تلنگري بر وجدان هاي بيدار

شوشان - محمد مالي

در دو دهه گذشته آن قدر بر امپراطوري فساد و سوء استفاده و ناكارآمدي تاخته ام كه نگران نباشم دفاع امروزم به هدفي ضد ماهيت آن تبديل شود كه اگر شد چه باك! حق گويي هزينه دارد. با اين همه، به نوشتن هاي سخت عادت دارم و بر اين گمان و باورم اين روزها كه ناجوانمردانه بدون محاسبه خدمات و تلاش هاي كليت غالب در مجموعه مديريت شهري، اخلاقيات فراموش و حقيقت در كلاف سردرگم تصويه حساب هاي بعضا شخصي، جناحي و حتي قومي گم شده و سكه تخريب رواج گرفته است اگر قلمي داري و سكوت روا مي داري يعني معتقدي آتش كه گرفت تر و خشك مي سوزاند. لاجرم امروز، دفاع از شهرداري؛ دفاع از دست هاي پينه بسته، چشم هاي سو رفته، زانوهاي از رمق افتاده، كمرهاي تا گرفته و زبان هاي نه شنيده است. دفاع از هزاران نفر كارگر، كارمند، زن، مرد و صدها مدير با تجربه در رده هاي مختلف كه در هر مناسبتي، در گرما و سرما و در هر شرايطي چرخ شهر را مي چرخانند. از رانندگان شريف اتوبوسراني و تاكسي راني تا آتش نشانان دلاور و نيروهاي شريف خدمات شهري و فضاي سبز تا كارشناسان شهرسازي و بخش هاي عمراني، فرهنگي و اجتماعي.

دفاع از شهرداري، دفاع از هويت ديرپاي شهر است كه در يك قرن گذشته زير دست و پاي تبعيض نفتي و نگاه سانترال صنعت محور له شده است، دفاع از يك شهر بي دفاع است كه هشت سال زير باران گلوله و جنگ بود و امروز زير باران اسيدي و طوفان ريزگردي است و كدام زبان منصف يك بار گفت كه اين ها درد است از هر طرف كه بخواني... حالا باز هم شهرداري تنها شده است مثل هميشه، وقتي در مقام مصلحت جويي، هر يك از ما سلطان جزيره خود مي شويم و فراموش مي كنيم شهرمان محصول بي تفاوتي يك قرن گذشته است، برآيند همه ما و يادمان مي رود كه ما براي اهواز چه كرده ايم و دايما بر طبل اهواز براي ما چه كرد مي كوبيم.

حالا من مي خواهم تلنگري باشم براي وجدان هاي بيدار.

آقايان، خانم ها...

اگر فسادي باشد، مدعي آن قريب دوازده هزار نفر نيروي انساني سالم، نخبه و مظلوم شهرداري اهواز است.

همه ما سرمان را مي دهيم تا ريشه فساد زده شود، اما مگر مي توان با حرمت و آبروي انساني كه متهم است بازي كرد و بالاتر؛ انساني كه حتي در معرض اتهام نيست مجرم خواند؟

كدام محكمه قضايي و عقلاني، قانوني؛ ديني و اخلاقي چنين مجوزي اعطا كرده است. چرا پيش از اطلاعرساني نهادهاي مسول قضايي يا انتظامي و يا امنيتي؛ تيغ گرفته ايم و به شمشير همه را مي زنيم و يادمان مي رود كه با اين رويه كسي مقيم حريم امن حرم نخواهد ماند.

اين انقلاب مرهون خون هزاران شهيد و جانباز و آزاده و خانواده هاي آنان است كه از انقلاب تا جنگ و حرم، شهرداري اهواز افتخار دارد در همه صحنه ها حضور داشته، همچنان كه احدي به حرمت همين خون ها و جان ها نبايد از حق الناس به نفع شخصي استفاده كند و اگر كرد بايد در انتظار عقوبتي سخت باشد آيا ما نيز حرمت اين عزيزان را نگاه داشتيم و در پي گدايي لايك و بادي كه وزيدن گرفته و چند فالور بيشتر چشم بر همه چيز بسته ايم.

به خود بياييم، بگذاريم عدالت با همه زيبايي و شيرينيش اجرا شود و پيش از قلم قاضي، حكم صادر نكنيم، يادمان باشد او كه آبروي انساني را به بازي مي گيرد آيس من رحمه الله هست.

چشم بر خدمات و تلاش هاي هزاران نفر نبنديم كه اين بازي با آبرو و حيثيت هزاران نفر به هدف مقدس مبارزه با فساد كمكي نخواهد كرد.

آري اين نوشته در مقام دفاع از كليت شهرداري اهواز بود كه با سلامت و به رغم همه مشكلات و كمبودها و سختي ها راه خدمت پيش گرفته اند و تذكر به جداسازي سرنوشت چند نفر از همه اين مجموعه كه البته آن هم با دستگاه هاي ذي صلاح با صلابت و چشم هاي پاك هميشه بيدار است.

مراقب باشيم، اين روزها در آستانه بهار طبيعت، خستگي را به تن هزاران نفر از قبيله بلديه نگذاريم و حرمت نگاه داريم كه در فرودست انگار كفتري مي خورد آب و دود اين آتش عاقبت چشم هاي همه را خواهد سوزاند...