زنانی باکفش های مردانـه

دوستی می گفت رفتار مردم ما یک جورهایی شبیه بلایا و حوادث طبیعی است. از این جهت که هر دو به شدت غیرقابل پیش‌بینی‌اند و معمولا باعث شوکه شدن ناظران، بخصوص کارشناسان می‌شوند.

با این رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی مردم  دیگر کارشناسان هواشناسی تنها نیستند و پیش‌بینی‌ها و تحلیل‌های کارشناسان و تحلیلگران امور اجتماعی و سیاسی هم معمولا غلط از آب درمی‌آید!

نمونه‌اش رفتار مردم کشورمان در انتخابات شورای شهر سوم بود. طی 10 سال گذشته کمتر انتخاباتی برگزار شده بود که نتایج حاصل از آن، طبق پیش‌بینی بوده و از مدلی خاص پیروی کرده باشد.

یک بار که همه می‌گویند دوره دوره مستقل‌هاست، لیست‌های شاخص جناح‌های سیاسی رأی می‌آورند. دفعه بعد که قرار است لیست‌ها با هم رقابت کنند، کاندیداهای ناشناخته و منفرد پیروز انتخابات می‌شوند و قس علی هذا. این‌طوری پیش برود، تحلیلگری و کارشناسی رفتار مردم در کشورمان می‌تواند جزو مشاغل سخت و زیان‌آور محسوب شود و کارشناسان هم امیدوار به بازنشستگی پیش از موعد!

با این حال شاید مهم‌ترین اتفاق غیرقابل پیش‌بینی در شورای سوم حضور زنان خصوصا از نوع جوان و ناشناخته آن‌ها در صحن شوراها بود. اتفاقی که خیلی‌ها درست یا نادرست آن را به جوانی و جاذبه‌های آن‌ها ربط می‌دهند. به همین‌خاطر هم این موضوع در این پرونده برجسته‌تر شده است.

در حالی که در دوره‌های اول و دوم شورای شهر، زنان هیچ سهمی نداشتند و یا سهم شان از شوراهای شهر اندک بود اما در شورای شهر سوم، میزان حضور آنان در صحن شوراها افزایشی ناگهانی یافته است.  از 30 شهری که مرکز استان محسوب می‌شوند، در 12 شهر، زنان رتبه‌های اول و دوم را به خود اختصاص داده‌اند.  نحوه تبلیغات و نوع رأی آوردن برخی از آن‌ها عجیب و در عین حال جالب توجه بود.

در یکی از شهرهای شملی کشور یکی از کاندیداهای زن، با شعار «دخترم! قلب تو ستاد انتخاباتی من است» احساسات دختران شهر را حسابی ترکاند و بالاخره هم با رای بالایی به شورا راه یافت.

در بعضی شهرها رنگ و لعاب و شکل و شمایل پوسترها، صاحبان شان را خوشبخت  و اولین حضور آن‌ها در گردونه انتخابات را توأم با پیروزی باورنکردنی و قاطع آن‌ها کرد!

به عنوان مثال آرزو بابادی توانست با 36561 رای رتبه دوم انتخابات شوراهای اهواز را به خود اختصاص دهد. او تبلیغات خود را با چاپ یک پوستر و انتشار عکسی از خودش آغاز کرد. او در انتخابات به شکل مستقل شرکت کرده بود و شعارش این بود: دوری از تملق و چاپلوسی و جایگزینی صداقت.

اگر تا يک هفته پيش از انتخابات شورای سوم در اهواز وارد مرکز خريد مدرن و لوکس «آسمانه» کيانپارس اهواز مي شديد، مي توانستيد در سومين مغازه از سمت راست او را بيابيد. خانم آرزو بابادي را مي گويم. او فروشنده لوازم آرايشي زنانه بود و با کسب 36هزار و 561 راي، دومين منتخب مردم اهواز در انتخابات شورا شد.

خانم آرزو بابادي قول داده بود که انحصار پروژه هاي آسفالت خيابان هاي شهر اهواز را از دست پيمانکارهاي کنوني آن خارج کند !

به قول خودش مدير و موسس يک آموزشگاه فني و حرفه يي در اهواز بوده و صنعتگر اداره ميراث فرهنگي اهواز. وی تنها منتخب زن شوراي شهر اهواز بود. بسياري معتقدند که عکس خانم بابادي نقش مهمي در پيروزي او داشته، اما در آن زمان خودش مي گفت: تنها عکس من نبود که مردم را جذب کرد. من در تمام محله هاي اهواز جلسات سخنراني داشتم و ارتباط چهره به چهره و حرف هايي که زدم مردم را جذب کرد.

در همان اوایل شورا و زمانی که شورا به انحراف و انحلال کشیده نشده بود آرزو بابادي فهرست بالابلندي به عنوان برنامه هاي خود براي شهر اهواز ارائه داد : ايجاد فرهنگسرا و گالري هاي هنري، توجه به مبلمان شهري، احداث پارک ها به خصوص مکان هاي ويژه بانوان و جوانان، توجه به زيرساخت هاي اساسي و عمراني اهواز که مرکز مهم ترين استان کشور است و نياز شديد به اتمام پروژه هاي اساسي آن از قبيل طرح پروژه مترو و توجه به حمل و نقل شهري و آغاز پروژه هاي جديد و ....

البته در هيچ کدام از اين برنامه ها خانم بابادي سابقه تخصصي و شغلي نداشت و صرفا به عنوان برنامه ، لیستی را ارائه داده بود.

حالا هم که شورا منحل شده ، مشخص شد که وی در به سرانجام رساندن برنامه هایش موفق نبوده و بعد از چند سال چنین تصوری در بین عموم شکل گرفته که انتخابی که بر اساس رنگ و لعاب پوستر باشد فرجامی بهتر از این نخواهد داشت و حاصلش عدم پیشرفت شهر به واسطه عدم وجود نخبگان و افراد متخصص در شوراهاست.  شورایی که بر مبنای قومیت و یا رنگ و لعاب پوستر شکل بگیرد نه تنها در خوزستان بلکه در هیچ کجای دنیا شورای موفقی از آب در نمی آید.

همانگونه که در اهواز نیز شورای سوم شورای منسجم و متخصصی نبود و آنچنان در گیر مسائل حاشیه ای شد که عاقبت خود نیز به حاشیه رفت و منحل شد.

البته زنان موفق و متخصص در خوزستان کم نیستند و با حضور خود در عرصه شوراها می توانند گامی در راستای عمران و آبادانی شهر بردارند.

خیریه نیسی یکی از همین زنان موفق خوزستان است که سابقه حضور در جبهه های جنگ نیز دارد. وی تاکنون 2 بار در انتخابات مجلس حضور یافته که در دور اول با 32 هزار رای در بین 60 کاندیدا رتبه 11 و در انتخاب نهم نیز با 45 هزار رای در بین 50 کاندیدا  رتبه هفتم را به خود اختصاص داد. خیریه نیسی یکی از گزینه های کاندیداتوری شورای  چهارم است. البته وی همچنان در آرزوی راهیابی به مجلس شورای اسلامی و آرزو دارد که اینقدر عمرش طولانی شود تا بتواند بالاخره به مجلس راه یابد !

مریم ابریشم کار  نیز از دیگر زنان خوزستان است که قصد ورود به انتخابات شورای شوم دارد . وی دکترای شیمی دارد و در حال حاضر عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی خوزستان است.وی در انتخابات مجلس دور گذشته عنوان جوان ترین کاندیدا را به خود اختصاص داده و آمدن او به اهواز ، تا اندازه ای هراس به دل کاندیداهای دیگر انداخته بود ، پس از " شکست " در انتخابات به دانشگاه برگشته و در انتظار انتخابات شورای شهر به سر می برد. به قول خودش می خواهد از این " شکست" پلی بسازد برای پیروزی در یک انتخابات دیگر.

آذر زمانپور کارشناس ارشد مشاوره شغلی و خانواده است که در سال گذشته نیز کارآفرین برتر کشور شد. وی کاندیداتوری مجلس از حوزه انتخابیه اهواز نیز در کارنامه خود دارد و به احتمال زیاد در انتخابات شورای سوم نیز ورود پیدا خواهد کرد.

وی در انتخابات گذشته با شعار ( وقتی سردار بی بی مریم بختیاری را داریم می توانیم و باید بیاییم ) فعالیت انتخاباتی خود را آغاز نمود تا با تقویت حس خود باوری زنان آنها را به صحنه بکشاند و آرایشان را در سبد خود قرار دهد .

الهه موالي زاده نیز از دیگر زنان خوزستانی است که به احتمال زیاد در کاندیدای انتخابات شورای چهارم نیز خواهد شد.

وی اولين شهردار زن اهواز در منطقه دو بود که شايد بيشتر از يک مرد دويد و کار کرد و سرانجام نیز آنگونه که خود می گوید با دلخوری صندلی مدیریت را واگذار می کند و به دانشگاه پناه می آورد. اگر بگوییم وی از زنانی ست که همه نوع منصبی را در کارنامه مدیریتی خود دارد سخنی به گزاف نگفته ایم . از عضویت در شورای شهر اهواز گرفته تا ریاست تربیت معلم یزد و مشاور امام جمعه یزد و ... را در کارنامه خود دارد.

وی در کل معتقد است که به زنان خوزستان در دادن مسند مدیریتی ظلم می شود و بر این عقیده استوار است که باید جای پای زنان در  مدیریت شهری باز شود چرا که ریزبینی زنان در کنار کلی بینی مردان می تواند در توسعه شهر موثر باشد.البته تعدادی دیگر از بانوان خوزستانی نیز قصد ورود به انتخابات شوراها را دارند که نام بردن از همه آنان در این مجال ممکن نیست. اما چیزی که در این بین اهمیت دارد این است که دیگر مردم خوزستان به رنگ و لعاب عکس ها و پوستر کاندیداهای زن رای نخواهند داد چرا که تجربه شورای سوم را پشت سر گذاشته اند و فرجام رایی را که بر اساس رنگ و لعاب باشد را دیده اند.

آن دسته از بانوان خوزستان که قصد ورود به شوراها را دارند نیز به جای ارائه پوسترهای آنچنانی باید در اندیشه ارائه برنامه باشند و بدانند که مردم این بار آگاهانه تر شورای سوم رای خواهند داد.

نشریه راوی خوزستان / مهرنوش دزفولی