شوشان/ رجبعلی کرد
هنگامی که مجموعه شرایط خاصی روال پیشبینی جریان کار، فعالیت، تولید، خدمترسانی، زندگی، ارتباطات، تامین نیازهای عمومی سلامت، محیط زیست و افکار عمومی را به یک باره تغییر میدهد در این حالت شرایط بحرانی بروز کرده است که با مدیریت درست در این شرایط که همان مدیریت بحران است میتوان آسیبهای ناشی از آن را به حداقل رساند. مدیریت بحران به معنای سوق دادن هدفمند جریان پیشرفت امور به روالی قابل کنترل و انتظار برگشت امور در اسرع وقت به شرایط قبل از بحران. استان خوزستان سالهاست که طعم تلخ بحرانها را چشیده و بزرگترین و بدترین بحران را که همانا جنگ تحمیلی باشد، تجربه و تحمل کرده و پس از آن با بحرانهای دیگری از جمله ریزگردها و اخیراً قطعی پیدرپی آب و برق آن هم به مدت طولانی مواجه است.
آنجا که پای حیثیت و منافع ملی در میان باشد و عوامل بحران غیرمترقبه یا خارجی و به عبارت واضحتر مربوط به غفلت و کمتوجهی و ضعف مدیریت نباشد خوزستانیها تحمل میکنند و با افتخار با مسایل و مشکلات کنار میآیند و با صبوری و صلابت مقاومت میکنند و توضیح واضحات است که خوزستانیها در استقامت و جانفشانی الگو و سرآمد هستند.
اما وقتی که به این استان که به فرمایش امام راحل دین خود را به اسلام ادا کرده و قسمت عمده تولید ناخالص ملی کشور حاصل تولیدات این استان است و از طرفی بخش عمده معضلات و نابسامانیها و بحرانها در این استان منشا داخلی دارد و با توجه و تمرکز بیشتر و مدیریت کارآمد ملی و محلی قابل حل است، اما لاینحل مانده، اینجا دیگر صبوری و دم نزدن معنایی ندارد و بلکه برعکس سکوت و انفعال باعث پسرفت استان و ضایع شدن حقوق مردم انقلابی و شهیدپرور این استان است. این استان ثابت کرد که برای دفاع از میهن اسلامی و نظام همیشه ایستاده و آماده است. نمونه بارز آن تعداد شهدای مدافع حرم است. با این مقدمه خواستم هم مروری بر سابقه مقاومت درخشان خوزستان داشته باشم و هم اینکه به مسئولین گوشزد کنم که شما هم دین خودتان را به خوزستان ادا کنید.
وجود بحران بخش جداییناپذیر جوامع امروزی است و روزانه اخبار بحرانهای سیاسی، اجتماعی، طبیعی و... را از سراسر جهان میشنویم و چه بخواهیم و چه نخواهیم این بحرانهای بزرگ و کوچک سازمانها و دولتها را تهدید میکند و این دولتها هستند که باید با درایت و برنامهریزی از بحران جلوگیری و در صورت بروز، آن را مدیریت کنند تا تبعات منفی آن را به حداقل ممکن برسانند.
ریزگردها بیش از یک دهه است که مهمان خوزستانیهاست و تبدیل به یک بحران شده و تبعات منفی فراوانی را داشته و دارد. هرروزی که مدارس و دانشگاهها تعطیل میشوند خسارت جبرانناپذیر غیرملموسی بر خوزستان و ایران وارد میکند. این بحران به درستی مدیریت نشد و مدیران ملی آنچنانکه شایسته بود به این موضوع ورود نکردند و الان شاهد بحرانی دیگر شدیم. بحران قطع آب و برق و به تبع آن اختلال در تلفنها و ارتباطات و اختلال در تولیدات از جمله تولید نفت که بخش عظیم بودجه ما وابسته به آن است.
اگر بهدرستی بحران ریزگردها مدیریت میشد شاهد بحرانهای دیگر نبودیم وبه عنوان یک شهروند دلسوزتاکید میکنم اگر در این مقطع مدیریت بحران کارآمد نباشد، دچار بحرانهای دیگر میشویم و خدا آن روز را نیاورد. این وضعیت بغرنجی که اخیراً شاهد آن هستیم ناشی از بحران گرد و غبار و ریزگردها است که متاسفانه تاکنون اقدام شایستهای در این خصوص صورت نگرفت. یکی از دلایل و بهتر بگوییم بهانههای عدم اقدام جدی در این مورد کمبود اعتبارات است که همگان بر این امر واقف هستیم. اما مدیران کلان باید بین یک طرح و پروژه معمولی و بحرانی فرق قایل شوند. سوال کلیدی این است که آیا خسارات ناشی از این پدیده و بحران را برآورد کردهاند؟ آیا خساراتی که در این مدت به وسایل و امکانات وابزار و مقرهها و ترانسها و پستهای اصلی و فرعی و بهطور کلی به بخش برق و آب این استان وارد شده و میشود را محاسبه و برآورد کردهاند.
آیا دیگر خسارتهای مادی و معنوی مستقیم و غیر مستقیم را محاسبه کردهاند؟ این اتفاقات حوادث غیرمترقبه و غیر قابل پیشبینی نیستند بلکه کاملاً قابل پیشبینی و سپس پیشگیری هستند. پیشبینی و پیشگیری یکی از اجزای مدیریت بحران است.
در این استان پدیده گرد و خاک بهطور مکرر وجود دارد. امکان بارندگیهای شدید و خفیف و مه و رطوبت وجود دارد و این امر باعث از بین رفتن عایق خطوط و سپس برقرفتگی و قطع آب و... میشود. بنابراین ضمن تقدیر از اقدامات شبانهروزی مدیران و کارکنان درگیر این بحرانها باید بگویم که ما دچار یک بحران مدیریتی نیز هستیم. هر تلاشی ممکن است به نتیجه نرسد و یا نتیجه قابل قبول را نداشته باشد. هرچه که تلاشها حساب شده و برنامهریزی شده باشند اثربخشی آن بیشتر است. لازم است اطلاعات دقیق در دست باشد تا بر اساس آن تصمیمگیری درست صورت گیرد. در مدیریت بحران قدم به قدم تلاشها اگر روی محاسبات و معیار و شاخصهای درست نباشد خود موجب بحرانهای دیگر میشود. هم اکنون مدیران اجرایی و مدیریت بحران تصور کنند که در هفته آینده ریزگردها مهمان ما باشند وسپس بارندگی خفیف رخ میدهد و به فکر چاره باشند. برنامهها و اقدامات کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت تعریف شوند.
درست است این بحران در خوزستان رخ میدهد اما تبعات آن بهصورت مستقیم و غیرمستقیم متوجه کشور است. پس میطلبد که به عنوان یک معضل ملی به آن نگاه و توجه شود و امکانات و اعتبارات ملی برای رفع این بحران در نظر گرفته شود. الان هم دیر نشده و مدیران محترم باید با تدبیر و آیندهنگری و چارهاندیشی، این گونه حوادث را پیشبینی کرده و در این خصوص فعالانه برخورد کنند نه منفعلانه.