فرهادی در فیلم های خود مخاطب جهانی اعم از ایرانی و غیر ایرانی را هدف می گیرد و شاید مهم ترین دلیل موفقیت آثار ساخته شده از سوی این کارگردان موفق ایرانی نیز در همین نکته نهفته باشد،
مازیار آقازاده - اعطای دومین جایزه اسکار به "اصغر فرهادی" کارگردان ایرانی بابت فیلم "فروشنده" بازتاب گسترده ای در رسانه ها و فضای مجازی داخلی و بین المللی داشته است.
فرهادی بامداد امروز در حالی دومین اسکار خود را دریافت کرد که مراسم امسال را به دلیل فرمان ضد مهاجرتی ترامپ بایکوت کرده بود و در اقدامی که بسیاری آن را هوشمندانه خوانده اند دو شهروند آمریکایی موفق با تبار ایرانی را به عنوان نماینده خود برای دریافت جایزه در این مراسم معرفی کرده بود.
از سوی دیگر مراسم اسکار امسال به نحو آشکاری بیش از سال های پیش درگیر برخی حواشی سیاسی شده است که ریشه آن در مخالفت بخش اعظمی از اعضای جامعه سینمایی آمریکا با سیاست ها و اقدامات دونالد ترامپ رییس جمهور جدید آمریکاست.
همین مسایل و حواشی سبب شده تا عده ای با اشاره به "سیاسی شدن جشنواره اسکار امسال" اعطای جایزه به فیلم فرهادی در جشنواره اسکار امسال را با انگیزه های سیاسی بدانند. این عده ادعا می کنند اگر دست اندرکاران جشنواره اسکار تنها ملاک های هنری را در نظر می گرفتند شاید اسکار امسال به فیلم فروشنده اصغر فرهادی اعطا نمی شد.
درباره طرح شبهه سیاسی بودن اعطای جوایز بین المللی به سینماگران ایرانی چند نکته قابل ذکر است:
1- از دو دهه گذشته که موضوع حضور فیلم های برخی کارگردانان ایرانی در جشنواره های غربی با گرفتن نخل طلای فستیوال کن از سوی "عباس کیارستمی" کارگردان فقید و شهیر ایرانی مطرح شده است؛ همواره انگ سیاسی کاری و فیلم های جشنواره ای از سوی برخی از منتقدان سینمایی و حتی کارگردانان داخلی سینما به کارگردانان مطرح سینمای ایران در عرصه بین المللی وارد شده است.
این دسته از منتقدان با تاکید بر اینکه کشورهای غربی در اقدامی هدفمند فیلم های سیاه نمایی شده ازوضعیت ایران و یا فیلم های ساخته شده توسط برخی کارگردانان را به دلیل " انگیزه های سیاسی" بزرگ می کنند، جنبه های هنری این فیلم ها را در حاشیه و سایه قرار می دهند.
در این باره می توان به سه نکته اشاره کرد:
الف- در دو دهه گذشته فیلم هایی از سینمای ایران در جشنواره های خارجی خوش درخشیده اند که نه تنها انگ سیاه نمایی درباره وضعیت جامعه ایران به آنها نمی چسبد بلکه این فیلم ها غالبا با "تم" و موضوعی انسانی ساخته شده اند و بر احساسات و زبان مشترک انسان ها فارغ از نژاد و مذهب و... تمرکز کرده بودند که به عنوان نمونه این فیلم ها می توان به "طعم گیلاس" عباس کیارستی و دو فیلم برنده اسکار فرهادی یعنی " جدایی نادر از سیمین " و "فروشنده " اشاره کرد. این سه فیلم مهم ترین جوایز سینمایی بین المللی را دریافت کرده اند در حالی که موضوع اصلی هر سه فیلم احساسات مشترک انسانی بوده و نه سیاه نمایی مورد ادعای برخی از منتقدان و یا ترویج الگوی خاص زندگی و..
ب- انگ "فیلم های جشنواره ای" و "سیاسی کاری" که از سوی برخی منتقدان داخلی در دو دهه گذشته درباره کارهای درخشان چند کارگردان مطرح و بین المللی کشورمان مطرح شده همواره یک ادعای مرکزی داشته و آن اینکه : "این فیلم ها اساسا نگاهی به مخاطب داخلی ندارند و تنها جشنواره های خارجی را هدف گرفته و برای این جشنواره ها ساخته می شوند." اما دو فیلم برنده اسکار فرهادی پس از آنکه در داخل ایران با استقبال شایان توجه روبرو شدند روانه بازار بین المللی شدند و این انگ به هیچ عنوان به دو فیلم برنده اسکار فرهادی نمی چسبد و به عبارت دیگر فرهادی با دو فیلم برنده اسکار خود هم دل میلیون ها ایرانی را ربود و هم در خارج از کشور نیز فاتح مهم ترین جشنواره های بین المللی شد.
در واقع فرهادی از معدود کارگردانان موفق و صاحب سبک در سینمای ایران است که نه به تنهایی مخاطب داخلی و نه صرفا مخاطب خارجی را هدف قرار می دهد، او در فیلم های خود مخاطب جهانی اعم از ایرانی و غیر ایرانی را هدف می گیرد و شاید مهم ترین دلیل موفقیت آثار ساخته شده از سوی این کارگردان موفق ایرانی نیز در همین نکته نهفته باشد، چون فیلم های فرهادی می تواند به راحتی با طیف وسیعی از مردم در چهار گوشه جهان ارتباط برقرار کند.
پ – ادعای سیاسی کاری و فیلم جشنواره ای همواره یک رابطه یک طرفه تعریف شده است ؛ برخی منتقدان داخلی دو دهه است که می گویند : "جشنواره های غربی با هدف هایی چون ایجاد یک الگوی غربی مورد پسند در داخل کشوری با ویژگی های ایران و نیز مقابله با مخالفت با الگو های مذهبی و حکومتی حاکم بر ایران از فیلم های برخی کارگردانان ایرانی استقبال می کنند و با دادن جایزه به آنها ساخت چنین فیلم هایی را مورد تشویق قرار می دهند" اما در فقره اخیر و در مراسم اسکار 2017 قضیه کاملا برعکس شد و اگر هم ملاحظه ای سیاسی در کار بوده باشد این اختلافات و قطب بندی های داخلی بین دو جناح محافظه کار و دموکرات (لیبرال) آمریکا بود که مراسم اسکار امسال را تحت تاثیر قرار داده بود نه ملاحظات مربوط به نگاه معطوف به تهاجم فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران!
2- مراسم اسکار در طی نزدیک به 9 دهه از عمر خود همواره با چاشنی حواشی سیاسی همراه بوده است و این مساله ای تازه و جدیدی نیست. تاثر از فضای سیاسی البته مختص به اسکار هم نیست و در بسیاری از جشنواره های مطرح بین المللی می توان رگه هایی از ملاحظات سیاسی را هم دید همان طور که در جشنواره "فجر" خودمان هم می توان رگه هایی از ملاحظات سیاسی را مشاهده کرد.
این مساله به هیچ وجه نمی تواند اعتبار جشنواره های بین المللی را زیر سوال ببرد چه آنکه این جشنواره ها در فضای خلاء نیستند و در همان محیط انسانی برگزار می شوند که متاثر از موضوعات و رویدادهای مختلف سیاسی و اجتماعی است و بسیاری از فیلم های حاضر در این جشنواره ها نیز به هر صورت بر موضوعی سیاسی یا اجتماعی اشاره دارند و بسیاری از کارگردانان و بازیگران سرشناس دنیا نیز به هر جهت علایق و سلایق و دیدگاه های خاص سیاسی خود را دارند؛ جمیع این عوامل سبب می شود جشنواره ها نیز متاثر از فضای سیاسی شوند و این مساله ای اجتناب ناپذیر است و فی نفسه مضموم هم نیست؛ نکته مضموم به نظر نگارنده آنجایی خواهد بود که فضای سیاسی سایه سنگین خود را بر فضای هنری تحمیل کند و معیارهای قضاوت را به صورت جدی متاثر کند که در نتیجه آن فیلم ها و هنرمندانی شایسته به حاشیه بروند و فیلم ها و هنرمندانی با شایستگی هنری کمتر- و یا با سفارش و هشدار متنفذان - به صدر بیایند.
3- اتهام سیاسی بودن دومین اسکار فرهادی چندان موجه نیست چرا که فیلم فرهادی همین چند ماه پیش دو جایزه معتبر و مهم از جشنواره بین المللی فیلم کن فرانسه را از آن خود کرد و اگر اعطای جایزه به فرهادی سیاسی می بود و فاقد معیار هنری موجه ، درباره جشنواره فیلم کن چه ادعایی را می توان به میان انداخت؟!
4- فرهادی در سال های گذشته با ساخت فیلم های ماندگار و اثر بخش نشان داده که خلف شایسته ای برای کارگردان صاحب نام فقید ایرانی یعنی مرحوم " عباس کیارستمی" است و به خوبی زبان مشترک انسان ها را می فهمد و این قابلیت و توانایی را دارد که به گفته خودش " با چرخش دوربینهایش به مشترکات انسانی، کلیشههایی که از ملیتها و ادیان مختلف ساخته شده است را بشکند. "
به گمان نگارنده ، این توانایی فوق العاده فرهادی است که توانسته نام او در کنار کارگردانانی مطرح و جهانی بنشاند و زبان فیلم او را جهانی کند.