شوشان / دکتر اکبر ظریفی
آنچه که روند کاری را در ادامه راه با نیروی بیشتری به پیش می برد ، روشن کردن ابهامات موجود در مجموعه است. گذشتن از ابهامات برای دوستان مجموعه ،《هنر》نیست! دشمنی ناپیداست.چون اگر ابهام رفع نگردد، به مشکلات عدیده تبدیل خواهد شد.
از آن سو نیز، جستن ابهام اصلی و تلاش برای رفع آن باید دغدغه اصلی باشد و پرداختن به فرعیات وقت و انرژی را هدر می دهد و قالب نقد تهی شده و شکل تخریب به خود می گیرد.
بنابراین، آگاهان وضع توسعه از این شرایط، بهره برداری خواهند کرد و نگران برداشت های گونه گون و ناقص از شرایط نخواهند بود.
باری، چند روزی است که فضای سیاسی استان درگیر موضوعی است که باید به طور دقیق و موشکافانه بررسی گردد.
نخست اینکه: دکتر کیانوش راد فرد ناشناخته ای نیست که همین امروز از راه رسیده و شروع به ارزیابی اوضاع استان کرده باشد، ارتباط او با دکتر شریعتی نیازی به بازگویی از سوی من و ماها برای مردم ندارد. پس اگر این دو سخنی برای یکدیگر گفته باشند، روشن است که در هزار تو آن را پخته و بعد در معرض خوراک دیگران گذاشته اند.
پیش از اینکه به محتوای سخن پیش آمده بپردازم، سخنی با دیگر دوستان دارم که بی محابا و بدون اینکه شرایط را درک کرده باشند، آغاز سخن می کنند برای این یا برای آن! غافل از اینکه این نوع نگاه به شرایط، دوستی با هیچکدام نیست، این هردو برای هم نیاز به دوستی دیگران ندارند، اشتباه ارزیابی نکنید و به غفلت وارد نشوید.
یک نکته دیگر هم باید مد نظر داشته باشیم : جوری که کیانوش راد با شریعتی سخن می گوید و نقد می کند، نه آن چیزی است که همه منتقدین به یک اندازه بتوانند او را مخاطب قرار دهند ، عرض کردم رابطه این دو جوری بوده و هست که از نظر فردی چون من، این کش و قوس ها یک شوخی تلقی می گردد، پس خیال نکنیم این دو الان مشغول بریدن سر همدیگر هستند و ما مدعی نجات یکی از آن دو شویم.
دیگر اینکه ما نمی دانیم آیا چنین سخنانی به صورت دو طرفه میان کیانوش راد و شریعتی رد وبدل شده است یانه!
به نظرم خیلی از این مسائل در گفت وگوهای دوجانبه باید بیان شده باشد و نتیجه دلخواه و کامل به دست نیامده باشد که نیاز به طرح آن در فضای بیرونی احساس شده است.
دکتر شریعتی نخستین سال مدیریت خود را دارد سپری می کند.آنچه که در استاندارد های نقد جای سخن دارد این است که در سال اول باید گزینش مدیران او به نقد کشیده شود.در این بخش کارنامه استاندار در استان مطلوب نیست. یک بخش از این عدم موفقیت بر می گردد به دخالت قوه مقننه استان در قوه مجریه. از نظر منتقدین پذیرفتنی نیست که این متغیر را جزء استانداردها بدانند. نمی توان دخالت های غیر قانونی را جزو شرایط پذیرفتنی دانست. هر پیامدی از این کوتاه آمدن ها در حساب استاندار دیده می شود و ...
پس روشن شدن توان استاندار در این بخش برای مردم ، به نفع اوست چون سطح توقعات را از ایشان پایین می آورد و این دشمنی با او نیست.
نمی توان درخواست عمومی از مدیران را فدای اجبار مدیریتی کرد و به صورت علنی آن را برای خواهندگان تبیین نکرد.
سطوح همه گیر درخواست کنندگان برای تغییر مدیران، فشارهای وارده بر قوه مجریه را از سوی دیگر نهادها نمی توانند هضم کنند،باید با آنان شفاف سخن گفت.
ایجاد فضای دو قطبی در استان در میان اصلاح طلبان، یک وضعیت فضاحت بار است که مدتهاست شکل گرفته و دارد رشد می کند.دامن زدن به این فضا مسلما به نفع جریانات غیر خواهد بود.
اینکه در این دوقطبی چه کسی تا چه اندازه ای دست داشته ، به بررسی های دقیق و بی طرفانه نیاز است.کدورت پیش آمده به نظر می رسد، بیشتر به این نکته برگردد.
اگر کیانوش راد در بسیاری از مسائل و تصمیم های شریعتی مورد مشورت قرار نگرفته باشد، این یک اشکال جدی است برای استاندار! به هر حال نامبرده از قدمای جریان اصلاح طلبی است و نمی توان پذیرفت که در مشورت ها جانب منافع استاندار را نگیرد.
اگر هم مورد مشورت قرار گرفته و همیشه مورد مراجعه بوده!اکنون سخن اینگونه ای پذیرفتنی نیست و هم چنین قابل دفاع!
روشن شدن این وضع نیاز به واکاوی مناسبات بین این دو دارد، پس تا کاملا در جریان قرار نگیریم، نمی توانیم قضاوت کنیم. باید تلاش کنیم که این موضوعات روشن شود، تا سخن ما درست از آب درآید،نه اینکه تحلیل های خود را به جای واقعیات بگذاریم و سخن برانیم.
اگر این دو مناسبات چندانی در ماه های گذشته نداشته اند، باید علت آن روشن شود و اینجاست که مجاز بودن برای نقد را برای هردو قائل خواهیم شد.
به نظر می رسد معامله گران یاد شده در نوشته های پیشین،که در خانواده اصلاح طلبان جا خوش کرده اند، دارند وظایف محوله را به خوبی به پیش می برند.
پیشنهاد می کنم که استاندار گرامی، مناسبات خود را با قدیمی های اصلاحات به مسیر عادی برگرداند و ادامه روند فاصله میان او و یادشدگان، همه اصلاح طلبی را دچار آسیب می کند.