شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۶۳۷۵
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۱
صحبت درباره 3000 کودک است که هنوز دست تقدیر کودکی شان را نربوده، راه زندگی‌شان تغییر نکردهو کم و بیش می‌توانند کودکی کنند اما به زودی قرار است به مسیری سوق داده شوند که انتهای آن برای بسیاری شان تلخ است. آنقدر تلخ که از هم اکنون می‌توان نامشان را بر پرونده‌های قضایی دید!
صحبت درباره 3000 کودک است که هنوز دست تقدیر کودکی شان را نربوده، راه زندگی‌شان تغییر نکردهو کم و بیش می‌توانند کودکی کنند اما به زودی قرار است به مسیری سوق داده شوند که انتهای آن برای بسیاری شان تلخ است. آنقدر تلخ که از هم اکنون می‌توان نامشان را بر پرونده‌های قضایی دید!

به گزارش «تابناک»، آخرین جلسه شورای گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی سال ۹۵ در حالی به میزبانی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار شد که طی آن، سکاندار این وزارت‌خانه با ارائه آمارهایی دردناک، از وزیر اقتصاد و دارایی، ریاست این جلسه و حاضرانی چون رئیس اتاق بازرگانی ایران، جمعی از فعالان اقتصادی و کسب و کار و روسای کمیسیون های «اقتصادی» و «صنایع و معادن» مجلس خواست در راستای مسئولیت اجتماعی‌شان، برای رفع آن چاره جویی نمایند.

آماری دردناک که زیاد درباره‌اش شنیده‌ایم اما آنقدر جدی گرفته نشده که حالا به اعداد و ارقامی درشت رسیده است؛ ورود سالانه 3000 کودک به بازار کار. کودکان کاری که دیگر «کودک» قلمداد کردنشان اشتباه است، چراکه اغلب فرصتی برای کودکی کردن ندارند و می‌بایست با انواع ناملایمات کنار آمده و تن به مبنایی برای موفقیت دهند که به ایشان تحمیل شده و چه بسا درکش نیز برایشان ساده نباشد.

کافی است به یادآوریم که چندبار در مواجهه با کودکان کار در خیابان ها، با این درخواست مواجه شده‌ایم که از ایشان خرید کرده یا حتی بی خرید محصول یا خدمت از ایشان، پولی به ایشان پرداخت کنیم تا بتوانند چیزی برای خوردن تهیه نموده یا به کار روزانه شان پایان داده و برای استراحت روانه منزل شوند؟
 
سرنوشت تیره و تار در انتظار3000 کودک در سال 96 

حقیقتی تلخ که اگرچه ممکن است بارها به واسطه مواجهه با آن، قطرات اشک در چشمانمان حلقه زده یا از گونه هایمان سقوط کرده باشد اما به مرور برای بسیاری‌مان تکراری شده و می‌شود و تنها تاثر انگیز جلوه می‌کند. روندی که در انتهای آن، بی تفاوتی به سرنوشت این کودکان و آتیه شان در وجودمان شکل می‌گیرد و موجب می‌شود به کار گیرندگان این کودکان جسور تر شده و شمار این کودکان افزایش بیابد.

درست مثل وضعیتی که وزیر رفاه در قالب یک عدد بیانش می‌کند و هیچ کس با شنیدنش به تکاپو نمی‌افتد تا پایانش دهد. انگار نه انگار که درباره عددی به بزرگی 3000 کودک در سال سخن می‌گوییم که حکایت از ورود روزانه بیش از 8 کودک به بازار کار است و به دنبال آن، می‌توان اعداد وارقام فراوانی را پشت سر هم چید و قطار کرد. آمار کودکانی که از تحصیل باز می‌مانند، آمار کودکانی که بزه کار می‌شوند، آمار کودکانی که محرومیت می‌چشند و با هزار درد و رنج دست به گریبانند، آمار کودکانی که مورد سواستفاده قرار می‌گیرند، از سو تغذیه جان می‌دهند، تصادف می‌کنند، در حوادث کار سلامتی‌شان را از دست می‌دهند و ده‌ها و صدها آمار دیگر.

روایتی به غایت رنج آور و دردناک که حکایت کوتاهی ها و قصورهای فراوانی در بطن آن نهفته است. از این رو که می‌دانیم بر اساس قوانین، به کارگیری کودکان غیرقانونی‌ست و سکوت ماموران اجرای قانون در این باره را شاهدیم. قصوری که مشابه آن را در نهادهایی که متولی حمایت از این کودکان هستند، یا وظیفه آموزش دادن به ایشان را عهده دارند، یا می‌بایست از وقوع جرم پیشگیری کرده و به این دلیل، می‌بایست این کودکان را از گام نهادن به مسیر جرم و بزه دور نگهدارند و... می‌توان دید.

مجموعه تاسف برانگیز از زنجیره قصورها که سرنوشت این کودکان به آن گره خورده و آینده‌ای تیره و تار برای ایشان رقم می‌زند. برای کودکانی که سال 96 سه هزار تن بر شمارشان افزوده می‌شود تا در کنار آنهایی که امسال و سالهای قبل از کودکی‌شان جدا شده و به جبر سرپرست‌هایشان، روانه بازار کار شده‌اند، جمعیتی بزرگ را شکل دهند که تا به امروز هیچ کارویژه‌ای برای حمایت از ایشان شکل نگرفته و ظاهرا تنها سرشماری‌شان بر عهده مسئولان است! 

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار