دکتر اکبر ظریفی
از آغاز مشروطه در ایران ۱۱۱سال دارد می گذرد . نخستین و همه گیرترین معنای مشروطه،"حاکمیت قانون"بود! اگرچه دریافت کنش مند از این ساختار در همه جای کشور یکی نمی توانست باشد.
فهمندگان این پدیده در شهر های بزرگ تلاش داشتند از راه نوشته جات و... دریافت خود را به جاهایی که از پایتخت دورتر بود بکشانند و از شهرهای بزرگ و کوچک دیگر نیزبه سوی روستاها و... و این تلاش جان فرسا هم اینک نیز ادامه دارد. چرا می گوئیم جان فرسا! چون هم پافشاری لازم دارد، هم پایداری و هم هزینه و.. .به همین سو ، بسیاری خود را در جایگاه این کنش نمی گذارند تا وظیفه ای احساس نکنند و می شوند تماشاگر ! و هیچ زوری هم پشت این روند نیست که کسی را مجبور کند، نه قانون و نه غیر قانون!
پس برای رساندن این پیام مکانیسم فراگیر و قانونمندی نیست،آموزش می خواهد که این درد را درمان کند و آموزش هم راه و چاره خود را دارد و "الله بختکی"به پیش نمی رود.
همه این سخن این بود که رساندن مفهوم "گرایش و گردن گذاشتن به قانون"هنوز دارد از بالا به پایین می رود و راه درازی در پیش دارد تا به همه جا برسد و تازه هنگامی که رسید ، می ماند اینکه چقدر به آن گردن بگذاریم!
باری، اگر آن روزی که نخستین اتفاق منجر به تنش و زد و خورد محلی در پتک، با روی کردن به قانون خود را می دید ، امروز کار به اینجا نمی کشید. اگر مقصر اولین، تنبیه قانونی می شد، دیگر خود مردم به شیوه های گذشته نمی توانستند خود دادگاه باشند و حکم دهند و خود مجری باشند که اگر اینگونه می بودند، قانون گردن همه آنها را می توانست بگیرد.
تلاش های بی ثمر توسط نهادهای مردمی جامانده از پیش، نمی بایست ادامه پیدا می کرد بدون حضور سخت قانون! کارکرد این نهادها ازبین رفته، دیگر پاسخگوی زمانه نیستند، چرا بیهوده اصرار می کنیم، دن کیشوت وار عمل کنیم؟ جامعه ای که از ابزار و متعلقات سنت پاسخی نیافته و به دالان نوگرایی وارد شده است، مشکلات خود را نیز با ابزار نو می تواند حل کند، با ابزار نو نمی توان سنتی عمل کرد.
هم اینک هم هنوز تا دیرتر نشده لازم است که:
-همه کسانی که درگیر مستقیم این مصیبت هستند،فورا بازداشت شوند و دادگاه صالحه تنها مرکز رسیدگی قانونی پذیرفته شود.
-دور کردن مقصرین از خانه و دیارشان،امروزه دیگر تنبیه مناسبی به نظر نمی رسد،گسترش ابزارهای ارتباطی همه را پیش هم نگه داشته است و هر لحظه می توانند از همه جا خبر داشته باشند.در گذشته کسی را از سرزمین خود دور می کردند و او نمی توانست ارتباط بگیرد و تنبیه می شد ولی اینک دیگر جوابگو نمی تواند باشد.
-وارد آورندگان خسارت های مالی،به صورت مالی شدید مجازات شوند تا موجبات عبرت دیگران گردد.
-کارگزاران دولت در منطقه تمام امکانات خود را برای پیدا کردن افرادی که موجب شعله ور شدن این دشمنی می شوند،به کار بگیرند و در اسرع وقت به مقامات قضایی معرفی کنند.
-قوه قضائیه به شدیدترین مجازات ها متوسل شود.
-کانون های مساجد و نهادهای آموزشی فرهنگی و روحانیون برای آموزش نوجوان و جوانان وارد عمل شوند.
-دانشگاه های منطقه با تنظی کلاس های آموزش با محتوای روانشناسی اجتماعی برای مردم منطقه باید وارد شوند.
-اداره ورزش و جوانان منطقه برای تنظیم برنامه های مربوطه برای جوانان و نوجوانان این منطقه بخشی از فضا را وارد فاز آرامش نماید.
-سپاه و بسیج منطقه برای تنظیم فعالیت های زیر حوزه خود هرچه بیشتر وارد گود شوند.
شاید خدا خواست و این برنامه ها نتیجه داد.