داریوش مرادی
"بسیار بجاست که مردم بدانند هر کسى را انتخاب مىکنند، مسؤولیتهایى در مقابل این انتخاب بر دوش آنهاست؛ همچنانکه اگر انتخابشان انتخاب خوبى باشد و انشاءاللّه بهوسیلهى آن شخصِ منتخب، کارهاى خوبى براى مردم و کشور انجام گیرد، ثوابها و اجرهایى هم به آنها منتقل مىشود. به همین علّت است که باید حقیقتاً دقّت کنند تا افراد دلسوز، متدیّن و کارآمدى را که متناسب با این کارند، انتخاب کنند؛ چون کارآمدى به حسب کارى که ما یک شخص را براى انجام آن در نظر مىگیریم، متفاوت است. کارآمدىِ این شورا با کار آمدىِ فلان شغل یا سِمَت دیگر تفاوت مىکند. مردم مىدانند که شوراهاى شهر و روستا براى چیست. پس کسى را که احساس مىکنند، فکر مىکنند، تشخیص مىدهند و احراز مىکنند، مناسب با این کار انتخاب کنند. البته دیانت او، تقواى او و دلسوزى او را حتماً تشخیص دهند. مردم نباید افرادى را که دلسوز، علاقهمند و متدیّن نیستند، به مراکز تصمیمگیریشان بفرستند؛ زیرا برایشان وزر و وبال درست خواهند کرد. این توصیهى من به مردم است.”
مقام معظم رهبری (۰۷ /۱۲ /۱۳۷۷)
این روزها، مراسم و محافل عمومی شهرها، با مانور حضور نامزدهای شوراهای اسلامی شهرها و روستاها همراه شده و چهره های مشهور و غیرمشهور، مجرب و غیرمجرب، توانمند و غیرتوانمند، از نفس افتاده ها و تازه نفس ها، شیفتگان خدمت و تشنگان قدرت، موجه ها و غیرموجه ها، داراها و ندارها، طایفه گراها و تخصص گراها، شورائیان و شورا ندیده ها، قلم بدست ها و سخنورها ، زبان بازها و خلاصه مشکل دارها و بی مشکل ها، از ریز و درشت وارد گود شده و با به کارگیری تازه ترین شگردها، در حال فعالیت و مانور های خاص انتخاباتی هستند.
اما تردیدی نیست که کسی می تواند به لیاقت عضویت در شوراهای اسلامی و ترجیحاً در شورای اسلامی شهر نائل آید و مستمراً ایفاگر نقش های موثر و کارآمد باشد که در فرایند بروز عینی توانایی های نظری و عملی اش:
۱- با برخورداری از مدارک دانشگاهی معتبر و مرتبط و نیز با پشتوانه های اجرایی و مدیریتی و در راستای آنها با پیشینه مکتوب، شفاهی و یا عملیاتی در ارائه دیدگاهها، قادر به فهم مسلط اجرایی وظایف شهرداری ها باشد!
۲- شهر را از منظر ورود شهرداری به توسعه شهری به طور کامل بشناسد و تفاوت نگاه شهرداری به شهر را با سایر نگاه ها بداند، تا جایگاه نهاد مهم شهرداری را به نفع نگاه محدودش، مصادره نکند!
۳- از شهر و شهرداری و شهروند و شهروندی، تعاریف استاندارد داشته؛ قالب ها و محتواها را بشناسد و بداند که مقصد کجاست و با همین هدف یابی ها، مسیریابی را به درستی انجام دهد. همچنین ابزار مناسبی را در رسیدن به مقصد و وصول اهداف انتخاب و روشهای درست را نیز پیشه کرده و کارآمدان را با خود همراه کند.
۴- چشم انداز او به شهر و توسعه شهری، جهانی باشد و از طرحهای موفق ملی بعنوان الگوهای بومی استفاده کرده و تا جائیکه ممکن است در راستای شکوفائی استعدادهای بالقوه و احیای قابلیت های مهم بکوشد. در این راه از شرایط و امکانات اقلیمی، تاریخی، جمعیتی، قومیتی، جنسیتی، محیطی، درآمدی و فرهنگی بهره گیرد.
۵-تجربه یا تجارب موفق و یا طرحهای تجربه شده ای را با خود به شورای شهر بیاورد، نه آنکه بخواهد در شورای شهر به کسب تجربه بپردازد و مردمی را معطل ندانم کاری ها و فقدان های مهارتی خود کند. چرا که شورای شهر، آزمایشگاه و یا آرایشگاهی برای استاد شدن ناشی ها نیست، بلکه دقیقاً یک پارلمان کوچک محلی است که در عین حال، تصمیمات بزرگی به عهده اش سپرده شده و کارهای مهمی باید انجام دهد.
۶-بداند که عضویت در شورای شهر، برای دخالت عملی در وظایف اجرایی شهردار، کادر مدیریتی و کارکنان شهرداری و یا مانور رسانه ای عضو یا اعضای شورای شهر برای مصادره فردی نتایج حاصله از یک مجموعه تلاش جمعی نیست، بلکه عضویت در شورا، کمک به تصمیم و هدایت جمعی، ایجاد تفکر و تحقق اراده جمعی است.
۷-بتواند با اقتداربخشی به شهردار در جلسات ستادی شهرستان و استان، زمینه های برخورداری شهر را از بودجه ها و اعتبارات ملی و نیز افزایش اختیارات تفویض شده به شهردار را فراهم آورده و برای برخوردارکردن شهر از پروژه ها و طرحهای ملی و استانی، کاتالیزوری عمل کند.
۸-بجای خودمحوری و خودپردازی، دگرخواهی و دگرپردازی و شهرپردازی را در دستور کار قرار داده و به شدت از انتقام کشی، مطالبات مادی، مانورهای قدرت فردی، انحصارگرائی، تکروی، سوژه سازی برای مخالفان و رسانه ها، اختلاف اندازی، باندسازی، خط بازی، گروکشی و سلسله اتفاقاتی که در برخی شوراها در سه دوره گذشته، به دروغ و یا به درستی نقل شده، بپرهیزد!
۹-وعده های دروغ، بالابردن سطح انتظارات شهروندان، ارائه طرحهای فضائی، بازی با احساسات و آرزوهای مردم، دادن نشانی های غلط، تخریب رقبا، تحقیر عملکردهای گذشته و دادن شعارهای فراتر از اختیارات اعضای شورا نباید در نطق ها و مصاحبه ها و تیترهای تبلیغاتی اش باشد و شهروندان نیز باید بدانند که چنین افرادی، قصد دارند بنای بزرگی را با مصالح دروغ، طراحی و اجرا کنند که یقیناً چنین بار کجی به منزل نخواهد رسید.
۱۰-نباید از اعتبار دیگران خرج کند و قطعاً باید از خودش مایه بگذارد و در این رابطه باید نشان دهد که وامدار کسی نبوده و اعتبارش نیز قرضی و عاریتی نیست. همچنین در صورت ورود به شورا، عملکردش متاثر از ایماء و اشاره کسی نباشد. در کل با واسطه عمل نکرده و لابی گری های حزبی و جناحی نداشته باشد. اگر چه مشاوره پذیری، منافاتی با استقلال عمل ندارد.
به هر حال باز هم باید متذکر شد کسی تردید ندارد که اصل استقبال و شور به صحنه آمدن نامزدها که مقدمه به صحنه کشاندن شهروندان نیز هست؛ امر بسیار مبارکی است.
اتفاقاً یکی از مفاهیم و نشانه های بارز دمکراسی و انتخابات آزاد، به میدان آمدن همه توانمندان و تاثیرگذاران و ممانعت از ایجاد انحصار و انسداد در عرصه های انتخاباتی است .
از این نظر، فراوانی نامزدها را می توان، شعبه ای از احساسات مثبت مردم در فضای مناسب انتخاباتی آزاد دانست که در ایران برگزار می شود؛ که خود خنثی کننده جو مسموم رسانه های استکباری است.
فراوانی غیرمتداول نامزدهای جوراجور، افکار عمومی را دچار گیجی، تردید و سردرگمی خواهد کرد و با توجه به ترفندهای تاثیرگذار تبلیغاتی، همواره امکان انتخاب افراد غیراصلح وجود دارد و سپردن شورای اسلامی شهر به دست چنین افرادی، موجب توقف، کندی و کجروی ماشین توسعه شهری و استمرار عقب ماندگی خواهد شد.
استدعای ما از بسیاری از افراد ناتوانی که این روزها خود را توانمند و کاربلد معرفی می کنند، این است که بی جهت احساس تکلیف و یا ادعای تکلیف نکنند و جوانمردانه بگذارند تا در فضاهای کم التهاب تری، مردم بتوانند از بین افراد صالح، افراد اصلح را برگزیده و شورای کارآمدتری را تجربه کنند و گرفتار انتخاب های سنتی و احساسی و تلقینی و تحمیلی و تشریفاتی نشوند.
در پایان ضمن پوزش جدی از همه نامزدهای توانمند و کارآمدی که از مشاهیر و مفاخر شهرهای خویش محسوب می شوند و حضورشان در رقابتهای انتخاباتی موجب گرم شدن تنور انتخابات و دلگرمی قوی شهروندان شرکت کننده در پای صندوقهاست، باز هم تاکید می شود که معیار عضویت در شوراهای اسلامی شهرها نباید به تیپ، قیافه، لبخند، خانواده، خوشنامی، مدرک، شعار، حضور در محافل عمومی و خصوصی، مهمانی دادن، وعده، یارگیری های رفاقتی و طایفه ای و قومی و جناحی و غیره باشد، بلکه دقیقاً بایستی متاثر از برآوردهای مدیریتی در حوزه های تخصصی و تجربی و دیدگاهی باشد و از این نظر به تقلید از آیت الله موحدی کرمانی امام جمعه موقت تهران باید با صراحت هر چه تمام تر دعا کنیم که خدایا، احساس تکلیف نابجا را از نامزدهای ناتوان بگیر!
نه هر که چهره برافروخت، دلبری داند
نه هر که آینه سازد، سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند
هزار نکته باریک تر از مو اینجاست
نه هر که سر بتراشد، قلندری داند