شوشان/سید رضا طباطبایی
اتفاقات چند هفته اخیر در خوزستان و خصوصا اهواز و قطعی مکرر آب و برق و بعضا تلفن دل هر انسانی را به درد می آورد.مردم استانی که مهمترین استان کشور است به لحاظ اقتصادی و هنوز داغ تخریب حاصل از جنگ را بر پیشانی دارد شایسته اینهمه فشار و نابسامانی نیستند و قطعا مدیران مربوطه چه در سطح محلی و چه ملی از گذشته و حال در مقابل این اتفاقات مسولند و باید پاسخگو باشند.از سوی دیگر اعتراض حق مردم است و اگر نبود این اعتراضها شاید امروز استان در مرکز توجه مسولین و مردم اقصی نقاط کشور نبود.
اما آنچه دل را آزرده میکند هجوم به شخصیست که تنها 7 ماه از دوران مسولیت او در مقام استاندار خوزستان میگذرد.
شریعتی کسییت که اگر هیچکاری نکرده باشد اما پیگیری و تلاش او طی این مدت کوتاه بسیاری را به وجود نارساییها و مشکلات انباشته شده طی سالیان آگاه کرد.
فضایی را به وجود آورد که امروز اعتراض مدنی شهروندان به رسمیت شناخته شده و مردم بدون ترس و واهمه در تجمعات اعتراضی شرکت میکنند و حرف خود را با بالاترین مقامات استان در میان میگذارند.
اما متاسفانه عده ای ناجوانمردانه او را مخاطب قرار داده و از او میخواهند پاسخگوی سو مدیریت سالهای طولانی گذشته باشد.
به عنوان کسی که نزدیک به 15 سال است شریعتی را از نزدیک میشناسم به صداقت و تلاش او در جهت حل مشکلات استان شهادت میدهم.
او مانند بسیاری از مدیران هیچگاه در جهت توجیه کمبودها و مشکلات سخن نگفت،رسم نیکوی عذرخواهی از مردم را باب کرد و بی هیچ واهمه ای بارها از مردم عذرخواهی کرد چیزی که در وضعیت امروز مدیران محلی و ملی ما کمتر شاهد آن هستیم.از مردم عادی انتظار زیادی نمیرود آنها حکومت را فارغ از اینکه چه کسی امروز مسول است پیکره واحدی میبینند که مشکلات امروز حاصل عملکرد آنهاست.
اما تعجب از برخی سیاسیون و افراد رسانه ای و به اصطلاح نخبگان استان است که با علم به گذشته ماجرا و کوتاهی هایی که در دولتهای گذشته و خصوصا 8 ساله دولتهای نهم و دهم صورت گرفت و آنچه اینروزها شاهد آن هستیم میراث آن عملکرد ناصواب است،همه چیز را از شریعتی میخواهند!!!سنت خوبی نیست که ما به اسم دفاع از حق مردم مطامع کوتاه خود را محور تمامی اتفاقات قرار دهیم و تمام نداشته های خود را از کسی بخواهیم که تنها 7 ماه از استانداری او میگذرد.
مدتی پیش با یکی از مسولین آب و فاضلاب روستایی استان همکلام شده بودم او از طرحهای آبرسانی به تعدادی از روستاهای استان سخن میگفت روستاهایی که برخیشان در فاصله ای کمتر از 10 کیلومتر از شهرها قرار دارند!! وقتی تعجب مرا دید که چگونه است که پس از گذشت 38 سال از انقلاب و 28 سال از جنگ در مجاورت شهرها مناطقی وجود دارد که آب آشامیدنی ندارند به نکته جالبی اشاره کرد، این مسول گفت اگر شریعتی نبود و حضور میدانی او در مناطق مختلف استان نبود و ارتباط سینه به سینه او با مردم نبود شاید این روستاها امروز هم آب نداشتند!!
همیشه از مجیز گویی ابا داشته ام خصوصا از اصحاب قدرت اما ناجوانمردی را از مجیز گویی بدتر میدانم.
نقد حق همه هست قطعا عملکرد شریعتی هم بی ایراد نیست و باید گفته شود و به قول خود شریعتی نقد منصفانه بی معنیست نقد باید بی پروا باشد اما نقد ناجوانمردانه که پشت پرده آن برخی خواسته های نامشروع است نقد ناجوانمردانه است.
اگر آن زمانی که صدها میلیارد دلار درآمدهای نفتی در دو دولت گذشته به باد نمیرفت و با مدیریت صحیح و دلسوزانه و کارشناسی با اعتبارات موجود که کم هم نبود، طرحهای بیابان زدایی و تقویت زیر ساختهای آب و برق انجام میگرفت امروز بسیاری از مشکلات ما کمتر بود.
هر عقل سلیمی میپذیرد که ریشه کنی پدیده ریزگردها که مادر مشکلات امروز است در کوتاه مدت میسر نیست پس اگر 10 سال پیش که شروع این پدیده بود متولیان امر در آن زمان دلسوزانه به فکر مردم و زادبوم این سرزمین بودند امروز ما وضعیتی بهتر داشتیم اما حیف و صد حیف که این سرمایه کشور بود که به باد رفت.اما متاسفانه عده ای که در وجدانشان هدف وسیله را توجیه میکند انصاف را کنار گذاشته و تمام آمال و آرزوهای خود را از شریعتی میخواهند!!
بیایید کمی منصف باشیم شاید فردایی ما مسول شدیم، خداوند هم بندگانش را برای آنچه که در اختیار آنها نبوده بازخواست نمیکند.