اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
آخرین اخبار
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۸۸۲۸
تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۲۷
علی حسن پور کارگردان فیلم مستند داستانی "من مستشار هستم " در گفتگو با شوشان: سفارش کار از طرف دلم بود و بچه های دفاع مقدس / مدیران فرهنگی بهتر است خودشان را ریکاوری کنند / بابات فیلم هایی که ساختم هیچ هزینه ای دریافت نکردم
فیلم مستند داستانی "من مستشار هستم " در ششمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان مقام نخست را کسب کرد ...
شوشان / پدرام طاهری: فیلم مستند داستانی "من مستشار هستم " در ششمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان و از طرف شبکه الاهواز به عنوان کار برگزیده انتخاب شد. علی حسن پور کارگردان این اثر روایتی از تفکر شهید مدافع حرم حاج کریم اصل غوابش را به تصویر کشیده است .


کارنامه هنری علی حسن پور شامل تولید آثاری در زمینه نمایش و تله تئاتر ، کارگردانی مجموعه آثار سینمایی کوتاه و مستند در موضوعات اجتماعی ، دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم و حضور به عنوان بازیگر ، مدیر تولید و برنامه ریزی در چند اثر سینمایی و تلویزیونی در کنار کارگردان های مطرح سینما و تلویزیون ایران است که از جمله بخشی از این آثار را می توان به بازیگری در سریال حلقه سبز به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا ، ایفای نقش ‌و عضو گروه برنامه ریزی سریال زیر تیغ به کارگردانی محمدرضا هنرمند ، بازیگری و مدیریت تولید فیلم سه بعدی نگهبان موزه به کارگردانی بهروز افخمی ، مدیر برنامه ریزی ، دستیار و بازیگر سریال عملیات ۱۲۵، حضور در فیلم سینمایی آذر ، شهدخت ، پرویز و دیگران بعنوان بازیگر و مدیر برنامه ریزی و دستیار بهروز افخمی ، ایفای نقش و مدیر برنامه ریزی و و دستیار در فیلم سینمایی روباه ، بازیگر و دستیار سریال بازی پنهان به کارگردانی زنده یاد شاپور غریب ، بازیگری سریال غنچه های سحر به کارگردانی محسن محسنی نسب و همچنین ساخت پنج فیلم با عنوان های من مستشار هستم ، اسم من پوریای ایرانی یا "کودک چهارساله" ، من مسول تحویل دوستانم هستم ، یوما (مادر ) اشاره کرد .

 او که از سال 1390 تا کنون مدیر برنامه ریزی و دستیار بهروز افخمی کارگردان مطرح سینما و تلویزیون ایران می باشد همچنین در حال انجام مقدمات ساخت یک فیلم با موضوع آزادگانی که در آزاد سازی خرمشهر نقش داشته اند و همچنین ساخت فیلمی بر اساس زندگی بهرام منجزی قهرمان اسبق ملی شنا کشور است .


پایگاه خبری شوشان با کارگردان فیلم من مستشار هستم گفت و‌گویی انجام داده است .

 علی حسن پور در این مصاحبه با بیان فرایند تولید این فیلم با اشاره به وضعیت حوزه هنر ارزشی نسبت به کم توجهی مدیران فرهنگی و هنری  و نبود حمایت مادی از فعالان و هنرمندان این حوزه انتقاد  کرد و تصریح نمود : در حوزه هنر ارزشی و دفاع مقدس جای کار بسیار است حال مدعیان ارزش ها بسم الله سفارش دهند .


•فیلم کوتاه " من مستشار هستم" را با پرداخت به زندگی و مبارزات یکی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس و شهید مدافع حرم «حاج کریم اصل غوابش» ساخته اید، چه انگیزه ای شما را واداشت که شخصیت شهید غوابش را روایت نموده اید؟

من عنوان فیلم را  براساس  فرمایشات حضرت آقا انتخاب کرده ام، پس از شروع ماجرای تلخ جنگ سوریه و پیدایش پدیده شوم و نطفه ی ناخلف تکفیری ها در منطقه خاورمیانه نیروهای ارزشی هشت سال دفاع مقدس و جوانان برومند نسل امروز انقلاب عازم جبهه های سوریه و مبارزه با یک جریان انحرافی شده اند، رهبر انقلاب در سخنرانی هایشان مستدل تاکید داشته اند: ما نیروی جنگی به سوریه نمی فرستیم بلکه ما مستشار برای کشور مسلمان و برادر اعزام می کنیم این استدلال و فرمایشات ایشان زمانی مطرح شد که آمار شهدای مدافع حرم افزایش یافته بود .
اما درباره میزان آشنایی خودم با این شهید والا مقام باید عرض کنم شهید غوابش به نوعی هم محله ای ما  بود و در دوران دفاع مقدس نیز هم رزم برادران اینجانب بوده اند.

 دوران دفاع مقدس از میان خانواده ام تنها من به دلیل کودکی سعادت حضور در جبهه را نداشته ام ولیبرادران، خواهرم و مادرم در حوزه های مختلف جبهه فعالیت داشته اند بنابراین از دوران دفاع مقدس او را می شناختم، بعدها، کریم غوابش، حاج ناصر نبهانی و علی حسنپور یک مثلث بودیم. آخرین دیدار ما سال ها پیش بود که در دوران نوجوانی از طریق آموزش و پرورش عازم یک اردو شدیم، ما سه نفر نمایش کار می کردیم، البته کریم غوابش طراحی و نقاشی هم انجام می داد ونبهانی که خطاطی بلد بود از آنموقع سال ها گذشت تا اینکه سال 1372 من عازم تهران شدم ماحصل سال های حضور و فعالیت هنری در تهران همکاری در پروژه های سینمایی، سریال سازی و کارهای مستند با چهره هایی همچون ابراهیم حاتمی کیا،  محمدرضا هنرمند،محسن محسنی نسب و شاپور غریب بود، تا اینکه بمناسبت سالگرد آزاد سازی خرمشهر برای تولید یک فیلم مستند.


این مستند برداشتی بود از جمله ی بهروز مرادی که بر تابلویی نوشت: به خرمشهر خوش آمدید جمعیت سی و شش میلیون نفر، منظور او این بود که ایران36 میلیون نفری آنموقع با همگرایی و یکپارچگی همه اقشار، نهادها و اقوام خرمشهر را آزاد کرد و بر این اساس امام فرمود: خرمشهر را خدا آزاد کرد  در حین ساخت فیلم بودیم که برادرم تماس گرفت و با بی تابی و تاثر خبر شهادت حبیب جنت مکان را به من داد. درست یک هفته قبل بود که با شهید جنت مکان تماس داشتم. گفت :شنیدم عازم عراق هستی؟ گفتم بله آمدم و سری هم به عراق بزنم. گفت: می خواهم دیداری با تو داشته باشم پس فرصت بده تا با شیخ میثم که ارتباط خوبی با شیعیان عراق دارد برای آمدنت هماهنگ کنم.

 سه روز قبل از شهادت با من تماس گرفت و گفت نامه را به شیخ میثم دادم و شما عازم عراق شوید و ان شالله مستندسازی کنید به فاصله چند روز برادرم تماس گرفت و خبر شهادت ایشان را دادند. می دانید یک حس شخصی است ولی حقیقتا وقتی خبر شهادت حبیب جنت مکان را شنیدم احساس کردم بار دیگر خرمشهر به دست دشمن افتاد، احساس کردم دشمن ما را احاطه کرده است، روزی که به استقبال از پیکر شهید جنت مکان رفتیم، کریم غوابش را دیدم که بی تابی می کرد او با شهید ارتباط صمیمانه ای داشت، چفیه ای دور گردنش را احاطه نموده بود و اشک هایش را پاک می کرد، روبوسی کردیم، با من شوخی می کرد و می گفت: راهت را از ما جدا کردی، یادی از بچه های دفاع مقدس نمی کنی گفتم: حاج کریم امکانات در اختیارم نیست پرسید: چه امکاناتی می خواهی؟... و پذیرفتم که با بچه های ارزشی کارکنم، گفتم چشم کار مستندسازی را شروع می کنم، گذشت تا اینکه آمدیم سراغ پروژه مستند خرمشهر پس از آن دیگر به تهران برنگشتیم و فاصله شهادت کریم غوابش و حبیب جنت مکان چندان طولی نکشید، وقتی خبر شهادت غوابش را گرفتم شوکه شدم! تشیع پیکر او همزمان شد با ورود یکی از دوستان من به ایران که سال ها در خارج از کشور  بود و این اتفاق زمینه ساخت فیلم [من مستشار هستم ] را ایجاد کرد. 

• بیشتر توضیح دهید چرا شخصیت پوریا زمینه داستان این فیلم را ایجاد کرد ؟

دوستم پوریا که سال ها در کانادا زندگی می کرد با پرواز کانادا_دوبی _تهران به ایران آمد و دقیقا با همان پروازی که پیکر شهید غوابش را از تهران به اهواز تشیع نمودند، آمده بود. این موضوع جالب بود  پوریا منجزی که قصه فیلم با او شروع می شود در سال 1354 کودکی 4 الی 5 ساله بود که  در منطقه کوشک شهرستان اندیکا که آن موقع از توابع مسجدسلیمان بود زندگی می کرد. کوشک یک شهرک کارمندی است که ساکنان آن پرسنل سد شهید عباس پور هستند، پدر پوریا، بهرام منجزی یک قهرمان ملی شنا بود و بین سال های 46 تا 53 ریاست حراست سد رضاشاه آنموقع و با نام شهید عباس پور فعلی را برعهده می گیرد، ساواک از پدر پوریا منجزی درخواست همکاری می کند به این دلیل که وی بختیاری است و در ایل بختیاری نفوذ دارد از طرفی قهرمان ملی نیز بود  مضاف بر این مادر پوریا هم آموزش و پرورشی بود و مسئولیت  دبستان، راهنمایی و دبیرستان را عهده دار بود پس چه کسانی بهتر از این ها برای استفاده ابزاری می توانست باشد، ساواک می خواست از موقعیت شغلی و اجتماعی آن ها سواستفاده کند. تا بین مردم بختیاری آن منطقه اعمال نفوذ کند و انقلابیون و مجاهدین را شناسایی کنند ولی پدر ومادر پوریا از این نقشه ساواک مطلع و سرباز می زنند و اعتنایی نمی کنند، پوریا به همراه بچه های محله در شهرکی که مستشاران خارجی مهندسان و کارمندان زندگی می کردند تظاهرات به راه انداختند و هنگام تظاهرات جلوی ماشین های مستشاران خارجی را می گرفتند و از آنها می خواستند: بگویید مرگ برشاه برخی اعتنا نمی کردند و برخی می پذیرفتند، این موضوع به پاسگاه ارجاع داده شد و پوریا دستگیر شد، برای او پرونده سازی کردند، این پرونده سازی منجر به آن شد که پوریا 4 الی5 ساله به اعدام محکوم شود، خبرنگاری آن زمان موضوع را پیگیری می کند و ماجرای خبر محکومیت به اعدام پوریا در نشریه کیهان آنموقع درج می شود.

•فعالیت های انقلابی این کودک بختیاری در یک مقطع از تاریخ انقلاب اسلامی در مقایسه با فعالیت های شهید غوابش در دوران دفاع مقدس و حوادث سوریه چه پیامی را می خواهد به مخاطب انتقال دهد و چرا زندگی پوریا منجزی دستمایه فیلم شما قرار گرفت؟

من یک کودک شیعی و بختیاری خوزستانی را دستمایه این فیلم قرار دادم، وی بیست و پنج سال است که از فعالیت های انقلابی و سیاسی ایران دور بوده گرفته است، در مجله های کانادا فعالیت می کند و یکی از  سردبیران مطبوعات آن کشور از پوریا می خواهد که به ایران سفر کند تا ماجرای اختلاف ایران و شیعیان منطقه با تکفیری ها از نگاه یک ایرانی مشاهده و بررسی شود، پوریا همزمان با پرواز هواپیمایی که پیکر شهید غوابش را انتقال می داد به زمین اهواز نشست ولی اطلاعی از ماجرا نداشت. به پوریا گفتم دارم میام فرودگاه.

 او گفت: نیازی به استقبال از من نیست، گفتم: به دو دلیل می آیم هم برای ادای احترام به پیکر شهید غوابش و هم برای دیدن شما، پوریا پرسید: مگر در پرواز ما شهیدی به ایران می آورند، گفتم: بله و سرگذشت شهید کریم غوابش را برایش شرح دادم. او گفت من می توانم در مراسم استقبال از پیکر شهید غوابش حضور داشته باشم و این اتفاق های جالب که به هم گره خورد دستمایه فیلم من قرار گرفت که از حضور خودآگاه پوریا و پیکر شهید بهره گرفتم.


 او برای تحقیق و تفحص شهدا آمده بود و تمرکز خود را بر روی تکفیری ها که به نام اسلام بر مردم  ظلم روا داشته اند قرار می دهد،  این باعث شد من پوریا را فرستادم سراغ هم رزمان شهید غوابش تا گزارش مشاهدات خودش را در رسانه ای که فعالیت دارد انعکاس دهد. در مراحل پیش تولید کار این اتفاق ها افتاد، ما یک کودک ایلی بختیاری تبار را نشان می دهیم، مبارزات او را که بخاطر آرمان هایش تا پایاعدام می رود تصویر می کنیم، نوجوانی و جوانی او را که بعنوان سرباز معلم در روستاها مشغول خدمت می شود و سپس راهی کانادا می شود و دوباره به ایران باز می گردد تا درباره شهدای مدافع حرم تحقیق کند.

 در بخشی از فیلم هم کودکانی به تصویر کشیده می شوند که آداب و رسوم و تربیتی و تفکر داعشی به آنها القاء می شود،این کودک تربیت شده دست داعش بزرگ می شود جلوی دوربین فیلم برداری  و خبرنگار آلمانی می گوید: برای من فرقی نمی کند، طبق گفته ابوبکر البغدادی اگر کسی خودش را تسلیم ما کند با آغوش باز می پذیریم ولی اگر کسی را دستگیر کنیم گردن می زنیم و در جایی خبرنگار آلمانی می پرسد: تکلیف مسلمانان شیعه ایران و عراق که صد و پنجاه تا دویست ملیون نفر هستند، چیست؟ او در پاسخ می گوید: برای ما فرقی نمی کند تو بگو پانصد میلیون نفر باشند، از نظر ابوبکرالبغدادی و ما آنها مرتد هستند و از دین خارج شده اند. حال در نقطه مقابل یک کودک شیعه ی بختیاری را می بینیم که برای آرمان هایش مبارزه مدنی می کند، تدریس می کند، آرمان های انقلابی اش را همچنان دارد و در کنار رزمندگان مدافع حرم گزارشگری رسانه ای انجام می دهد . 

•در عنوان فیلم به دنبال یک بازتعریف از واژه مستشار هستید؟

شاید مخاطبی نظرش  براین باشد که معنی مستشار یعنی مستشار نظامی ، ما می گوییم مستشار می تواند فرهنگی، علمی و مذهبی هم باشد کما اینکه در کشورهایی روحانیون ما دارند کار مذهبی انجام می دهند که درواقع مستشار فرهنگی و مذهبی ملت ما هستند، بله در این فیلم نیز تلاش شده یک تعریف تازه از مفهوم مستشار ارایه شود، جمهوری اسلامی نگاه مدیوم به مفاهیم دارد، ما پزشک مستشار هم داریم، ماالان پزشک داریم که در منطقه خدمت ی کند به مردم بنابراین مستشار که فقط نقش نظامی ندارد. 

• اشاره داشته اید این فیلم روایتی از تفکر شهید کریم غوابش است. می خواهم بدانم او از چه تفکری برخوردار بود؟

 به این دلیل  اشاره کردم که کریم اصل غوابش از آن دسته شهدای دفاع مقدس بود که بی دلیل سراغ موضوعی نمی رفت و وقتی پای کار می رفت صفر تاصد قضیه را انجام می داد، شهید غوابش در زمینه طراحی، فیلم برداری، تدارکات و کار فرهنگی فعالیت داشت شبی که پیکر شهید را به محل حصیرآباد آوردند یک بچه سرش را بر عکس او نهاد و گریه می کرد،.

 این نقل از پسر شهید است که گفت: من این آقا را می شناختم، ماه محرم بود ومن زنجیر گیرم نیامد و ایشان به من یک زنجیر داد تا در عزاداری محرم شرکت کنم بحث این است که کار فرهنگی و تفکری انجام داد و بستری فراهم کرد تا یک نفر در محرم شرکت کند، شهید غوابش مرا تشویق می کرد و می دانست کاری که انجام می دهد در همین زمینه و راستا است، او مرا تشویق به ادامه کار می کرد پس وقتی صحبت از تفکر وی است تدبر و دور اندیش و پیگیر بودن هدف منظور است، شهید دچارعارضه شیمیایی بود و اجازه حضور در عراق و سوریه را نداشت ولی سراپا نمی شناخت و برای بالا رفتن سطح بصیرت مردم و اقشار تلاش می کرد.

یکی از دوستان حفاظت نقل و قول می کرد: شهید غوابش جلوی در اتاق من ایستاد و توی چهره من نگاه می کرد واشک می ریخت و می گفت: چرا من را نمی فرستید سوریه بنابراین ایشان از نظر ارزشی سرآمد بود ، گفتم من نگران وضعیت جسمانی شما هستم، برای رفتن تلاش کرد و قصه رفتن او هم قصه ای بود تا به سوریه رسید، او با پیک موتوری خود را به پرواز سوریه رساند.

•نیروهای ارزشی در دو جبهه با شرایط متفاوت از دفاع مقدس تا دفاع از حرم معصومین در سوریه مبارزه کردند این دو نوع مبارزه آرمانی به لحاظ ایدئولوژی و اعتقادی چه پیوندهایی با همدیگر دارند؟

رسالت مدافعان حرم و حضور در جبهه سوریه همان رسالت دوران دفاع مقدس است، این که عده ای می گویند آقا اوضاع سوریه به ما چه ربطی دارد مگر سراغ مرزهای ما آمدند، ایدئولوژی مدافعان حرم همان ایدئولوژی دوران دفاع مقدس است، اینجا مرز جغرافیایی ما نیست دفاع از مرزهای ارزشی است و مرز ارزشی ما، مرز اسلام و شریعت است. مدافعان حرم می گویند: هرجا که ارزش های اسلام به خطر می افتد، بچه های ارزشی دفاع مقدس دیگر مرز نمی شناسند، اسلام مرزی ندارد، شیعه مرز ندارد، هرجا فریاد مظلومی در هر نقطه دنیا باشد، شیعه مبارزه می کند.

عروسک های خیمه شب بازی امپریالیسم در عراق و سوریه اسم خودشان را گذاشته اند اسلام، با پول، طلا و نفت عربستان دایعه دار اسلام شده اند. حقوق بشر در عربستان نقض می شود یا در ایران؟ حقوق زن در عربستان نقض می شود یا در ایران؟ نقش زن را در اجتماع، اقتصاد، فرهنگ و هنر و سیاست ایران ببینید؟


در بخشی از صحبت هایتان اشاره کردید وقتی شهید غوابش از کم کاری من گله کرد گفتم امکانات نیست. یعنی واقعا بچه های هنرمندی که در حوزه فرهنگ دفاع مقدس و هنر ارزشی فعالیت می کنند با نبود حامی و سرمایه مواجه هستند؟

کسی بابت فیلمی که ساخته ام حتا یک ریال هم نداده است! من این کار را با هزینه شخصی ساخته ام  در فیلم من مستشار نیستم تدوین مناسب می بینید، این تدوین چقدر هزینه دارد؟ ایاب و ذهاب و هزینه تعداد لوکیشن؟ موسیقی مناسب می شنوید، صداگذاری این ها هزینه در بردارد. در این فیلم فرهنگ، جغرافیا، شجاعت و ایثارگری خوزستان را نشان دادم ولی متاسفانه هیچ کس در خوزستان دست مرا نگرفت، برخی می پرسند سفارش کار از کجا بود؟ می گویم از دلم، از بچه های ارزشی، شما که مدیر فلان نهاد هستید و خود را مدعی و صاحب ارزش ها هم می دانید، در حوزه دفاع مقدس و مفاهیم ارزشی جای کار بسیار است بسم الله سفارش دهید، ما شخصیتی همچون حاج مجید شریفی را می بینیم که با یک پا تمام مراسم ها، گردهمایی ها، بازدیدها از خانواده شهدا را با هزینه شخصی خودش انجام می دهد، خیلی از مدیران که به اصطلاح عنوان مدیر فرهنگی را یدک می کشند به نظرم بهتر است خودشان را ریکاوری کنند برای حمایت از آثار دفاع مقدس این قدر تعلل؟

من پنج فیلم را از هزینه شخصی ساخته ام بعد آقایان فرهنگی و هنری با این همه دبدبه و کبکبه هیچ خروجی مثبتی ندارند

. پس وظیفه بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس چیست؟  آنها که در نشست های خبری تاکید کرده اند: از هر حرکت فرهنگی و هنری در راستای تولید آثار دفاع مقدس حمایت قاطع می کنند؟

من الان سه سال است که طرح ساخت باغ موزه دفاع مقدس استان خوزستان را در جوار رود کارون به بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس و سردار علی پور داده ام دریغ از یک تماس که آیا طرح را پذیرفته اند؟ این اظهارات همه فقط حرف است!


نام:
ایمیل:
* نظر:
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار