رحیم موسوی
واقعیت این است که در مسائل سیاسی بویژه موقعی که تصمیم گیرنده ی اصلی ، مردم هستند پیش بینی رویدادها کار آسانی نیست و شاید فقط با حدس و گمان و تجارب گذشته ،میتوان تحلیل مطمئن تری انجام داد.
نکته ی مهم دیگر این است که ورود به فضای انتخاباتی نیازمند یک سری فعالیت های رسانه ای ست و این فعالیت ها هنوز به طور جدی شروع نشده است(به نظر نگارنده رسانه ها -به طور اعم-رکن رکین دموکراسی هستند) اصلاح طلبان علیرغم همه ی فراز و فرودها و رنج ها و بی مهری هایی که دیده اند، در سپهر سیاسی ایران با قدرت و قوت باقی مانده اند و چه بسیار کسانی که تلاش میکردند که اصلاحات و اصلاح طلبی از صحفه ی روزگار محو شود و حتی برای دلخوش کردن همقطاران خود گاها از مرگ و تشییع اصلاحات سخن میراندند، اما از آنجا که اصلاح طلبی جریانی برآمده از مردم است و پشتوانه ی قوی و مردمی دارد ،آرزوی حذف این جریان دست نیافتنی است.
اصلاح طلبان علیرغم همه ی محدودیت ها از جمله رد صلاحیت ها گسترده در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس -ممنوع التصویری سید اصلاحات -سخت گیری و فشار و تجمع جهت جلوگیری از برگزاری گردهمایی ها و همایش های سیاسی و فرهنگی در نقاط مختلف کشور ،هنوز هم دل در گرو این مرز و بوم و نظام وارزش ها دارند و تنها راه نجات کشور را اصلاح شیوه ی مدیریت جامعه میدانند ،مدیریتی که بر اساس عقلانیت و خرد جمعی باشد اکنون به گواه اکثر کارشناسان اقتصادی و سیاسی ، دکتر حسن روحانی این روش را (عقلانیت) سرلوحه کار خود قرارداده و از گرفتن تصمیمات احساساتی و خلق الساعه بشدت پرهیز کرده و به همین دلیل همه ی بزرگان اصلاحات امروزه متفق القولند که باید از دکتر روحانی حمایت کرد و اصول گرایان چه بخواهند و نخواهند اکثر مردم ایران به تداوم ریاست جمهوری دکتر روحانی رای خواهند داد.
اما در آن سوی میدان اصول گرایان با توجه به تاکتیک اصلاح طلبان در سال ۹۲ که منجر به پیروزی دکتر روحانی شد و تجربه ی تلخی برایشان به ارمغان آورد ، از ماهها قبل با راه اندازی سازو کار جدید ی به نام جمنا (جبهه ی مردمی نیروهای انقلاب) مدعی شدند که همه ی طیف ها و جریان ها در آن سهم دارند و بعد از برگزاری مجمع و چند گردهمایی و برگزاری انتخابات درون جناحی ،لیست ده نفره ای را اعلام نمودند که در هر مرحله ای از رای گیری سید ابراهیم رئیسی به عنوان نفر اول مطرح شد.
اما فعلا این ائتلاف در مرحله ی عمل و حداقل به هنگام ثبت نام ،صورت نگرفته و به عنوان مثال برخی از جامعتین از آقای رئیسی و جبهه ی مردمی از بذرپاش ،رهپویان از قالیباف ،رایحه ی خوش از بقایی ،موتلفه از میرسلیم و بالاخره یکتا از رستم قاسمی حمایت کردند .
این تعداد از یک طرف بیانگر انشقاق و اختلاف است و از طرفی دیگر که محتمل تر به نظر میرسد ،حاکی از یک تاکتیک است ،هرچند راه سختی جهت رسیدن به تصمیم واحد پیش روی دارند.
به هر حال به با توجه به اینکه دولت آقای روحانی توانست در حیطه ی مهم ترین بن بست سیاسی ، نظامی و حقوق و بین الملل نظام ، بر به ثمر نشاندن برنامه جامع هسته ای (برجام) فائق آید و راههای بسته و حصار تحریم دنیای غرب و دشمنان اسلام و ایران که آینده ی کشور را در محاق فرو برده بود، بگشاید و نگرانی های بسیاری را مرتفع کند، این موضوع به جناب آقای روحانی گفتمان غالب و پیروز خواهد داد هرچند رقیب با فرافکنی حول این موضوع که برجام کارساز نبود و تاثیری در معیشت مردم نداشت ، سعی در رویگردانی توده ی مردم از دولت تدبیر را دنبال میکند، اما در همین فرصت اندک باقی مانده باید دستی از آستین تبلیغات و اطلاعات دولت و شخص رئیس جمهور بیرون آید و پاسخی مناسب به اینگونه فرافکنی ها داده شود.
امید است با مشارکت حداکثری مردم ایران زمین که در انتخابات های گذشته نشان داده اند ، اکثریت تفکر اصلاح طلبی دارند و بر ادامه راه اصلاح طلبی اصرار دارند ،و با حمایت بزرگان و دلسوزان نظام و تلاش های اعتدالیون و حتی اصول گرایان معتدل و منصف ،همچنان مسیر عقلانیتی که دکتر روحانی جهت حل مشکلات کشور انتخاب و فنداسیون آن را به مرحله اجراء در آورده ،ادامه یابد و اردیبهشت هم مثل خردادماه در خاطرها نقش ببندد .