شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۷۰۰۹
تاریخ انتشار: ۰۶ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۴
 اکبر ظریفی


در ساختارهای ریشه دار مردمی،ارزش کار مردم را کارشان نهادینه کرده است و نیازی به شناساندن و بوق و کرنا ندارد.بهره وری از راه کارها که با دستان نمایندگان بیشترینه مردم انجام می پذیرد، نمایان می گردد.به دیگر سخن،همه فرجام اندیشه های خودرا در قالب کار های انجام یافته می بینند و خود را در نتایج به دست آمده همراه.اینجاست که هر کسی به نقد خود خواهد پرداخت و”خود کرده را تدبیر نیست”مثالی برجای نشسته است.

پس،به کار گرفتن مردم برای کارهای خود هنگامی بهره خواهد داشت که "همه-به معنای بیشترینه مردم-” به "وظایف”و”حقوق”خود واقف باشند،در غیر این صورت "برنامه”بایسته به خوبی پیش نخواهد رفت و کار نه در جای خود به آئین خواهد بود.

باری،ما اکنون در چه وضعی هستیم؟بیشترینه مردم ما به چه می اندیشند؟از وظایف و حقوق خود چه شناختی دارند؟مشکلات و نواقص را در چه کیفیتی می بینند؟اصلا آنچه می بینند،همان مشکل است؟وآیا در این صورت می توانیم شناخت درستی از مردمان داشته باشیم؟خواسته های بیشترینه مردم چه چیزی خواهد بود؟و…اگر پاسخ درستی برای این پرسش ها داشته باشیم،خواهیم گفت که ما اکنون در وضعی نیستیم که بیشتر مردم در شرایط بایسته باشند!چه انتخاب کننده و چه انتخاب شونده!.ماهنوز در ورودی های دالان مردم گزینی هستیم،الگویی جهانی که دربسیاری از کشورها پاسخ خوبی داده است.برای مردمانی که برای رسیدن به این پایه تمرین های زیادی کرده اند،به این شکل کار آشنایی داشته اند.ما که در چنین وضعی نیستیم ،راه کارمان چیست؟چه باید بود و باید کرد؟

در چنین وضعی که ما هستیم به نظر می رسد که باید به فکر اجرای”الگوی خودمانی” باشیم!الگویی که ضرورت رفتارهای اجتماعی ما ساخته است.ماهنوز گرفتار سنت ها در کنش هایمان هستیم،سنت هایی که مانعی برای نوگرایی ما است،نه سنت های مقوم و همراه با ایده های تازه.در ساختارهای گذشته گرا-بخوان سنتی-نخبه های نسبی که دارای ویژگی های ساختاری ویژه خود هستند،نقش آفرین اصلی هستند.دیگران چشم به راه الگو برداری از آنها هستند،”بزرگتر”باید نظر بدهد تا ماهم درپی آن برویم.

چه بخواهیم و چه نخواهیم، اکنون چنین وضعی بر تصمیم گیری های بیشترینه مردم ما حاکم است،آنچه که این وضع را تشدید کرده است رقابت های مبتنی بر مولفه هایی است که استانداردهای ساخته محیطی بر آن سایه افکنده است.واین همان ورودی دالانی است که در بالا به آن اشاره شد.بسیار خب،در این وضع کدام نخبگان کاربرد دارند؟آنهایی که چشم به فردا دارند یا آنان که در گذشته بین آسمان و زمین آویزانند؟اگر جنس فکر نخبگان از دیگرانی که گرفتار سنت هستند،همگرایی داشته باشد، جامعه مورد نظر کنشی ارتجاعی خواهد داشت-یعنی خلاف توسعه.اگر نخبگان روبه جلو نگاه داشته باشند،به سوی تازگی کنش خواهند داشت.در چه صورت چنین وضعی خواهد بود؟روشن است که کنش مبتنی بر ایده و فکر و اندیشه های نو ،راه نو در پیش پای ما خواهد گذاشت-کنش های دارای استانداردهای امروزین، تحزب.

بسیاری می گویند که برای اداره شهر کارشناس های مربوطه باید در شورا گزینش شوند،البته سخن درستی است و نمی توان در برابر این سخن گارد گرفت،اما حرف این است که مکانیزم گزینش این کارشناسان چیست؟اگر تابع نگاه مبتنی بر شاخص های ژنتیکی شدیم،به سوی گذشته حرکت کرده ایم!یعنی ما بسیاری از انرژی ها را که دارای امتیاز برابری ژنتیکی با مانیستند ،از دست خواهیم داد.گزینش های مبتنی بر توانایی های گوناگون فردی ازجمله مکان نقش آفرینی و امکان،خود یک روش گزینش کور به حساب می آید که ارتجاعی تر از نوع اول است.می ماند روش شناسایی دقیق مبتنی بر کاربرد های مورد نیاز بایسته های شهری،وآن هم تنها ازمسیر کنش های گروهی سیاسی اجتماعی امکان پذیر است.البته اینکه تاثیر گذاران و تصمیم گیران گروه ها چه شاخص هایی را باید رعایت کنند،مطلب دیگریست که در جای خود باید بررسی گردد.

 

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار