران 14 کلانشهر کشور به شهردار تهران نامه نوشتند و ضمن همدردی با خانوادههای داغدار آتشنشانانی که در جریان امدادرسانی حریق ساختمان پلاسکو جان خود را از دست دادند، مدیریت واحد شهری را تنها راهکار پیشگیری از «پلاسکو»های بعدی در کشور خوانده و قرار گرفتن نوک پیکان حملات منتقدان را به سمت شهرداری تهران ناروا و ناجوان مردانه خواندند.
در نامه شهرداران کلانشهرهای کشور خطاب به شهردار تهران آمده است: شعلههای سرکش ساختمان پلاسکو، چنان مهیب بود که به فاجعهای ملی تبدیل شد. خانوادههایی داغدار شدند و یکی از قدیمیترین ابنیه کشور، به تاریخ پرفراز و نشیب نارساییهای زندگی شهری پیوست. با این حال، در پس آوارهای گداخته و شعلههای پنهان، این چهره مهربان و حماسهساز آتشنشانان خدوم شهرداری تهران بود که بار دیگر نمایان شد؛ ایثارگرانی که بدون کوچکترین هراس و تردید، به استقبال فاجعه رفته و نام خود را در صحیفه شهادت، ماندگار ساختند.
در ادامه این نامه با اشاره به اینکه تجارب ارزشمند حادثه پلاسکو، تنها نقطهای است که میتوان با تمرکز بر آن، غمها و بیمها را به افقهای امیدبخش تبدیل کرد، خاطرنشان شده است: ابعاد فنی و عمرانی حادثه، تنها محدود به تهران نیست. شهرداران کلانشهرهای کشور سالهاست که علیرغم بودجههای محدود و درآمدهای ناچیز، اقدامات عمرانی خود را در خدمت تقویت مناطق کمبرخوردار قرار داده و از هر فرصتی برای تبیین موضوع بافتهای ناکارآمد شهری و مخاطرات آن بهره گرفته است. در یک دهه اخیر، کارگروهها و همایشهای مرتبط با مباحث توسعه شهری، عمدتاً با تأکید بر نوسازی ساختارهای شهری و ارتقای امنیت عمرانی، پیگیری شده و همواره حمایتهای تقنینی مجلس محترم و پشتیبانیهای اجرایی دولت، دو ضرورت مهم این تأکیدات عنوان شده است. با این توصیفات، چه تلخ و تأسفبار است که امروز، در حالی که هنوز پیکر آتشنشانان شهید شهرداری تهران، در زیر آوار است، برخی تذکرات سالهای متمادی را از یاد برده و با پیکانهای ناروا، شهرداری تهران را نشانه گرفتهاند.
در ادامه این نامه با تقدیر از آتشنشانان دلاور شهرداری تهران که از نخستین دقایق بروز حادثه، به بهترین نحو ممکن، به ارائه خدمات ایمنی و امداد پرداختند، آمده است: به خوبی مستحضرید که سایر کلانشهرهای کشور با یکسوم تعداد ایستگاههای آتشنشانی پایتخت، توان اجرای چنین عملیات گسترده و پیچیدهای را ندارند. وقوع حادثه مشابه در سایر شهرهای کشور، دور از ذهن نیست و تلفات و خسارت آن، تکاندهنده تصور میشود. از این روی، رویکردهای ایمنی و آتشنشانی، که ارتباط مستقیم با جان شهروندان دارد، موضوع دیگری است که با وقوع حادثه پلاسکو، ایجاد تحول اساسی در آن، بیش از پیش بارز میشود.
شهرداران 14 کلانشهر کشور مدیریت واحد شهری را تنها راهکار پیشگیری از وقوع حوادث مشابه خوانده و تأکید کردهاند: ضرورت «مدیریت واحد شهری» تنها راهبرد موثری است که اولاً: با تحکیم و ایمنسازی بافتهای شهری، میتواند از وقوع حوادث مشابه در یک برنامه میانمدت پیشگیری کند. ثانیاً: در صورت وقوع حوادثی از این قبیل، عملیات امداد و آتشنشانی، با حداکثر انسجام، اجرا شود.
اینکه شهرداران 14 کلان شهر کشور، خواستار «مدیریت واحد شهری» شده اند، مسأله مهمی است که باید توجه وافری نسبت به این موضوع در قیاس با گذشته صورت بگیرد. بیشتر وقت ها شاید یک اتفاق و تصمیم گیری مهم در پس یک رویداد شکل گرفته و اکنون اتفاق تلخ فرو ریختن ساختمان 56 ساله پلاسکو و جان باختن جمعی از هموطنانمان و همچنین شهادت آتش نشانان فداکار، مقدمه ای شده بر تصمیم گیری برای مسأله مهم «مدیریت واحد شهری»
دلیل این کار هم می تواند همین بی توجهی به اخطارهایی درباره عدم تأمین امنیت و ایمنی ساختمان پلاسکو دانست که بارها شهرداری و شهردار تهران آن را مطرح کرده اند، اما دستگاه های اجرایی و نظارتی یا به آن اهتمام نورزیده و یا با اغماض به این مسأاله نگاه کرده اند؛ موضوعی که در نهایت باعث ریزش یک ساختمان قدیمی، از دست رفتن جان برخی از بهترین هموطنان مان و همچنین از دست رفتن مال، کار و دارایی های برخی از کسبه آن هم در شب عید. شاید اگر این مقوله یعنی «مدیریت واحد شهری» در کشور حداقل برای کلان شهرها به رسمیت شناخته بود، امروز یا این اتفاق تلخ نمی افتاد و یا اگر چنین حادثه ای بروز می کرد، مقصر اصلی آن و دستگاهی که در این رابطه کوتاهی کرده بود، به طور مشخص معلوم می شد.
یک نکته دیگری که در پس مقوله «مدیریت واحد شهری» نهفته است و شهرداران کلان شهرهای کشور هم به درستی آن را مورد اشاره قرار داده اند، این است که در مواقع «بحران» باید صفر تا صد جمع کردن یک بحران بر عهده یک متولی مشخص باشد، دستگاهی که همه نهادها حرف آن را می خوانند و در مواقع «بحران» هم گوش به فرمان برای رفع موضوع هستند و هم اینکه تمامی امکانات خود را در اختیار دستگاه متولی برای رفع مسأله قرار می دهند؛ موضوعی که در حادثه پلاسکو حداقل در روزهای اولیه نمود چندانی نداشت و هر دستگاهی هرچند به دقت وظیفه خود را به سرانجام می رساند، اما متولی واحدی در این بین وجود نداشت و اقدامات پراکنده، کار را سخت کرده بود.
در صورت اجرایی شدن «مدیریت واحد شهری» در حقیقت متولی و مسئول شهر مشخص است و موازی کاری و صرف هزینه های موازی به هیچ عنوان صورت نخواهد گرفت. در این شرایط می توان همه موضوعات اعم از ایمن سازی، تأمین هزینه های اجرای خدمات شهری، حمل و نقل عمومی و ... را از یک دستگاه انتظار داشت؛ موضوعی که اکنون در بین اختیارات چند وزارتخانه، شورای شهر و شهرداری ها گم شده است و هر کسی ساز خود را در این میان کوک می کند که برخی اوقات این ساز به قدری ناکوک می شود که وقایعی تلخی نظیر فروریزش پلاسکو را به دنبال دارد.
برای این مسأله دو راهکار می توان ارائه کرد؛ موضوع نخست اینکه «مدیریت واحد شهری» با اختیارات تعیین شده توسط مردم و به صورت انتخابی اعمال شود؛ یعنی اینکه شهرداری از سوی مردم انتخاب شود و کار خود را با اختیاراتی که در حوزه «مدیریت واحد» بر عهده او می گذارند، دنبال کند و دوم آنکه این موضوع به صورت انتصابی باشد و در دست دولت های مختلف. بدین صورت که دولتی این اختیارات را به شهرداران بدهد و همچون ستادهای مختلفی که در بخش های گوناگون برای رسیدن به اهداف تعریف شده تشکیل می شود، در حوزه مدیریت شهری نیز ریاست ستاد را بر عهده شهردار گذاشته و تحقق مطالبات مردمی و دولتی را از او انتظار داشته باشد.
نامه 14 کلان شهر کشور نشان می دهد که تهران تافته جدا بافته نيست و برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی در هر نقطه از کشور باید برنامه ریزی درستی صورت بگیرد و پیشگیری های لازم هم به عمل آید. از طرفی تحقق مسأله «مديريت واحد شهرى» می تواند باعث مسئولیت پذیر کردن مدیران شهری در قبال اتفاقات و رویدادهای شهر شهر بشود و اینکه هر کسی در طول دوره اش باید دستاوردها و ضعف های مشخص شود علاوه بر آن قطعا با چنین رویکردی مدیران آینده نیز نمی توانند مسائل، موضوعات و کاستی ها را بر گردن گذشتگان بیندازند. حال باید دید که با مطرح شدن مساله «مدیریت واحد شهری» از سوی شهرداران 14 کلان شهر کشور، آیا اتفاق جدیدی را در این حوزه شاهد خواهیم بود یا اینکه این مساله هم لحظه ای ای و پس از فروکش کردن اخبار مربوط به حادثه پلاسکو شاهد فروکش کردن مطرح شدن چنین درخواست هایی هم خواهیم بود.
این نامه به امضای صادق نجفی شهردار تبریز، سیدصولت مرتضوی شهردار مشهد، مهدی جمالی نژاد شهردار اصفهان، محمد حضرتپور شهردار ارومیه، سیدخلف موسوی شهردار اهواز، محمدعلی ثابتقدم شهردار رشت، علیرضا پاکفطرت شهردار شیراز، سیدمسلم سیدالحسینی شهردار زاهدان، علی ترکاشوند شهردار کرج، سید مرتضی سقائیان نژاد شهردار قم، علی بابایی راینی شهردار کرمان، آرش رضایی شهردار کرمانشاه، سید مصطفی رسولی شهردار همدان و محمدابراهیم عباسی شهردار اراک رسیده است.