امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
همه صفحات روزنامه های امروز، تحت الشعاع مناظره تلوزیونی سه ساعته شش نامزد انتخاباتی قرار گرفت. روزنامه های طرفدار دولت، جهانگیری را مرد شماره یک مناظرات دانسته اند. از سوی دیگر، مخالفان دولت نیز دست خالی دولت در ارائه برنامه و عملکرد را پوشش داده اند.
به گزارش «تابناک»، روزنامه های مخالف دولت دست خالی دولت در ارائه عملکرد در مناظرات را در کانون توجه قرار داده اند.
روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان «اولین زنگ حساب /دستهای خالی کار دست دولت داد» نوشت: «مناظره دیروز 6 نامزد ریاست جمهوری را میتوان اولین زنگ حساب دولت یازدهم محسوب کرد. در حالی که پیش از آن اینطور اعلام شده بود که محور اولین دور مناظرههای زنده تلویزیونی اجتماعی- اقتصادی است، چند ساعت مانده به برگزاری اعلام شد محتوا اجتماعی- فرهنگی خواهد بود. این تغییر محتوا در حالی رخ داد که بنا به برخی گزارشها، یک جریان خاص از پررنگ شدن مباحث اقتصادی در مناظرهها گریزان بوده و سعی داشته و دارد تا فضا را به سمت و سوی دیگری سوق دهد. اما تغییر عنوان مناظره نیز برای این جریان فایدهای نداشت و از همان ابتدای کار مشخص شد، آنچه تکلیف مناظرهها و در نهایت نتیجه انتخابات را روشن میکند، مسئله اقتصاد و معیشت مردم است و نمیتوان از آن فرار کرد و یا آن را کمرنگ جلوه داد.
دولت که در 4 سال گذشته یکهتاز میدان سخنرانی، گزارش و آماردهی بوده است، دیروز برای نخستین بار در برابر منتقدانی جدی قرار گرفت تا ساعاتی سخت و طاقتفرسا را برای نامزدهایش رقم بخورد. پس از چهار سال انشاخوانیهای یکطرفه، همین چند ساعت کوتاه کافی بود تا مشخص شود دست دولت در زنگ حساب چقدر خالی است و علت آن همه تهمت و فحاشی به منتقدانی که سعی میشد صدایشان در میان انبوه زردنامههای زنجیرهای و بوقهای چاپلوسی و تملقگویی به گوش کسی نرسد، چه بوده است. خالی بودن کارنامه دولت چنان کار دستش داد که حتی رجزخوانیهای نامزد پوششی و ضربهگیر نیز کاری از پیش نبرد و کم آوردن در برابر پرسشها و سندها، به شکل عصبانیت و اتهامزنی بروز کرد. یادآوری وعدههای بزرگ و بر زمین مانده دولت نیز سرنوشتی جز انکار نداشت. آقای روحانی که چندی پیش وعده 100 روزه سال 92 را انکار کرده بود، دیروز هم وعده ایجاد 4 میلیون شغل را انکار و آن را منتسب به یک سایت گمنام کرد که البته قالیباف با دادن برگه سایت خود ایشان به وی، وعده چهار سال پیش را به او یادآور شد.»
روزنامه وطن امروز نیز در گزارشی با تیتر «دوسر باخت روحانی» با اشاره به اینکه اولین مناظره زنده تلویزیونی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری به بازخواست صریح عملکرد دولت و نتیجه معکوس بازی کاندیدای پوششی تبدیل شد؛ نوشت: «نخستین مناظره زنده 6 کاندیدای دوره دوازدهم ریاستجمهوری اسلامی ایران دیروز ساعت 16:30 برگزار شد. مناظرهای که بهرغم ریتم آرام و بدون حاشیه آن در ساعت ابتدایی اما با طرح مباحث انتقادی و چالشی کاندیداها همراه شد.
به گزارش «وطن امروز» در میانه مناظره و آنگاه که حسن روحانی پشت تریبون رفت و 5 دقیقه درباره مشکل ازدواج جوانان سخن گفت، محمدباقر قالیباف با ادبیاتی صریح درباره خلف وعدههای روحانی گفت. دلیل اصلی پایین آمدن آمار ازدواج، بیکاری است اما دولت در این حوزه دستاوردی نداشته و از وعده 4 سال قبل روحانی درباره ایجاد شغل گفت. این اظهارات قالیباف با واکنش عصبی روحانی مواجه شد به گونهای که او به میان صحبتهای قالیباف آمد و نگذاشت قالیباف از زمان خود استفاده کند. همین موضوع باعث طرح مباحث انتقادی صریح طرفین از یکدیگر شد. قالیباف درباره وعده ایجاد 4 میلیون شغل روحانی در سال 92 پرسید و روحانی در پاسخ، این اظهارات را رد و قالیباف را دروغگو خطاب کرد. این چالش البته با رفتار غیراخلاقی جهانگیری مواجه شد. جهانگیری که به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری وارد مناظرهها شده بود در اقدامی عجیب به دفاع از روحانی پرداخت و در اظهارنظری شگفتآور دلیل شتاب گرفتن بیکاری در 4 سال اخیر را «حمله به سفارت عربستان» دانست. اظهارات جهانگیری بلافاصله در شبکههای اجتماعی سوژه طنز و تمسخر کاربران قرار گرفت. البته برخی کاربران در شبکههای اجتماعی بلافاصله فیلم اظهارات روحانی در سال 92 درباره ایجاد 4 میلیون شغل را منتشر کردند. فیلمی که به سرعت و در مقیاس بسیار زیاد در شبکههای اجتماعی دست به دست شد تا مشخص شود چه کسی در اینباره دروغ گفته است. قالیباف نیز در دور دوم مناظره تصویر سایت حسن روحانی را مقابل دوربینها قرار داد. تصویری که در آن اظهارات روحانی درباره ایجاد 4 میلیون شغل منتشر شده بود.»
روزنامه شهروند در گزارشی با عنوان «سایه آن مرد!» نوشت: «بعد از پایان مناظره دیروز کاربران شبکههای اجتماعی شباهتهای بسیاری بین برخی از نامزدهای این دوره و نامزدهای دورههای گذشته انتخابات ریاستجمهوری پیدا کردند، این شباهتها طیف وسیعی از رفتارها ازجمله لحن، شعارها، پوشش، اتهامات، نشان دادن مدرک و حتی آرایش مو را در بر میگرفت برنده مناظره دیروز چه کسی بود؟ چه کسی خوش درخشید؟ کسی راست گفت چه کسی دروغ؟ در اولین مناظره آنچه هویدا شد این بود: قالیباف که برای سومین بار کاندیدای انتخابات شده است، ضمن آن که به سئوالات اساسی برنامه پاسخ نداد، تلاش کرد با اتهامات مختلف روحانی را با چالش روبرو کند. این درحالی بود که جهانگیری نامزد اصلاح طلب انتخابات فراتر از حد انتظار ظاهر شد و توانست به او یادآور شود اتهاماتی که به دولت میزند بیاساس است.»
فریور خراباتی نیز در ستون طنز روزنامه ایران در مطلبی با تیتر «یارانه بدم، رأی دادن بلدی؟!» نوشت: «بعضی از دوستان همچنان به روشهای سنتی در وعده دادن اعتقاد دارند و البته یک مقدار هم روشهای صنعتی را چاشنی کار کرده و آن را به بنده و شما(به عنوان مردم!) ارائه میدهند.این عزیزان در دوران انتخابات چند تاکتیک را مدنظر خود قرار میدهند که برخی از آنها را به سمع و نظر شما میرسانیم؛
تخریب و تضعیف روحیه: خب ممکن است فکر کنید که یکی از روشهای ما این است که کاندیداها در دوران انتخابات یکدیگر را تخریب کنند(زحمت کشیدید!) اما سخت در اشتباه هستید، دوستان این بار در کنار تخریب دولت، به تخریب مردم هم روی آوردهاند.مثلاً یک نامزدی پشت بلندگو میرود و میگوید: «یه نگاه به قیافه مردم بندازید؟ رنگ به صورتشون نیست، همه معتادن، همه بیخانهمان هستن، از گرسنگی دارن پس میفتن، همه شون بیپدر...» ادامهاش را نمیگویم.اما بالاغیرتاً ما توی خانه نشستهایم با قاشق هندوانهمان را میخوریم، به شما چه کار داریم؟ همین یک ذره و تتمه میل به زندگی ما را لطفاً دست نخورده باقی بگذارید. حل سه سوته مشکلات: خب این دیگر عین موم توی مشت ماست. به این صورت که شما در یک برنامه زنده تلویزیونی شرکت میکنید، مجری که قیافه دلواپسی هم به خود گرفته، از شما میپرسد: «برنامه شما برای حل مشکل بیکاری چیست؟» شما با صدای بلند میگویید: «ضمن اینکه ما سیاستهای دولت فعلی رِ از اساس رد میکنیم، باید خدمت ملت عزیز و شریف ایران بگویم که برنامه ما برای حل مشکل بیکاری، حل مشکل بیکاری است!»، در مورد حل مشکل مسکن سؤال میکنند، بزرگواری پاسخ میدهد: «برنامه ما که کلی کار دانشگاهی هم روی آن صورت گرفته این است که برای حل مشکل مسکن، باید مشکل مسکن را حل کرد.»بعد هم مانند رحیم خالقی نازنین به دوربین خیره میمانید. روش جذابی هم است، در گذشته رئیس دولتی داشتیم که سؤال را با سؤال جواب میداد، الان سؤال را با محتوای سؤال قبلی جواب میدهیم فقط لحنش سؤالی نیست!
روش یارانکی: یک نامزدی به صدا و سیما میرود، از مجری قبل از برنامه میپرسد: «ببین من حال و حوصله سؤال و جواب ندارم، اول به من بگو نفر قبلی گفته چقدر یارانه میده؟ بعدشم باهم میشینیم نون بیار کباب ببر بازی مِیکنیم!.»مجری میگوید که نامزد قبلی گفته 300 هزار تومان یارانه میدهد، کاندیدای موردنظر برگه سؤالات را در جیبش گذاشته و رو به دوربین میگوید: «با عرض سلام خدمت مردم، من 400 تومن یارانه میدم، به قول شاعر: یارانه بدم، رأی دادن بلدی؟ آهان! تا یادم نرفته اینم بگم که من هفتاد میلیونم شغل ایجاد میکنم، حالا اون دستت رِ بیار که بازی رو شروع کنیم!.»»
شهادت مرزبانان در میرجاوه، ایران را عزادار کرد
روزنامه قانون در گزارشی با تیتر «مام وطن در سوگ سربازان» نوشت: «عقربههای ساعت به 19:40 دقیقه بعدازظهرچهارشنبه 6 اردیبهشت ماه نزديك میشوند. مرزبانان هنگ مرزی میرجاوه استان سیستان وبلوچستان آماده تعویض شیفت بین میل مرزی 99 و 100 هستند و هیچکس نمی داند دقایقی که با شتاب در حالگذر است، به لحظاتی نفس گیر و خونبار ختم خواهد شد. چند نفرسرباز وظیفه از مشهد به سیستان اعزام شده و روزهای پایان خدمت را روز شماری می کنند. یکی ساکن یزد است، آن یکی اهل کرمان است و چند ماهی بیشتر از ازدواجش نمی گذرد و به همین ترتیب هر کدام زادگاهی، خانواده ای و چشمهای دلواپس و نگرانی را خیره به راه خود دارند. هر یک عزیز خانواده ای هستند و دست هایی برای حفظ آن ها از خطر و بازگشت به سلامتشان به دعا بلند شده است. با این حال، قرار نیست که این بچه ها زنده برگردند. هیچ کس نمی داند که دو روز بعد پیکر بی جان و به گلوله نشسته آنها از فرودگاه زاهدان برای خاکسپاری به مشهد اعزام میشود. هیچکس نمیداند که تا ساعتی دیگر، خبر شهادت این بچه ها به تیتر اخبار تبدیل می شود. زمان پیش می رود و عقربه ها به 19:40 نزدیک می شوند. شلیک اسلحههای تروریستهای تکفیری، مرزبانان را غافلگیر می کند. صدای رگبار گلوله به گوش می رسد؛ خون و غبار و فریاد در هم آمیخته. تروریست ها یکی از سربازان را روی زمین میکشند و با خود می برند و با استفاده از تاریکی هوا و صعبالعبور بودن منطقه میگریزند. اورژانس نیست، آمبولانس نیست، مجروحان در انتظار کمک به خاک غلتیده اند. تا اولین اورژانس 150 کیلومتر فاصله است. زخم های مرزداران عمیق است. عده ای به شهادت رسیدهاند، عدهای تا رسیدن آمبولانس به شهادت می رسند و عده ای دیگر در بین راه، تا طی کردن این 150 کیلومتر از فرط خونریزی شهید می شوند. آمارها حکایت از 9 شهید، یک مجروح و یک اسیر دارد. مرزداران سیستان و بلوچستان که شاید هر کدام بیش از بیست و دو سه سال نداشتند، در حالی دیگر به خانه بر نمی گردند که نه عکس پروفایل کسی به واژه سرباز و مرزبان تغییر پیدا کرد، نه در صفحات اجتماعی برای مظلومیتشان اشک ریختند و یقه دراندند و نه عکس هایشان را به اشتراک گذاشتند. خانواده های این افراد، عزیز کسی نشدند و سر و ته دلجویی ها به یکی دو برخورد کوتاه مسئولان ختم شد. خانواده هایی که هنوز قدرت هضم واژه شهید را در ابتدای نام فرزندانشان ندارند. واژه شهید ابتدای نام 9 مرزبان سیستان و بلوچستان حک شده است، اما بعید نیست که به زودی همین واژه نیز به دست فراموشی سپرده شود و این خانواده ها بمانند و داغی که هر گز سرد نخواهد شد.»