شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۷۱۰۱۸
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۷
اگر این بحران ساختگی نباشد آنگاه باید گفت می تواند نشانی از شکل گیری طرحی مهم علیه ایران باشد.
جلیل بیات* - جدال های لفظی قطر و برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در روزهای اخیر بالاخره منجر به قطع روابط دیپلماتیک میان آنها شد.

 عربستان، امارات، بحرین و چند کشور دیگر عربی با اعلام قطع روابط دیپلماتیک خود با قطر، محدودیت هایی را بر دولت و اتباع این کشور تحمیل کردند. بهانه این قطع رابطه حمایت قطر از تروریسم اعلام شده اما در واقع انتشار صحبت های منتسب به امیر قطر که حاکی از عدم همراهی با سیاست های عربستان علیه ایران می باشد دلیل اصلی شکل گیری این بحران است.

 از این منظر برخی تحلیل گران عنوان می کنند در بحران جاری، ایران باید در کنار قطر ایستاده و از این کشور در برابر عربستان و متحدینش حمایت کند. در این باره چند نکته قابل تامل است:

1- با نگاهی تردیدآمیز به شکل گیری این بحران، امکان وجود جنگ زرگری میان عربستان و قطر دور از تصور نخواهد بود. تا چند ماه پیش رابطه عربستان و قطر تقریبا عادی بود، چرا باید این رابطه ناگهان چنین تیره گردد؟!

 جالب آنکه این اتفاق بعد از سفر ترامپ به منطقه که در راستای ائتلاف سازی علیه ایران بود صورت گرفته است. آیا قرار است به این بهانه ایران وارد چالش جدیدی شود؟ فراموش نکنیم چندی پیش وزیر دفاع عربستان از لزوم کشاندن جنگ به داخل مرزهای ایران گفته بود. لذا این احتمال وجود دارد این سناریو برای دور کردن ایران از خویشتن داری و کشاندن آن به صحنه تقابلی ساختگی شکل گرفته باشد.

2- حتی اگر وجود جنگ زرگری میان قطر و عربستان را منتفی بدانیم، بازهم لزومی برای دخالت ایران در این بحران دیده نمی شود. متاسفانه برخی تحلیل گران با بیان اینکه قطر به دلیل حمایت از ایران وارد چنین بحرانی شده است، عنوان می کنند ایران باید در کنار قطر بایستد تا مانع پیروزی عربستان در این مناقشه شود. 

این تحلیل یادآور پیشنهاد برخی در سال 2003 است که معتقد بودند ایران باید در کنار عراق علیه تجاوز آمریکا به این کشور مبارزه کند. به این دوستان باید یادآور شد قطر هیچگاه متحد ایران نبوده و نخواهد بود.

 اگرچه قطر از حماس حمایت می کند اما در عین حال در جبهه سوریه حامی گروه تروریستی النصره و مخالف مواضع ایران بوده و در ائتلاف نظامی عربستان علیه یمن نیز حضور داشته است. لذا حمایت سیاسی، نظامی و اطلاعاتی ایران از قطر در بحران جاری هیچ ضرورتی ندارد.

3- با این حال انفعال دستگاه سیاست خارجی ایران در این بحران نیز اشتباه است. مهم ترین کنشی که ایران می تواند (و باید) در بحران کنونی از خود نشان دهد، ارتقای منافع اقتصادی کشور است. 

اگرچه معلوم نیست این بحران چقدر طول بکشد، اما ایران باید از این فرصت به نفع منافع خود استفاده کند. اکنون تمام راههای هوایی و تنها راه زمینی قطر بسته شده است. با توجه به نزدیک به 165 هزار پرواز بین المللی قطر در سال، ایران می تواند آسمان خود را بر روی پروازهای این کشور باز کند و از حق خدمات ترافیک هوایی استفاده نماید. همچنین این بحران فرصت خوبی برای افزایش داد و ستد و صادرات انواع کالاها و محصولات از سوی ایران به قطر می باشد. 

ایران می تواند این اقدامات را در راستای حسن همجواری و اقدامات بشردوستانه (با توجه به تحریم قطر از سوی عربستان و متحدینش) انجام دهد. لذا ایران باید از بحران کنونی صرفا به بهره برداری اقتصادی بپردازد و از هرگونه حمایت سیاسی، نظامی و ... از قطر خودداری کند.

4- نکته پایانی آنکه ریشه شکل گیری این بحران (که اشاره شد مرتبط با ایران است) از نگاهی دیگر می تواند هشداری برای مقامات امنیتی و اطلاعاتی ایران باشد. اگر این بحران ساختگی نباشد آنگاه باید گفت می تواند نشانی از شکل گیری طرحی مهم علیه ایران باشد. بدین معنا که امیر قطر با اطلاع از طرح و برنامه جدید علیه ایران به بیان آن اظهارات پرداخته تا مجریان طرح مذکور را از ورود به چنین کاری حذر دهد. 

این احتمال وجود دارد که عربستان و متحدین این کشور و احتمالا برخی قدرت های فرامنطقه ای برنامه ای جدید در سر دارند که قطر آن را به صلاح خود و منطقه ندیده و بدین شکل مخالفت خود را اعلام کرده است. این طرح می تواند همان شکل گیری ائتلاف نظامی عربی (ناتوی عربی) علیه ایران یا طرحی دیگر باشد. البته این موضوع صرفا یک گمانه است و باید مورد بررسی بیشتر قرار بگیرد. 

*دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس
برچسب ها: ایران ، عربستان ، قطر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار