امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
یوسف ناصری- عملیات های تروریستی که صبح روز چهارشنبه 17 خرداد ماه 1396 شروع شد و مرقد امام خمینی و مجلس را نشانه گرفته بود، در نهایت با کشته شدن دو نفر از تروریست ها و اقدام به حمله انتحاری توسط 3 نفر از آنان خاتمه پیدا کرد.
در انفجارهای انتحاری که چند سال قبل در استان سیستان و بلوچستان انجام شد این انفجار بدون هدف بود و صرفا با قصد ایجاد رعب و وحشت در بین مردم و از بین بردن مردم عادی انجام می گرفت. اما اقدامات تروریستی و انفجارهای انتحارهای روز گذشته تهران، با هدف مشخص انجام گرفت و با این قصد انجام شده که به افرادی خاص و اماکنی مشخص حمله شود.
در عملیات انتحاری که در اصل خودکشی ایدئولوژیک است فرد انتحار کننده، حاضر است خود را به کشتن بدهد و جان خود را فدای اهداف یک تفکر و ایدئولوژی کند. تروریست هایی که در تهران اقدام کردند در حین عملیات خود، در مقطعی به سمت مردم تیراندازی کردند ولی هدف از قبل تعیین شده آنها صرفا ایجاد انفجار در مجلس و حرم امام بوده است.
نیروهای داعش در سال 94 وعده تصرف تهران را داده بودند و در تصویری که منتشر کردند پرچم های سفید و سیاه خودشان را با فتوشاپ، جایگزین پرچم های جمهوری اسلامی ایران کرده بودند و در کنار تصویر فتوشاپی از به اهتزار درآوردن پرچم های خودشان در میدان آزادی تهران، نوشته بودند ولایت خراسان را فتح خواهیم کرد. داعشی ها، در تعابیر خودشان ایران را ولایت خراسان و یکی از ولایت های تحت امر «خلافت اسلامی» با رهبری ابوبکر بغدادی نامیده اند.
در روز گذشته نیروهای داعش در زمان حضور در مجلس شورای اسلامی، فیلم کوتاهی را تهیه کرده و در آن گفته بودند که خدا را شکر و ما آمدیم. این فیلم را سریعا به نیروهای رسانه ای داعش انتقال داده و آنها نیز فیلم را منتشر کردند. در فیلم نیروهای تروریستی گفته اند که ما آمدیم.
به هر رو تعداد 5 نفر تروریستی که به مرکز و جنوب شهر تهران، نفوذ کرده بودند و عملیات تروریستی انجام دادند بالاخره یا خود را منفجر کردند یا کشته شدند.
در گفت و گوی عصر ایران با دکتر مراد بیات(جامعه شناس)، انگیزه های احتمالی تروریست ها و این که چگونه می توان زمینه پیوستن برخی افراد هموطن به داعش را از بین برد یا کاهش داد، بررسی شد. این گفت و گو را می خوانید.
***
*در هر دو عملیات تروریستی که در تهران انجام شد انفجار انتحاری هم اتفاق افتاد. آخرین بار که اقدام انتحاری در استان سیستان و بلوچستان انجام شد در سال 1389 و در چابهار بود و تعداد 32 نفر از مردم در آن مراسم تاسوعای آن شهر کشته شدند.
در چابهار به صورت بدون هدف عملیات انتحاری انجام شده و افراد معمولی و مردم را مورد حمله قرار داده اند اما در حملات تروریستی تهران هدف مشخص داشته و با هدف حمله به مجلس و حرم امام(ره) این اقدامات تروریستی را انجام داده اند. شما درباره این دو نوع روش حمله تروریستی و انفجار انتحاری چه تحلیلی دارید؟
-اولا اهداف مشترکی دارند و در عین حال تفاوت هایی هم دارند. من در مورد این که اهداف این افراد محقق می شود یا نمی شود بعدا صحبت می کنم ولی فعلا درباره اهدافی که اینها تعقیب می کنند نکاتی را مطرح می کنم.
یک نکته این است که برای دنیا خیلی باعث تعجب است در منطقه سراسر آشوب و ناامنی خاورمیانه، ایران یک دژ مستحکم است و از نظر امنیتی وضعیت بسیار خوب و مطلوبی دارد. طبیعتا برای این که این نقطه مطلوب را بشکنند جایی را نشانه می گیرند که بتوانند این وضعیت را تغییر بدهند.
یک تغییر تاکتیکی اتفاق افتاده است و به جای حمله به اجتماعات عمومی مردم، به نهادهایی حمله کرده اند که منسوب به حاکمیت و مورد احترام حاکمیت است. این یکی از آن دلایل است.
دومین مساله این است که در منطقه ما معمولا خبری از انتخابات نیست ولی در ایران انتخاباتی پُر شکوه و با حضور 41 میلیون ایرانی برگزار شد و این انتخابات باعث اقتدار و عظمت ایران شد.
این افراد به جاهایی حمله کرده اند که مظهر حاکمیت باشد. آنها می خواستند بین صفوف مستحکمی که بین ملت و حاکمیت در اثر یک انتخابات پرشکوه رقم خورده است، شکاف بیندازند.
شاید یک پیام آنها این بوده است که مردم ایران، ما به شما کاری نداریم و در واقع ما با حاکمیت شما کار داریم. در حالی که قطعا هدف همان اقتدار و عظمتی است که خود این مردم در این انتخابات آفریدند.
سومین موضوع این است که با این انتخابات، امیدی در دل مردم ایران ایجاد شد و شور و نشاط و شعفی برای مردم ایجاد شد.
حتی کسانی که در انتخابات، به ظاهر باختند یا کسانی که برنده شدند، همه به این وضعیت رسیدند که ایران یک کشور پُرنشاط است و پر امید است. با این حرکت های تروریستی نمی توانند یأس و ناامیدی ایجاد کنند یا احیانا نمی توانند در روحیه پر شور و پر شعف مردم خدشه ای وارد کنند.
مساله دیگر که خیلی اهمیت دارد و نباید از آن غفلت کنیم این است که در عرصه انتخابات اخیر، نزاع ها و دعواها و اختلافات سیاسی بین دو جریان سیاسی، به حد اعلی و به اوج خودش در خصوص راهبردهای مدیریت کشور رسید.
شاید می خواهند یک نوع تست بزنند و ببینند در چنین صحنه هایی آیا این دعواها و نزاع ها همچنان وجود دارد یا همچنان بنیان های مستحکم ایران مثل زمان جنگ و دفاع مقدس باقی مانده و همبستگی ها و وحدت و اجماع ملی شان برقرار است.
مساله دیگر این است که در ایرانی با امنیت، ایرانی باثبات، ایرانی که مردم برای تعامل سازنده با جهان، رای داده اند و ایرانی که در آزادی عمل اجتماعی نسبتا بالایی قرار دارد و یا این انتخابات نشان داد که هر کس می تواند حرف و ایده های خودش را با صراحت بیان کند، قطعا، ایرانی با چنین ویژگی هایی بهشت سرمایه گذاران خواهد شد به نسبت کشورهای منطقه.
این بهشت سرمایه گذاران شدن و این امیدواری چه برای سرمایه های ایرانیانی که در خارج از کشور است و چه خارجی هایی که می دانند ظرفیت های بزرگی در بازار ایران وجود دارد، می تواند برای رشد، پیشرفت و توسعه ایران اتفاقات بسیار بزرگی را رقم بزند.
با این اقدامات می خواهند به دنیا پیام بدهند که ایران هم امن نیست و خیلی دل خودتان را شاد نکنید. من تصورم این است که این اهداف را دارند و برای این که بتوانند پیامی رساتر به دنیا اعلام کنند در جاهای شلوغ این کار را انجام نمی دهند بلکه در جایی اقدام می کنند که به تعبیر امروزی ها مثل توپ صدا کند که پارلمان ایران یا مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، مورد حمله قرار گرفته است.
*در حمله انتحاری در چابهار گروه هدفی که برای از بین بردن تعیین کرده بودند مردم عادی بودند. در اصل اقدام انتحاری، بی هدف بوده و از اول نمی خواستند شخص خاصی را بکُشند.
در تهران این دو هدف آگاهانه انتخاب شده. مخصوصا هدف اصلی این بوده که به صحن علنی مجلس وارد شوند. نیروهایی که وارد ساختمان اداری مجلس شدند سریعا فیلمی از کشتار خودشان را برای داعش فرستاده بودند و آن فیلم در خبرگزاری اعماق وابسته به داعش انتشار پیدا کرد.
اقدام انتحاری در چابهار توسط یک گروه بومی انجام شد. در این میانه چه اتفاقی افتاده است از آن تروریسم محلی به این تروریسم مرتبط با داعش؟
-امروز در مجامع مختلف از شرق تا غرب عالم، داعش را با ترورهای مختلف می شناسند. برای ایرانی که در امنیت سرآمد بوده است، باید یک اتفاقی می افتاد و به شکلی این ترور اتفاق بیفتد که باز هم با دنیا متفاوت باشد.
برای این که متفاوت باشد می توانند به پارلمان حمله کنند و به سمت جاهای ویژه این نظام حرکت کنند. این موضوع که اینها می خواستند پیام و اهداف خودشان را خیلی قوی تر به دنیا اعلام کنند، شاید یکی از دلایلی باشد که اینگونه مراکز مورد هدف قرار گرفتند.
اما نکته این است که واقعا در این وضعیت و با این تهدیدی که برای امنیت کشور اتفاق افتاد، ایا به اهداف خودشان رسیده اند یا نه؟ چند مساله خیلی مهم داریم. اولا این حوادث، قطعا فهم و شعور سیاسی مردم ایران را به صورت جدی تر و عممیق تر و رساتر به دنیا اعلام خواهد کرد که مردم ایران از نظر تحلیل سیاسی نسبت به منطقه خیلی سرآمدتر هستند.
* در نهایت انتخابات نسبتا پرشور و مناسبی برگزار شد و رئیس جمهور هم با افزایش رای نسبت به دوره قبل، دوباره به ریاست جمهوری انتخاب شده. این وضع و همبستگی موجود در جامعه می تواند زمینه ای باشد برای این که امنیت جامعه توسط این مردم بهتر تامین شود و امنیت کشور تقویت شود؟
-این تهدید، دارد فرصت هایی را برای ما ایجاد می کند. به غیر از آدم هایی که هنوز ممکن است کاسه داغ تر از آش باشند و هنوز تب انتخابات انها نخوابیده است، در شبکه های اجتماعی تحول خوبی رخ داده است.
مدیران، نهادهای نظامی و امنیتی و مردم می گویند در کنار هم هستیم. هر ایرانی از هر قوم، نژاد، طایفه، دین، مذهب و سلیقه سیاسی، وقتی ایران به خطر می افتد در کنار همدیگر هستیم. این تهدید، به هر حال یک فرصت را برای نشان دادن عظمت و شعور و درک سیاسی بالای ایرانیان فراهم کرد.
این افراد چه داعش و حامیان مرتجع آنها در دنیا، غافل از یان هستند که این حکومت و این مردم، تجربه عمیقی برای مواجهه با چنین ترورهایی را دارند مخصوصا در دهه 60. این تجربه گران بها در کشورهای دیگر وجود ندارد یا به ندرت وجود دارد.
در یک مقطع 72 نفر از سران و مسئولان کشور را ترور کردند و همچنین کسبه و مردم را ترور کردند. ما این تجربه ها را داریم. این تجربه ها، انباشته شده و امروز قطعا به مدد نیروهای نظامی و امنیتی و مردم عادی می آید.
به نظرم می رسد که تست آنها برای این که آیا اختلافات سیاسی در ایام انتخابات و مقاطع دیگر می تواند مضاعف شود، برعکس آن دارد اتفاق می افتد. چون همبستگی و وحدت ملی در ایران شکل می گیرد.
من بدون شعار زدگی می گویم و جدای از بعضی عارضه های جزئی که در شبکه های مجازی می بینیم، آدم احساس می کند همان صحنه های زمان جبهه است و همان صحنه ای اول انقلاب است که همه می آیند برای این که با دشمنان بیرونی مقابله کنند.
من خاطر هست که در سال 1360 یا 1361 بود که چهارده سال داشتم و از جبهه برشگته بودم. دور میدان شهر پیاده شدم. خانمی که مثلا به تعبیر برخی افراد، بدحجاب بود مثل بچه خودش آمد پیشانی مرا بوسید و چقدر برای ما دعا کرد و فضای آن دوره چه حسی قشنگی به ما می داد.
این اتفاقاتی که در تهران رخ داد می تواند زمینه ای باشد برای این که نیروهای نظامی، نیروهای امنیتی و نیروهای بسیجی ما که ممکن است بین آنها با مردم فاصله افتاده باشد، دوباره پیوند عمیقی با مردم بخورند و دست در دست هم برای کشورمان و سرافرازی آن، فرصتی به دست بیاوریم و دوباره یک انرژی مضاعف را برای امنیت کشورمان ایجاد کنیم.
*آن چند نفری که به مجلس حمله کرده بودند حدود 4 تا 5 ساعت در یکس از ساختمان های مجلس حضور داشته و تیراندازی کرده اند. مشخص شده فیلمی هم که سریعا گرفته و برای انتشار به داعش داده اند در اتاق کار نماینده شاهین شهر فیلمبرداری انجام شده. در زمان نشان داده جنازه فرد کشته شده در اتاق کار آن نماینده، این نیروها به عربی می گویند که خدایا شکرت فکر کردید که ما می رویم ما به اذن خدا آمدیم که بمانیم.
با توجه به این که داعش در بدترین وضعیت قرار گرفته و در حال فروپاشی است تحلیل شما از نکاتی که این افراد در فیلم خودشان مطرح کرده اند چه هست؟
-ما وقتی این ویدئو را می بینیم یاد سعید الصحاف می افتیم که آخرین وزیر اطلاع رسانی حکومت صدام بود. یعنی در حضیض ذلت، حرف هایی می زنند که هیچکس در اوج اقتدار نمی زند.
این صحبت ها برای روحیه دادن به افرادی است که احساس می کنند همه چیز را از دست داده اند و می خواهند نیروهای خود را نگه دارند. من تصور نمی کنم این حرف ها، حرف هایی باشد که با هیچ شاخصی از حیث امنیتی، سیاسی و اقتصادی، با وضعیت فعلی داعش جور در بیاید.
این نوع صحبت ها، بیش تر یک نوع تشفی خاطر است برای این که به مخاطبان و هواداران و نیروهای خودشان در آن طرف مرزها بگویند ما داریم می رویم تهران و ایران را بگیریم. می گویند آمده ایم که در اینجا بمانیم.
این نوع اقدامات از نظر این که برای جامعه ما نگرانی ایجاد کند، جای نگرانی ندارد. پیام های رهبری نظام و رئیس جمهور و نهادهای نظامی و امنیتی، به نوعی پاسخ به این رجز خوانی های کوردلانه بود.
بنابراین تنها کارکرد صحبت های مطرح شده در آن فیلم، تشفی خاطر[خنک شدن دل] برای کسانی است که احساس می کنند به آخر خط رسیده اند.
*داعش قبلا اقدامات رسانه ای انجام داده و گفته بود به تهران حمله می کند. این چند نفر به تهران آمدند ولی به هر حال از بین رفتند و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و نظامی ایران از این به بعد حتما بیش تر دقت خواهند کرد. این افراد چرا به این صورت در فیلمی که قبل از کشته شدن ارسال کردند گفته اند که ما به اذن خدا آمدیم و می مانیم؟
-این صحبت ها رجزخوانی است. با کدام حرکت و با کدام پشتوانه و با کدام معیار و شاخص. مگر ایران، عراق است و مگر ایران، سوریه است. اینها در عراق و سوریه هم نتوانستند بمانند.
ایرانی که همه معیارها و شاخص های امنیتی اش، همه معیارها و شاخص های اجتماعی، همبستگی اجتماعی اش و همه معیارها و شاخص های فم و درایت مردم اش و همه تجربه های عمیق اش، سرآمد کشورهای منطقه است چگونه می شود این شعار را در آن مطرح کرد. آیا غیر از این است که رجزخوانی باشد.
در عراق به هم ریخته و آشفته بعد از صدام و تکه پاره هم، نتوانستند جا پاهایی که داشته اند حفظ کنند، چگونه می توانند جایگاه مستحکمی در ایران به دست آورند. در کشور ما وقتی چنین اتفاقی می افتد از کرد و لر و بلوچ و فارس و شیعه و سنی و کوچک و بزرک و زن و مرد، همه از هر دین و مذهبی، در کنار هم قرار می گیرند.
*این عملیات های تروریستی و انتحاری که در مجلس و حرم امام اتفاق افتاد تعبیر بی طرفانه اش خودکشی ایدئولوژیک است. چه نیرو و انرژی ای هست که این افراد را به سمت این نوع کارها سوق می دهد و این افراد با افتخار می آیند این نوع اقدامات را انجام می دهند؟
-به هر حال متاسفانه در بحث های ایدئولوژیکی، شستشوی مغزی اتفاق می افتد. دوم این که از ناهنجاری های اجتماعی افراد استفاده می شود.
البته یک روز اطلاعات این افراد منتشر می شود. اما من تصورم این است این نوع افراد معمولا دنبال این هستند که در یک کشور و یک جامعه، دچار سرخوردگی ها و حقارت ها و ذلت هایی بوده اند و حالا به آنها رونقی داده اند.
این افراد، آدم هایی نیستند که به صورت متعادل بزرگ شده باشند و بعد جذب داعش شوند. این افراد را از حالت قهر اجتماعی به این مرحله می رسانند که اسلحه به دست می گیرند و قرار است دنیا را فتح کنند و اینها فرمانداران آن دنیای جدید شوند. طبیعتا چنین هدفیف برای این افراد ایجاد انگیزه می کند.
*نمایندگان فعلی مجلس ممکن است در دوره بعدی رای نیاورند یا این که تایید صلاحیت نشوند. از این جنبه که قصد داشته اند صحن علنی مجلس را تصرف کنند و بگیرند چگونه این موضوع را تحلیل می کنید؟
-چنین چیزی مقدور نیست که صحن مجلس را بگیرند. حداکثر این است که تعدادی از نمایندگان مجلس را شهید و مجروح کنند. آنها می خواستند کجا را بگیرند و چه کار کنند.
*هدف این بوده است که وارد آنجا شوند و نمایندگان را به اصطلاح و احتمالا قتل عام کنند.
-بیش از این که نماینده ای شهید یا مجروح شود یا می خواستند چنین کاری را انجام بدهند، همین که به پارلمان حمله کرده اند معنا دارد.
البته ما الان در اوج اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران هستیم. در دهه 60 رئیس جمهور و نخست وزیر و رئیس قوای دیگر و 72 تن از مسئولان کشور را کشتند ولی آن اتفاقات به بحران سیاسی برای کشور منجر نشد.
فرض کنید تا نیروهای نظامی و امنیتی از راه می رسیدند تعدادی از نمایندگان را شهید می کردند. در دنیا انعکاس چنین خبری خیلی عجیب تر و وسیع تر بود. اما بحران و مساله ای را برای نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاد نمی کرد.
*به هر حال این افراد قصد داشته اند به صحن علنی مجلس بروند و نمایندگان مجلس را قتل عام کنند. به عنوان این نمایندگان مجلس، نماد حاکمیت هستند. در همان چند ساعتی که این چند نفر در مجلس تیراندازی می کردند آقای لاریجانی وارد صحن علنی مجلس می شود و ریاست جلسه را بر عهده می گیرد. در زمان ریاست آقای لاریجانی، همزمان تیراندازی در بخش دیگری از مجلس ادامه داشته است.
با توجه به این که هدف این تروریست ها همان نمایندگان مجلس بوده اند و آنها هدف خودشان را از قبل مشخص کرده بودند به نظرتان باید جلسه مجلس ادامه پیدا می کرد؟
-این که جلسه را ادامه داده اند خیلی حرکت زیبایی بود. یکی از آن حرکت های درست مجلس بوده است. یعنی این اقدام تروریستی، یک حرکت مقطعی و کورکورانه ای است که توسط نیروهای حفاظتی و امنیتی از بین می رود و هیچ جای نگرانی نیست که در پارلمان نماینده ای از سر صندلی خودش بلند شود و دستور کار عادی مجلس به هم بخورد. نیازی نبوده است که یک ساعت هم مجلس را برای چنین حرکت تروریستی بزدلانه ای تعطیل کنند.
*جلسات مجلس معمولا در ساعت 12 تمام می شود. اما در زمان عملیات تروریستی، جلسه مجلس تا ساعت یک بعدازظهر ادامه پیدا کرد و چند نماینده عکس های سلفی از صحن مجلس منتشر کردند. با در نظر داشتن این که هدف تروریست ها مشخص بوده است آیا بهتر نبود احتیاط هم می شد؟
-به نظرم مجلس بهترین کار را انجام داده است. به هیچ وجه این احتیاط لازم نیست. نمایندگان مجلس مطمئن بوده اند که آن افراد یک حرکت اینچنینی انجام بدهند.
*یعنی با ادامه پیدا کردن جلسه مجلس اقتدار داشتن حکومت منتقل شده است؟
-بله. چون اقتدار امنیتی وجود داشته است. حتی تا اینجا هم که نفوذ کرده اند هزار و یک سوال در ذهن خیلی از دوستداران نظام و جمهوری اسلامی ایران یا حتی مخالفان آن ایجاد کرده اند. یعنی همین که تا ساختمان اداری مجلس رفته اند ایجاد سوال می کند.
با توجه به لایه ها و فضای دقیقی که وجود دارد نفوذ بیشتر تروریست ها ممکن نبود. نمایندگان مجلس اطمینان خاطر داشته اند که این اتفاق امکان ندارد رخ بدهد.
*کشور ما یک انتخابات مهم را پشت سر گذشاته است و رئیس جمهور با رای بیشتری مجددا انتخاب شده است. بالاخره دو تیم، در مجلس و حرم امام عملیات انتحاری انجام داده و اقدامات تروریستی انجام داده اند. در فضای فعلی که وجود دارد چگونه می شود زمینه هایی را فراهم آورد که چنین اتفاقی تکرار نشود و امنیت کشور ما خدشه پیدا نکند؟
-اولا یک عامل مهم، بحث همبستگی و وحدت اجتماعی است. این مهمترین عنصر است. نکته دوم، اتفاق نظری است که بین مدیران ارشد جامعه می تواند بر اثر این موضوع اتفاق بیفتد.
سومین نکته این است که نیروهای نظامی و امنیتی ما، با پرهیز از نزاع های سیاسی و پرهیز از ورود در عرصه های دیگر، عمیقا و دقیقا به کار ارزشمند کشورشان برای امنیت کشور بپردازند.
*این تروریست ها در یک فرآیند به این مرحله رسیده اند و به آنها آموخته شده که کشته شدن در راه اهداف متعالی که خودشان ادعا می کنند یک امر مقدس است. این صحبت ها را کاملا برای این افراد تئوریزه می کنند و آنها دست به هر اقدامی می زنند. در این فرایند شستشوی مغزی انجام شده است.
به هر حالت ممکن است احیانا هنوز برخی افراد باشند که تحت تاثیر این نوع آموزه ها باشند. چگونه می شود واقعیت ها را گفت و توضیح داد که امنیت کشور برای تک تک مردم ما مهمتر است و این اقدامات تروریستی در حوزه کلان نتیجه ای هم نخواهد داشت؟
-اولا رسانه ها مهمترین ابزار اطلاع رسانی و آگاهی بخشی هستند. ثانیا مردم ما نشان دادند که خواهان کدام دیدگاه هستند. چون در انتخابات، موج خروشان ملت به راه افتاد. این موج خروشان ملت، چنین دیدگاه های متفرقی را هضم و جذب می کند.
مساله سوم هم که خیلی با اهمیت است این است که تروریست ها با وجود این نوع شعارها و علی رغم همه حمایت ها و پول هایی که از جاهای مخنلف دنیا دریافت کردند، روز به روز، اوضاع و وضعیت نامناسب تری پیدا می کنند.
کشور ایران تجربه عمیقی در خصوص جنگ و ترورها و مسائلی از این قبیل دارد و تجربه بسیار تلخی را از برخی ایرانی هایی که متاسفانه با صدام یعنی دشمن همپیمان شدند، دارد.
انگیزه های مذهبی بالایی که بین ایرانیان وجود دارد. اندک و به ندرت اتفاق افتاده است که ایرانی هایی جذب پدیده هایی مثل داعش شوند. اصلا در اینجا زمینه هایش وجود ندارد.
*چه زمینه هایی وجود دارد که پذیرش نوع نگاه داعش توسط تعداد زیادی از ایرانیان را منتفی می کند؟
-آن زمینه به تجربه تاریخی ای برمی گردد که ما از این ترورها داریم. تجربه تاریخی که ما از این شعارها داریم. ممکن است در کشورهای دیگر، این تجربه تاریخی را نداشته باشند.
*نگرش بنیاد گرایانه در بین اکثریت مردم ایران وجود ندارد. چنین وضعی در جامعه ما می تواند امنیت و اقتدار کشور را همچنان تضمین کند؟
-قطعا همین طور است ولی کلمه بنیاد گرایانه، یک اصطلاح مشخص و روشن نیست.
*بنیاد گرایانه یعنی شبیه داعش که برای رسیدن به اهداف خودشان حاضرند دیگران را به قتل برسانند.
-جامعه ایران، جامعه ای است که زمینه های رشد سرطانی رفتارهای بنیاد گرایانه را ندارد. نگاه های مردم، نگاه های مذهبی است و تحت هدایت گروه های مرجع معتدل و معقول حرکت می کنند.
نمونه هایش وجود دارد و می توانیم مثال های متعدد بزنیم که گروه های مرجع، با یک پیام آب روی آتش کسانی است که حتی گرایش های خیلی تند مذهبی هم دارند. این وضعیت در جامعه ایران و با توجه به بافت جامعه ایران یعنی بافت مذهب شیعه، به نظر می رسد وجود ندارد یا خیل کم رنگ و بی رنگ است.
*در بین پیروان مذاهب دیگر، داعش می تواند نفوذ کند؟
-در بین اهل سنت، گروه های مرجع به اندازه شیعه پر رنگ نیستند. در نتیجه چه بسا این اتفاقات در بین آنها بتواند بیفتد.
*برای این که این نوع اتفاقات در بین اقلیت ها نیز رخ ندهد به چه صورت و به نحو عقلایی می ود رفتار کرد؟
-یکی از آن رفتارهای خیلی خوب، همین اتفاقی بود که ددر انتخابات ریاست جمهوری افتاد. پیوند بین اهل سنت و اهل شیعه ایران. حمایتی که گروه های مرجع شیعه از اهل سنت داشتند. حمایتی که اهل سنت از کاندیدای شیعی داشتند. این یکی از آن زمینه هایی است که این بسترها را از بین می برد.